سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شب

        شعری از

        آرمان پرناک

        از دفتر . نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۰۷ شماره ثبت ۱۰۱۵۴۲
          بازدید : ۲۶۸   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        از کوه تا مرداب
        و
        یک قایقِ بی گناه
        و
        بی خوابیِ من و ماه
        اینگونه بود که ما شدیم.
        می خواهم برای شب زدگان
        پای بیدِ پشت مان
        یادگاری بنویسم.
        بنویسم:
        شب از مرداب
        شب از لاله
        شب از اشک خوشش می آید
        و
        این یعنی مرگ ما.
        بنویسم:
        شب که بود و ما که بودیم.
        بنویسم:
        رازِ قایقِ در مرداب چیست؟
         
        عهد بسته ام در این زمان
        تا فانوس نفس می کشد،
        پا به پای ماه
        به پای کوه اشک بریزم.
        شاید از اشکمان لاله ای رویید
        شاید باد، بیدمان را دید
        شاید مرداب تکانی خورد
        و
        شاید شبی، در خواب خندیدیم...
         
        ______________
        آرمــــــــان پرناک
         
        پ.ن:
        (رازِ قایق در مرداب چیست؟) 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۲۲
        درود بزرگوار
        غمگین و زیبا بود خندانک
        آرمان پرناک
        آرمان پرناک
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۱۷
        سلام استاد عزیزم
        خیلی ممنون و متشکر

        الهی که دلتان همیشه شاد باشد
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۲۶
        جناب پرناک عزیز دوتا دوتا شعر فرمودید من هم دوتا دوتا تبریک عرض میکنم
        و اینکه شعر سپید زیبایی بود


        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        آرمان پرناک
        آرمان پرناک
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۰۵
        درود فراوان بر جناب خوشروی عزیز
        از بزرگواریتان هر چقدر بگویم کم است
        بسیار سپاسگزارم

        شاد و تندرست باشید
        در پناه حق
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۳۵
        شاید شبی در خواب خندیدیم خندانک
        آرمان پرناک
        آرمان پرناک
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۱۸
        سلام استاد عزیز
        سپاسگزارم تشریف آوردید
        سایه مهرتان مستدام
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        خدیجه وفایی راد ( غریبه)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۵۷
        درود بر شما
        زیبا سروده‌اید
        مانا باشید به مهر خندانک
        آرمان پرناک
        آرمان پرناک
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۱۹
        سلام بانو وفایی راد ارجمند
        زیبا نگاهید
        سپاسگزارم از شما
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سارا (س.سکوت)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۰۰
        درود مجدد بر شما بزرگوار جناب پرناک
        عهد بسته ام در این زمان
        تا فانوس نفس می کشد،
        پا به پای ماه
        به پای کوه اشک بریزم.
        شاید از اشکمان لاله ای رویید
        شاید باد، بیدمان را دید
        شاید مرداب تکانی خورد
        و
        شاید شبی، در خواب خندیدیم...
        زیباست وپراز اندوه
        نویسا قلم شما خندانک
        خندانک خندانک
        آرمان پرناک
        آرمان پرناک
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۱۰
        درود فراوان بر مهربانو
        زیبا نگاهید
        بسیار ممنونم
        زنده باشید خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۳۵
        درود و احترام آرمان عزیز
        بسیار زیبا و با احساس بود
        تصاویر خوبی داشت.
        خندانک خندانک خندانک
        آرمان پرناک
        آرمان پرناک
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۰۸
        سلام جناب آزادبخت عزیز
        بزرگواری فرمودید
        بسیار سپاسگزارم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۲۷
        درود جناب پرناک
        زیبا نگاشتید
        برگ زندگیتان همیشه سبز خندانک خندانک خندانک
        آرمان پرناک
        آرمان پرناک
        چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۰۸
        سلام بانو شعله ارجمند
        خیلی ممنون که خواندید
        شاد و سلامت باشید
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۱۹
        به به به
        دست و قلمت را می بوسم آرمان عزیز
        لذت قلمت دلم را میبرد
        آفرین
        مرسی که هستی
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        آرمان پرناک
        آرمان پرناک
        چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۳۲
        درود بی پایان بر جناب راجی عزیز و گرانقدر
        واقعا جز اعلام شرمندگی چیزی ندارم بگویم
        بزرگواری فرمودید
        بی نهایت سپاسگزارم
        سلامت و برقرار باشید و
        حال و هوای دلتان همیشه بهاری
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2