معـــــــبد انزوا

سلام و احترام

از منیّت بتی ساختند

سلامت باشید و شاد

درود بزرگوار
تولدتان مبارک
سروده بسیار زیبا و پر معنی است
مبین مشکلات جامعه

درودها

زیبا بود
تولدتان هم مبارک

پیشمابیا


درودها

🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀

۹🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀

درودها برشما جناب پرناک عزیز وگرامی

زیبا قلم زدید رقص واژگانتان ماندگار

سلام و عرض ادب
همیشه دلتان آرام و شاد باشد و در آزادی تمام

درودها





🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

زیبا بود شاعر عزیز
درود بر شما

درود آرمان عزیز

در جستجوی دروازه های ورود به معبدم
آنجا که بتهای انزوا هر یک به تنهایی بر مسند پوچی نشسته اند
و گاهی از خروش سکوت ، خمیازه می کشند . شاید عابدی رهگذار شود . دل به چه داده اند ؟ اینجا حتی عابری هم صاحبدل نیست . بر خیز ، بر خیز که مردگان هم روزی به جبر بر خواهند خاست و آنگاه عصاره انزوا را در نهایت انبوهی خواهی چشید.

دستمریزاد
قلمت وارسته ، هنرت پیوسته

درودها آرمان جان

خوبی رفیق؟


میخوام اولین پیام تبریک زادروزتان به نام خودم ثبت شه


میلادتان خجسته باد

زندگیتون مثل عسل، شیرین

حستون پر از عشق خوش زندگی و مالامال از اُمید

هماره نوای دلتان نواخته به تارهای شاد عاشقی

....

سلام و درود بیکران آرمان عزیز
واقعا قلم و اندیشه ات مبهوت کننده است
بسیار عالی بود
پیروز و برقرار باشی

درود بر شما شاعر ارجمند
تولدتون مبارک
دلتون شاد

سلام عزیزم
مجددا تولدت مبارک باشه
چه کردی با قلمت
احسنت
دوستش داشتم

درود جنای پرناک
زیبا نگاشتید
جالب بود برام این شعر رو تا اخر دنبال کردم حتما جاذبه ای داشته شعله ی غزل خوان رو با خودش تااخر برده
باید بگم زیبا و خواندنی بود و تعابیر حس برانگیز

هیهات!
از مـــن بُتی ســـــــاختند
از جـــــــــــنس بُــــــــــهت
اینجا معبدِ انزواست و من معبود آن.
اگر می آیید،
به احترام من:
از آزادی نگویید!!

سلام و درود
زیبا بود آفرین

لذت بردم از خوانش آن

مانا باشید به شاعرانگی

درود بر شما شاعر و دوست گرامی
بسیار زیبا بود باریکلا
مخصوصا
از مـــن بُتی ســـــــاختند
از جـــــــــــنس بُــــــــــهت
اینجا معبدِ انزواست و من معبود آن.
اگر می آیید،
به احترام من:
از آزادی نگویید!!
👏👏👏👏👏

سلام آرمان
احساست رو دوست دارم خیلی

درود بر شما جناب پرناک بزرگوار
بسیار زیبا نگاشته اید
ماندگار وسبز قلمتان
دلتان بی غم وشادی همپای زندگیتان

دعـــــایی از زبان راهــبی
که امشب
قصد انزوا مــــــــــــی کند.
مـــانده ام از این جماعت
مــــــرا به چه می پرسند؟
به یگانگی ام؟
در میان دعا و شعله های شادی شمع هایی
که فریاد آزادی سر می دهند

درود فراوان جناب پرناک
درود ،

درود بیکران جناب پرناک
بسیارزیبا و غم انگیز بود
مانا باشید
از من بتی ساختند از جنس
بهت...
🌹🌹

درودها
بسیار زیبا و دلنشین قلم زدید
آفرینتان باد

آرمان جان خدا کند عدم تقصیرم را ناشنیده قبول کنی دیر آمدم
مثل همیشه همه شعرت امضا صداقت و سادگی توست .ابراهیم دلت امید دارم میآید بت بهت تو را میشکند تو تندیس زنده داودی پسر
دوستت دارم
نه اینکه دوست داشتن را تمرین کنم ......استادانه دوستت دارم

عااااالی بود جناب پرناک زیباسرا

پـــــــــــایم را بســــــــــــتند
به پای حــــــــــــرف هایی
که باورشان می خواست.

مرحبا

سلام و عرض ارادت آرمان عزیز
بسیار عالی و ارزشمند بود
لذت بردم از خوانش سروده منسجم و زیبایتان
احسنت و درودی بی‌پایان

درود بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین بود