سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شاهد عشق

        شعری از

        حبیب هدیه نژاد

        از دفتر زمانه حبیب نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۴۸ شماره ثبت ۱۰۱۹۳۱
          بازدید : ۳۱۷   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حبیب هدیه نژاد
        آخرین اشعار ناب حبیب هدیه نژاد

        زیر آسمون آبی خدامون
        یکی هست شاهد عشق دلامون
        که نشود از هم جداگرمی دستامون
        روزی نپاشه از هم زندگیامون
        تااز زندگی بسازیم راه هامون
        با یه چراغ روشن توی راه شبامون
        بشیم امید هم در نگاهامون
        آرزویی بسازیم برای عشق وآینده هامون
        با همه خوبی وبدی که داره لحظه هامون
        فقط خدا هست شاهد عشق دلامون 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۰۴
        درود بزرگوار
        امید بخش و زیبا بود خندانک
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۰۶:۴۹
        سلام و درود، خدا قوت،
        افغانستان، ایران خاوری، زیر چکمه های طالبان ابوسفیانی قرار دارد و حالا که ما، بُهت زده، سوختن سرزمین مولانا و خواجه عبدالله انصاری، سرزمین جگرگوشه ی فرهنگی خود را تماشا می کنیم، ای کاش دست کم، هریک، سروده ای در تسلیت به افغانستان بپردازیم و در این عاشورای حسینی، زینب وار، هِلهِله های یزیدیان زمان را خُنثی کنیم.
        تقدیم به افغانستان مظلوم، تقدیم به جبهه ی ضد نادانی سترگ (آن هم به نام مقدس اسلام) و تقدیم به شما:

        شرمنده ام که باز گرفتار می شوی
        شرمنده ام که مَطلع خونبار می شوی

        شرمنده ام که مهر نمی خوانَدَت به مهر
        هم بی نگاهِ ماهِ مددکار می شوی

        شرمنده ام از این همه تنهایی و غمت
        شرمنده ام که فتنه ی اَشرار می شوی

        افسوس! باغ پارسیِ پارسا سرِشت!
        پوشیده از کلاغ سیَهکار می شوی

        همسایه، هم تبار، هم آواز، هم نَشیب!
        دشتی که رو به دلهُره، هموار می شوی

        خاکِ فغان زده که به تاراج...! صبر کن
        چندی اسیرِ طالبِ آزار می شوی

        این بوف ها به طالعِ فردا نمی رسند
        سیمرغ وار جلوه ی اسرار می شوی

        آرام باش یوسف معصوم بی پناه!
        فرمانروای مردم بازار می شوی.
        #محمدعلی_رضاپور
        حبیب هدیه نژاد
        حبیب هدیه نژاد
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۴۴
        جناب رضا پور عزیز بله درست میفرمایید
        ولی یک سوال دارم از حضور شما اگر ناراحت نمیشوید
        باعث وبانی اینهمه مشکلات در افغانستان کدام کشور است
        چه نهادی داره از طالبان حمایت میکنه وبهشون اسلحه میده
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۲۴
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        شاعر بزرگوار
        چشم و نظرم افتاد
        بر شعرای زیبایت
        مستی بدهد مارا
        خواندن دلنوشته هایت
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        حبیب هدیه نژاد
        حبیب هدیه نژاد
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۳۸
        استاد ارجمند از لطف ومهربانی که نسبت
        به بنده دارید کمال سپاس را دارا میباشم
        ارسال پاسخ
        لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۱۳
        درودها به جناب هدیه نژاد ارجمند
        سروده ی زیبایی بود
        قلمتان همواره به عشق مانا
        خندانک خندانک خندانک
        حبیب هدیه نژاد
        حبیب هدیه نژاد
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۳۷
        زنده باشید استادبزرگوارم به بنده حقیر لطف دارید
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۲۳
        درود برشما
        بسیار عالی و
        جالب بود خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سارا (س.سکوت)
        دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۲۳:۱۵
        دردد بر شما بزرگوار
        زیبا بود
        موفق باشید خندانک
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9