چهارشنبه ۱۶ آبان
می شود گاهی شعری از امیر اصغری
از دفتر پیر دل نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۴۷ شماره ثبت ۱۰۲۷۲۱
بازدید : ۱۳۷ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب امیر اصغری
|
می شود گاهی نشینی جایِ او یا که باشی لااقل همراه او تکیه گاهش باشی و غم خوار او کم در آغوشت شود غم های او لااقل گویی که این هم بگذرد حل شود هر مشکلی همراه او می شود گاهی تو باشی کوهِ او یا که آغوشت شود داروی او با تمام هستی ات هر روز و شب فکر و هم ذکرت بُود در راهِ او می شود گاهی تو هم مانندِ او سالها در خانه ات تنها شوی در کنارت باشد اما دور او هر شب اما همدم غم ها شوی مونست باشد به ظاهر گرچه یار در دلش مهرت نباشد آن نگار حرف دل را گر بگویی راز دار مونست آن را زند بر خصم جار می شود گاهی تو هم باشی صبور هر چه بی مهری کند،مهرش بداری در تنور خود بسوزی جان در آتش از نیاز تا برآید زآتش عشقش بر فراز می شود گاهی تو هم حتی شبی تا سحر بی تاب و بی خوابش شوی کاش او هم گاه گاهی جایِ تو رهزن ِ دل می شد و جانکاهِ تو کاش او هم می توانست بود سنگ راز دل پیدا نسازد بی درنگ گاه گاهی هم تو را در غصّه ها تلخ و غمگین وانهد چون قصّه ها خصم تو محرم کند، انگت زند همنوا با او شود، سنگت زند کاش یکبارم شده، یکبار هم می شنیدی حرف او را بیش و کم.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود