مو میوم زن بگیروم یک زن مشتی بگیروم
زن خور سوار کشتی بکنم دل به دریا بزنوم
ننه یوم به مو مگه، بچه ای بو شیر مده او دهنت
یکه بیا رضیش کنه که مو دگه بزرگ شدوم
ریش به در بیردیوم قدمو از تیر برق بزد جلو
ولی ننه یوم مگه صقدی تو شوم ای کوچولو
سر خیابو دختری دیدوم که شکل حوریه
رفتوم جلو،گفتوم به او، امروز هوا چحوریه
اسپری فلفل بدر بیاردو،توی چشمونوم بزد
گفت هوای دور کردن،مگسای مزاحمه
از خیر ایی حوری گذشتوم فمیدوم عزرئیله
دل به دختر مو نبندوم که عشقا خیالیه
ننه یوم راست مگه،مو هنو عاقل نیوم
که بیوم زن بگیرم یک زن مشتی بگیروم
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
بسیار زیبا و شیرین بود