پنجشنبه ۱۷ آبان
|
دفاتر شعر امین احمدی پسری از جنس پاییز
آخرین اشعار ناب امین احمدی پسری از جنس پاییز
|
من جای چشمت گریه میکردم
اما مرا از خویش می راندی
من در نگاهت گم شدم اما
در امتداد جاده می ماندی
هر شعر من از مرگ می ترسد
از مردن حق و حقیقت ها
تو احتمال آخرین بیتی
تصنیف زیبای مصیبت ها
لطفا بگو یک روز می آیی
این جا کسی از ترس می میرد
وقتی نباشی مرگ من حتمیست
دنیا مرا از خویش می گیرد
بی عشق تو از دیگران سردم
از دین و از دنیا گریزانم
آیینه هم چیزی نمی گوید
من مرده ام ، خود خوب می دانم
دنیای من بعد از تو ویرانی ست
دیگر امیدی در جهانم نیست
در حسرت یک جرعه پروازم
اما دریغا آسمانم نیست
فریادهایم را تبر کردم
تا ریشه ام را ریشه کن سازم
عشق تو را از تن در آوردم
تا بر تن خود یک کفن سازم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بیکران زیبا و معناپرور سرودید
اندیشمندانه و مهارت بیان
زنده باشید