سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

زندگی باید ساخت

شعری از

از دفتر دل نوشت فانوس نوع شعر

ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۱ ۱۸:۱۸ شماره ثبت ۱۰۰۹۳
  بازدید : ۸۶۷   |    نظرات : ۳۳

رنگ شــعــر
رنگ زمینه
دفاتر شعر

این یه شعر به سبک ترانه از بنده حقیر
 
 
دست من خسته شد
از بس
با این قلم
نوشتم رو کاغذ
دردامو
لاقل تو گوش بده
این دیقه ها رو
تا بریم به آخر
 
تموم نشده حرفام
برپا
به عشق زندگی
می جنگیم،با سختیا و دردا
تو راهم سوز داره سرماست
 
 
 
 
زندگی رو باید ساخت
باید تاخت
به اسب زندگی
با سختی ها هم باید ساخت
یه برج ایفل
نا امیدی باید داد
به ماشین آشغالی
اونم سایت ناین
چون فانوس داره میگه راهو با فریاد
 
این شناسه منه (دکلمه)
 
من فانوسم
من همون دل سابموندم
که با خدا تنها موندم
من فریاد خاموشم
که با سکوت میگم
آخ جون مرگ
ولی مادر میگه جونه من
زندگی یعنی همون مرد
که جنگید ایران هنوز هست
خونش داره میشه حروم مرد
پس بگو
من به زندگی پا نمیدم
ولی دست میدم
تا شروع کنم زندگی رو دوباره
برم تو مشکلات و بشم ستاره
 
 
هه منو عقبگرد؟
دارم میشم گرم
کجا میری زندگی
تازه اومد مرد
با دستبند
میخوام دستگیرت کنم
منم ببر
آماده ی نبردم
 
 
رسیدیم به آخر باز
تو میری و من
تنها میشم باز
ولی داداش
من هستم بات
تو غمهات
تو دردات
من همرام
ههههه
بیخیالش
بخند داش
(((((((((((فانوس)))))))))))))
۰
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


(متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

سید مرتضی سیدی

زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست ااا که از خدای بر او نعمتی و آلاییست اااا وجود مبارکتان هم معرفت و صدق و صفا ست
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1