چهارشنبه ۲۸ آذر
قلمی از جنس پروانه شعری از رویای خاموش
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۵۴ شماره ثبت ۱۰۳۱۶۴
بازدید : ۹۳ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب رویای خاموش
|
مرا کفن کرده و در خاک نشاندند
پروانه ز پیله کی ز خاک روییده بود؟
در فکرِ پر و باله رهایی
پروانه نه پر براورد و نه بالی
گویند همان کس که تورا تشنه نهاده
آبی ز همین عجز برایت گذارده
بال و پرمن کو دلا!
جان و تن من کو دلا!
هر دو در مدفن افکار ب پوچی ستاده
دل! به تو گویم دیگران را کاری نیست
از تو پرسم که ببین راهی نیست؟
ز کجا امده ایم و به کجا راه بریم
گله نفس کُشان را به کجا جار زنیم
هر چه گویم همه دردِ دلِ دیوانه شهر است ولی
بنشین خود را باش
که دلم پر ز خودِ مردمِ شهر است بسی
عاقبت چیست! هدف چیست! لذا راه کجاست!؟
همه درگیر شقاوت شده ایم ، عدل و انصاف کجاست!
دین و مذهب، همه راست ، درست
آدمیت چیست !آیا انسانی نیست؟
پر برآوردم و در نطفه پرو بالم چید
روزگاری که بگفتمش مرا یاری نیست
از چه گویم دیگر
جز قلم را تیز بر کاغذ کشیدن آسمانی نیست؟
که پر برآریم و رویم زین محفل؟
که بسی خوش نگذشت و بگذشت
آنقدر نامه زنم بر قلم خویش کآخر
یا من به زمانه مانم و یا ماند قلمم
|
نقدها و نظرات
|
سپاس بخاطر توجه بسزای شما استاد گرامی🌷🌷 | |
|
چشم حتما در ویرایش دقت میکنم👏🌸 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.