سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      پِلاژ

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ۲۳:۴۱ شماره ثبت ۱۰۱۶۹۵
        بازدید : ۸۰   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      پِلاژ
       
      چند روز پیش ، درخودم غرق شدم
      چونکه در اطرافِ پلاژِ ما ،
      حتی یک نجات غریق نیست
       
      چونکه دراطراف پلاژ ما ،
      تقوا مُرده
      هادیِ خوبی، بهرِ یکریزِ شنا، به دریای خدا ،
      آنهمه طی طریق نیست
       
      دیگر حتی ، گشت زن ها ،
      خودشان لچک ندارند بر سر
      دگر دراندیشه ها ، بجز صد حریق نیست
       
      همه رَم کرده اند ازخودی که مشهود نشد
      همه گفتند ، ولی ،
      کسی ، به رتبه ی پرهیز، مشهور نشد
      باید این مسیر رفته بازگردند و،
      ز راهِ رب روند
      آخر این راهِ به ترکستان ،
      راهی خلیق* نیست
       
      آخر این ره ، آن رهی نیست که به رؤیاها بود در سَر
      آخر رهِ  واسعِ خدا ، راهی پُر دریغ نیست
      باید مثل باران ، بی‌دریغ بخشید وهیچ کسب نکرد
      آخر این منت جاری ، بجز صد شهیق نیست
       
      باید دراینهمه بی تقوایی ،
      خودم نجات غریق خویشتن ، می گشتم
      آخر درمیان افکاری عریان ، همه از جنسِ دنیا
      که چنین بی شرم ، به شنا مشغولند ،
      تقوا دست و پا زنان به حال غرق است
      چرا درحوالیِ پلاژ ماها ،
      خبر از نجات غریق نیست ؟
       
      *خلیق = شایسته ، سزاوار 
      بهمن بیدقی 1400/4/28
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۰۳
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
      دستمریزاد
      موفق باشید خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۷:۰۴
      با سلام وعرض احترام استاد بزرگوار
      بسیار ممنونم از لطفتون
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۰۷:۳۸
      درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی استاد فرزانه و گرانقدر
      بسیار شیوا ودلنشین وقابل تامل
      قلمتان مانا
      در پناه حق
      ایام بکام
      🌷🌷🌷
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۰۷:۵۲
      با سلام وعرض احترام استاد بزرگوار
      بسیار ممنونم از لطفتون
      سلامت باشید
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۵۱
      بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما استادبزرگوار
      شعر شما
      مثل گل است
      زیبا و
      خوشگل است
      برای
      آرامش دل است
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۱۱
      با سلام وعرض احترام استاد بزرگوار
      بسیار ممنونم از لطفتون و از بداهه ی زیباتون
      سلامت باشید
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      محسن ابراهیمی اصل (غریب)
      يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۲۵
      درود بر شما بزرگوار خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۷:۰۷
      با سلام وعرض احترام آقای ابراهیمی بزرگوار
      سپاس بیکران از مهرتان
      ارسال پاسخ
       صادقي(آپو)
      يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۰۶
      درودها شاعر ارجمند ، جناب بیدقی ، زیبا و دلنشین مثل همیشه ، دستمریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۷:۰۵
      با سلام وعرض احترام آقای صادقی بزرگوار
      بسیار ممنونم از نظر پُر ازلطف ومحبتتون
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      خدیجه وفایی راد ( غریبه)
      دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۲۲
      درود بر شما
      باید دراینهمه بی تقوایی ،
      خودم نجات غریق خویشتن ، می گشتم
      آخر درمیان افکاری عریان ، همه از جنسِ دنیا
      که چنین بی شرم ، به شنا مشغولند ،
      تقوا دست و پا زنان به حال غرق است
      چرا درحوالیِ پلاژ ماها ،
      خبر از نجات غریق نیست ؟ خندانک
      زیبا قلم زده‌اید خندانک
      مانا باشید به مهر خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۴۰
      با سلام وعرض احترام بزرگوار
      بسیار ممنونم از نظر محبتتان
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5