سه شنبه ۴ دی
بیری واردی شعری از حسین هاشمی
از دفتر عشق مجازی نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱ آذر ۱۴۰۰ ۱۷:۱۷ شماره ثبت ۱۰۴۹۹۵
بازدید : ۲۸۵ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب حسین هاشمی
|
بیری واردی منه جاندی دارداماردا عینن قاندی
بیر نفر وار اوزی ماهدی کل دنیایه قاباخدی
باخیشی دوزدی منه یوخ نازی وار گوزلریندع چوخ
سسی واردی همچو آهنگ کل اعضاسی هماهنگ
قد رعناسی چو بیددی یرییشی قلبیی تیترددی
گوزلین معناسیدی او بوینی واردی همچوبیرقو
خیاباندا او گزندع فیکریم قالیر بدنظردع
بیری واردی اورییمدع سالیبدیر منی کمندع
بیر نفرکی همنفسدی اونون عشقی منه بسدی
گوزومین نوری اونوندی ولی او منی اونوتدی
خبری یوخدی جانیمدی منیم عشقیم او خانیمدی
بیلیرم چوخ یوخارییدی خیلقتی بیزدن جدادی
خیلقتددع نمرسی بیستی بیلمیرم نیع کوسوبدی
منع باخمیر منی گورمیر قوجویام منی بیممیر
رسم عاشق کشی مددی منی اولدور عیبی یوخدی
دلبریم جیراندی ماهدی یردع گویدع تایی یوخدی
یتییرین حالیمی احوالیمی او نازلی نگارع
دینن احسن سنع اولسون منی سالدین بوبلایع
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
یکی هست برای من مثل جونمه تو رگهام مثل خونمه
یکی هست صورتش مثل ماهه برار با کل دنیامه
درسته نگاهش به من نیست تو چشماش خیلی ناز داره
صدا داره همچو آهنگ کل اعضایش باهم هماهنگ
قد رعنایی داره همچو درخت بید راه رفتنش قلبمو لرزوند
معنای واقعیه خوشگل هست او گردنی داره مانند قو
تو خیابون که راه میره حواسم میمونه پیش بدنظرها
یکی هست توی قلبم منو انداخته تو کمندش
یکی که هم نفسه عشق اون برای من بسسه
نور چشمام برا اونه ولی او منو فراموش کرده
خبر نداره جونمه آره اون خانم عشقمه
میدونم خیلی از ما بالاتره خلقتش از ما جدا ست
تو آفرینش نمرش بیسته نمیدونم چرا قهر کرده
منو نگاه نمیکنه منو نمیبینه پیرمردم منو نمیپسنده
رسم عاشق کش مد هست منو بکش عیبی نیست
دلبرم مانند جیرانه ماهه تو زمین و آسمون رو دست نداره
این حال و احوالمو به نگار زیبایم برسانید
بگین احسن بر تو که مرا به این بلا انداختی