سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        جماعت یاغی

        شعری از

        علی نصرالهی (مجنون)

        از دفتر دیوانه مجنون نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۰۵ شماره ثبت ۱۰۲۲۷۹
          بازدید : ۱۷۶   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی نصرالهی (مجنون)

        شبیه قاصـدکی که به دست طوفان است
        از این جماعت  یاغی  دلم گریزان است
        به هرطرف که کنم منـزلی  بنا  از عشق
        به سنگ فاجعه آنی دوباره ویران است
        مگر نه اینکه محبت رسد به گوهر عشق
        چرا هرآنکه نماید چنین  پریشان است
        بلای نازله از سوی حق چه می دانست
        کدام خانه ز رعیت کدام سلطان است
        گلایه از نم چشمان ما مکن ، وقتی 
        درون سینه ی ما غم همیشه مهمان است
        تمام درد من از دل سپردنِ به شماست
        هر آنکه دل به سیاهی دهد پشیمان است
        دلی که داد به باد تباهی ام روزی 
        خبر نداشت که مجنون اسیر طوفان است
        علی مجنون
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۰ ۱۷:۰۶
        درود👏🌺
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۰۶
        درودتان سپاس از حضورتون خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۰ ۲۱:۴۶
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۰۵
        سلام و درود خدمت شما استاد چشمه ی عزیز
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۰ ۱۷:۲۵
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        لحظه هایم را غزل
        پرداز کردی ای عزیز
        آمدم تا یک بداهه
        نذر شعرایت کنم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۰۷
        درودها استاد دزفولی عزیز
        سپاس از شما و تقدیمی بسیار زیباتون
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سارا (س.سکوت)
        جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ۰۰:۱۱
        درود بر شما بزرگوار
        بسیار زیبا قلم شما
        نویسا باشید خندانک خندانک خندانک
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۰۸
        درود مهربانو
        سپاس از محبت حضور شما
        برقرار باشید بر مدار شادی
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        شنبه ۶ شهريور ۱۴۰۰ ۰۶:۵۵
        سلام و درود
        خندانک خندانک خندانک
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۱:۱۲
        درود مهربان ، سپاسگزارم از محبت حضور خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رضا رضوی تخلص (دود)
        شنبه ۶ شهريور ۱۴۰۰ ۰۷:۴۹
        سلام و درود جناب نصراللهی گرامی
        خندانک خندانک
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۱:۱۴
        درود ها عزیز دل ، سپاسگزارم از حضور درخشانتان 🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        شنبه ۶ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۱۰
        شاهکار سرودید بزرگوار
        خیلی لذت بردم
        خیلی قوی و خوب بود
        درود فراوان بر قلم توانایتان
        بیش نگویم که حظ بردم خندانک
        علی نصرالهی (مجنون)
        علی نصرالهی (مجنون)
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۱:۱۵
        سلام و درود جناب بیدل عزیز و مهربان . سپاس از محبت و لطفی که به من دارید 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4