جمعه ۹ آذر
زبان شعری از حمید غرب
از دفتر شعرناب نوع شعر دوبیتی
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ تير ۱۴۰۰ ۱۲:۵۲ شماره ثبت ۱۰۰۲۹۰
بازدید : ۲۳۶ | نظرات : ۳۸
|
|
گاهی غافلیم که زبان چقدر میتواند مهر آفرین باشد و یا آزار دهنده
مختصر زیر هم در همین ارتباط است
زبان
اشعار من از نوا دل انگیزتر است
برّان سخنم ز تیغ خون ریزتر است
زنهار که پا بر دُم او مگذاری
ماری است که نیشش به زبان تیزتر است
|
نقدها و نظرات
|
درود بر مهرداد عزیز و مهربان در ضرب المثل های ما نکات ظریف و پر معنایی نهفته است که هر کدام به تنهایی مکتب درسی از اخلاق است و خالی از لطف نیست که گاهی به نظم از آنها یاد کنیم گر چه برخی از آنها خود در قالب شعر و سروده نهادینه شده اند سپاس از تو همراه خوبم که مشوق بزرگی بر سروده های کلاسیک هستی نیکی به کلام عزت به دوام | |
|
درود استاد مهربانم قلمی بود که نه برای اخطار که برای یاد آوری تواناییهای این زائده ناچیز که نامش زبان است ، بکار آمد و باور دارم که چه به وجه نیک و چه بد ، بسیار موثر و توانمند است و غفلت از استفاده صحیح از آن همچون چاقویی به دست کودک خواهد بود. و من کمترین از این باب ، مدت ها پیش دستم را به دار آویخته ام شاد و پیروز باشید | |
|
درود بر نازنین رفیق جناب خوشرو خرسند از آنم که تو همراه و شفیقی در اوج و فرود همه ی عمر رفیقی سپاس از حضور پر مهرت کلامت سلیس و قلمت به زیبا نگاری حریص | |
|
درود مهر بانو عجم یاد دارم که پدرم در مثالی میگفت زخم شمشیر التیام میپذیرد و خوب میشود ولی زخم زبان نه و باید مراقب حرکاتش بود که مبادا به حالتی بچرخد که هم دیگران را بسوزاند و هم صاحبش را قدر دان حضور گرمتان کلامتان شیرین و سعادت به وجودتان عجین | |
|
درود بر همراه خوبم ایمان عزیز تاب شرمنگی از این تعریفت را ندارم خود که میدانم چه هستم ، قدر خاکی کمترین در جوار نیک جانان ، بهتر آیم بعد از این مرهون نگاه زیبا نگرت هستم راهت به سعادت ، عمرت به نهایت | |
|
درود بر عزیز دل محمد خان گل کلامت هم مثل اسمت نشان از محبت عزیزی بزرگوار که راه را نشانمان داد ، دارد صلی الله علیه وآله وسلم روزگاران خوش در آید از برایت نازنین زان که شادی هدیه کردی بر حقیر کمترین | |
|
صبح بخیر مهر بانو عمارتی عزیز از اینکه مرا به همراهی مفتخر میفرمایید ، سپاسگزارم روزتان خوش و قلم نیکتان پر تراوش | |
|
درود بر جناب عطاالهی عزیز ما بد شده ی ، راست سخن گفتن خویشیم چون مار مپندار ، که آماده نیشیم گر سهو به الفاظ رَوَد ، عفو خطا کن سوء نظری نیست ، همان ساده ز پیشیم سپاس از همراهی صمیمانه و کلام دلگرم کننده ات قلمت شادی بخش و کلامت روح بخش | |
|
با سلام خدمت جناب زمانی عزیز راستش را بخواهید خیلی پیشتر از اینها قلممان شکسته است و خط خطی ها هم نقشی از زغال کوچکی است که از دوست به عاریت گرفته ایم همراهیتان را سپاس دارم به مهر مانید و سلامت | |
|
درود بانو رحیمی بزرگوار گر قلم را هم زبانِ گفتنی بودش چنین برگ دفتر پاره کردی ، تا نماند نقش کین حضورتان را قدر دانم ایام به خوشی مستدام | |
|
سلام و عرض ارادت خدمت دوست نازنینم جناب پرناک گرامی این دلگفته تنها از باب یادآوری بود که بارها خود در اثر اشتباه در گزینش الفاظ ، اسباب دلخوری و رنجش دوستان بوده ام و متاسفانه هنوز هم ناخود آگاه به ندرت مرتکب آن میشوم سوء نیت نیست در گفتار من این زبان سرخ شد آوار من عاقبت سر را به بادم میدهد کی شود فرمانبر افکار من مانا به قلم بر عِلم عَلَم | |
|
درود بانو جلیلی عزیز آتشین ، زبان این حقیر است که در نهایت سری را بی گناه به باد میدهد و ایکاش همانگونه که در راه رفتن سعی در تعادل خود داریم در گفتار هم چنین باشیم سپاس از حضور سبزتان شیوا به کلام ، بر عمر دوام | |
|
سپاس فراوان جناب کیمیایی عزیز لطفتان فزون و ایامتان شاد | |
|
درود جناب میرمحمدی عزیز بله زبان چه جان ها را نجات داده و چه سرها را به باد بکارگیری محتاتانه اش هم ضرورت است و هم واجب سپاس گزار همراهیتان | |
|
سلام بر جناب ابراهیمی عزیز به مهر خواندید و به لطف نگاشتید سپاسگزارم شاد باشید | |
|
درود بر برادر نازنین جناب شهنی عزیز سپاس دارم که با حضورت مشوق سروده هایم میشوی و بهترین ها را برایت آرزو دارم سلامت باشی رفیق | |
|
درود بر جناب رضاپور عزیز از اینکه با سروده های زیبایتان مرا همراهی میفرمایید بسیار ممنونم قلمتان مانا و کلامتان پويا | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسرایید و ما را مشعوف کنید استاد🌺🌺🌺🙏