سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        قصه ما

        شعری از

        فرهاد معارفوند

        از دفتر بر بال فرشتگان نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ۰۲:۰۹ شماره ثبت ۱۰۱۶۶۸
          بازدید : ۱۵۵   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        قصه ما
        روزگارم خوش نیست
        خاطرم غمگین است
        نوبهارم پژمرد
        باورش سنگین است
        آسمانم تنهاست
        جای ماهه خالیست
        در مصاف غمباد
        خنده ام پوشالیست
        نای رفتن مرده
        حوصله پژمرده
        قلب پاک و صافم
        از وسط جر خورده
        بی هوا دل پر زد
        بی هوا پرپر شد
        حس خوب پرواز
        ناگهان آخر شد
        عاقبت می پوسم
        بی هدف – بی فردا
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۲۲
        درود بر شما🌺
        فرهاد معارفوند
        فرهاد معارفوند
        شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ۰۱:۵۷
        ممنون خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۰۹
        درود ارجمند

        آوای دلتان شاد

        دشت خاطرتان آباد

        خندانک
        فرهاد معارفوند
        فرهاد معارفوند
        يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۰۵:۲۳
        ممنون
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۰۲
        درود بزرگوار
        نیمایی زیبایی است خندانک
        فرهاد معارفوند
        فرهاد معارفوند
        يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۰۵:۲۳
        ممنون
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۲۵
        از شعر تان لذت بردم
        درود بر شما .
        زیبا سرودید بزرگوار .
        آفرینها.

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        فرهاد معارفوند
        فرهاد معارفوند
        يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۰۵:۲۵
        ممنون
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        جمعه ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۱۵
        سلام. ودرود. شاعر. ارجمند. جناب معار فوند. عزیز وگرامی
        بسیار عالی بود
        و زیبا خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        جسارتاباید. ببخشید
        البته به شرط انکه. فقط شعر. شما
        اینطور. باشد.و خود شما اینطور. فکر نکنید. که
        بدرگاه. خداوند نا شکری به حساب اید. همینکه نعمت. سلامتی برقرار. است بالا ترین نعمت. است. که اگر.
        کسی دنیا را داشته. باشد. خدای. ناکرده.
        مریضی اشته باشد. فاییده ای نخواهد
        داشت
        . امیدوارم. سلامت. باشید. وشکر.
        خدا. را بجا بیاورید. انشاالله :2
        فرهاد معارفوند
        فرهاد معارفوند
        جمعه ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ۲۳:۰۴
        ممنون شما درست میگین خندانک خندانک


        دیکتاتور غم عجب قلم توانای دارد
        کلامی مینویسم اینده مرا رقم میزند
        قلمم سطر صفحه ای را بوجود می اورد
        خودم با دستانم روزگارم را سیاه میکنم
        نمی دانم ایا مشیری، بهار یا فروغ زندگی شادی داشتن
        شعر هایم زندگی مرا خط خطی میکند
        خودم با دستانم روزگارم را سیاه میکنم
        دلنوشته های سوز ناک
        چهار پاره های اشک الود
        همه غمگینند
        چطور انتظار داری حال دلم خوب باشد
        هر چه به مغز پوکم خطور میکند مینویسم
        شعر هایم زائیده احساساتم هستند
        چطور احساساتم را تغییر دهم
        مگر میشود از غم اشک بریزی اما بنویسی خوشحال بودم میخندیدم
        دست نوشته هایم رابسوزانید
        چون خیلی خطر ناکند
        شاید برقش شما را هم بگیرد
        غمگین تر از این نوشته ها ندیدم
        مادرم اولین دستختم را برای یادگاری نگه داشته است
        همان جمله زیبای
        بابا نان داد
        که به واقعیت رسید
        چون خیلی وقت است که
        بابا گوشت نیا ورده
        بابا مرغ نیاورده
        بابا میوه نیاورده
        بابا برنج نیاورده
        بابا فقط نان میاورد
        خلاصه هر چه بد نوشتم بد ترشد
        از تنهای نوشتم تنها تر شد
        از فقر نوشتم فقیرتر شد
        از جنگ نوشتم جنگ تر شد
        و در اخر از نان نوشتم چشم هایم تر شد
        خلاصه انقدر اوضا خراب است که فقط بخاطر نان مینویسم
        خدا یا نان مردم را تر نکن

        فرهاد معارفوند ۱۵ /۵ /۱۴۰۰



        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۱۵
        درود. برشما. جناب. معار. فوند. عزیز
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بامید. روزهای بهتر. وتوکل به
        ‌خداوند بزرگ. انشاالله.
        ‌ درست. خواهد. شد خندانک
         صادقي(آپو)
        شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۱۲
        درودها جناب معارفوند بسیار زیبا قلم زدید . دستمریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرهاد معارفوند
        فرهاد معارفوند
        يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۰۵:۲۵
        ممنون
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3