سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        آب (خشکی)

        شعری از

        سجاد نخعی پور (ناخدا)

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ۱۲:۴۵ شماره ثبت ۱۰۵۲۷۰
          بازدید : ۱۲۸۸۲۳   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سجاد نخعی پور (ناخدا)
        آخرین اشعار ناب سجاد نخعی پور (ناخدا)

        صدای ارسالی شاعر:
        زمستون اومدو شلغم ب راهه
        دوای درد مردم که به راهه
        زمستون اومد اما چه حیف که
        زمین خشک ما بارون نداره
        زمستون اومد و سوز و سرما
        مسئول کشوری در خو گرانه
        زمین خشک ما اویی ندیده
        یکی نیست که کنه فکر چاره
        شده نصف جهان بی اوو و خشکه
        شده زاینده رود مثل کویره
        دوای درد این کشور بی اوو
        یه مسئول درست و پای کاره
        نه این مشئول که داره فکر چاره
        تظاهر میکنه دلسوز ماعه

        خو گران=خواب سنگین
        اوو=اب
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۲ آذر ۱۴۰۰ ۲۱:۱۵
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        صادق کیانی (صادق)
        پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۰ ۱۳:۱۹
        سلام و درود بی‌کران
        بنده را یاد شعر. زمستون اومد و فکر نمد کن. انداختید
        که بسیار شایسته ارائه می‌باشد برای آقایون گرگا
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی(سراب)

        در همین حوالی روی صندلی کهنه ی چوبی نشسته ام اا تکیه به میز زهوار دررفته ی خیس شده از باران که بوی کاهگلی به خود گرفته اا با یک استکان چای لب سوز قند پهلو اا دلم برایت زرد شده اا گاهی سرخ و گاهیم قهوی می شود اا سینه ام تداعی خزان و پاییز در قلبم جولان می دهد اا پاییز همان فصل دوستداشتنی من و تو اا آه ه ه باز هم مثل همیشه چایم سرد شد اا سراب س ن د
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مرورِ لطفِ تان نَندیش ااا به جای این و آن نَندیش ااا رضای ایزدی را جو ااا که لبخند آوَری در پیش ااا بداهه ش
        محمدرضا آزادبخت

        توقعی از کسی ندارم این یاد همه باشد اگر هرچند سالها کسی نیاید اشتباهی فکر توقع به سرت نزند هرچند اشعار همه را می خوانم ولی بی توقعم
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        دَمار از روزگارِ جَمع درآورده توقع باز ااا که پِندار و گُمان و ظّن بجایِ فکر و اندیشه ست ااا بداهه ت

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0