سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      رسته از دنیا

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۷ تير ۱۴۰۰ ۰۶:۱۷ شماره ثبت ۱۰۰۳۱۷
        بازدید : ۱۲۵   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      رسته از دنیا
       
      دست و پا گم کرده سوی ، یه نقطه می ‌دوید
      خامی اش روبه افول و، پختگی رو به تزاید
      همچون ، یه پخته می دوید
       
      نه مثالِ پخش نورِخامِ صبح
      همچوخورشیدی پُر ازگرما و پخته می دمید
       
      هرچه میخواست دراین دنیای آزمون ، کرده بود
      سوی دنیای جدید ، بی هیچ عقده می دوید
       
      همه دنیایش ، آباد شده بود
      به لطفِ اندیشه ای آباد
      پس عاقبتش مسلماً آبادتر
      پس بدون هیچ خرابی ، سوی آبادیِ دیگر
      بی هیچ ناله های شومِ آن ، مظهرِخرابه
      ( یعنی جُغده ) می پرید
       
      همچون ماشین تایپ بود، کوشا وسرخوش
      یکریز، تَرَنُّمی ز تق و تق ، نقطه سرِخط
      اتوبوس ، در راهِ ایستگاه بود ،
      وی هم ، سوی سرِخط
      سوی آن توقفِ کوتاه ، به آن نقطه می دوید
       
      یکباره آرام گرفت  
      پس از ایستادنِ آن مَرکَب ، در وقتِ غروب
      سپس سوی طلوعی دوباره ،
      سوی آن حقیقتِ ناب
      پس از یکعمر تلاش ، زین قفس ،
      همچون کبوتری آزاد و زُبده می رهید
       
      پس ازچند ثانیه ای، فقط نوری دیده شد درافقِ چشم
      دیدند که آن نقطه ،
      رسته از دنیا و، خسته از دنیا
      ز تنگنای جهانی ،
      پُر از زنجیر و بند و، قفلِ بی کلید و، پُر از عقده رهید
       
      بهمن بیدقی 1400/4/6
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۴۰
      درود استاد عزیز
      روحش شاد
      خوش به حالش خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۱۹:۵۱
      باسلام وعرض ارادت استاد گرانقدر
      سپاس
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۰۶:۰۶
      درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی ادیب وارسته وگرانقدر
      بسیار شیوا ودلنشین قابل تامل
      قلمتان مانا
      کامیاب وتندرست
      در پناه حق
      ایام بکام
      🌷🌷🌷🌷
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۰۶:۲۲
      باسلام وعرض ارادت استاد گرانقدر
      تشکرمیکنم از محبتتان
      همیشه شادمانه
      درپناه حق
      بهنود کیمیائی
      سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۰۸:۳۴
      درودها
      جناب
      بیدقی عزیزم




      ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۰۸:۳۶
      باسلام وعرض ارادت آقای کیمیائی گرانقدر
      تشکرمیکنم از محبتتان
      همیشه شادمانه
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      مجتبی شهنی
      سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۱۸:۳۴
      درود فراوان
      بسیار بسیار
      زیبا و عالی
      بود خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۱۹:۴۹
      باسلام وعرض ارادت آقای شهنی گرانقدر
      تشکرمیکنم از محبتتان
      همیشه شادمانه
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      محسن ابراهیمی اصل (غریب)
      سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۰۳
      درود برشما خندانک خندانک
      قلمتان سبز خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۹ تير ۱۴۰۰ ۰۴:۴۸
      باسلام وعرض ارادت آقای ابراهیمی بزرگوار
      تشکرمیکنم از محبتتان
      همیشه شادمانه
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      چهارشنبه ۹ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۳۰
      درود برشما
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۹ تير ۱۴۰۰ ۰۴:۴۹
      باسلام وعرض ارادت آقای فتحی بزرگوار
      تشکرمیکنم از محبتتان
      همیشه شادمانه
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3