دوشنبه ۵ آذر
بعدازاینهمه سال شعری از خالد بایزیدی(دلیر)
از دفتر دل مویه نوع شعر
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱ ۲۲:۵۰ شماره ثبت ۱۰۰۱۷
بازدید : ۶۶۰ | نظرات : ۱۷
|
دفاتر شعر خالد بایزیدی(دلیر)
آخرین اشعار ناب خالد بایزیدی(دلیر)
|
دوشعراز:خالدبایزیدی-دلیر
بعدازاینهمه سال
درآن شب بارانی که رفتی(1)
وقطره.قطره های اشکم
که دردانه.دانه های باران می نشست
هنوزرفتن ات را
باورنکرده ام
وهروقت که باران می آید
صدای پاهای رفتن ات
درتمام اتاق تنهایی ام می پیچد
وپنجره ام را
به حجم تمام تنهایی ام می گشایم
تاکه درپنجره ام.
آن شب بارانی رادشنام دهم
ودرباران.
آن یکریز...یکریزبارانی که
جاهای پایت راپاک می کرد
(1) باالهام ازشعرزنده یاد:منوچهرآتشی...وقتی قرارشدتونباشی/درکوچه بادرادشنام دادم/
درباد.بادبادک را
........................................................................................................................
پدر
هنوزسپیده دم ها
دلم برای پدرتنگ می شود
آنگاه که من
درخواب شیرین بودم
واوآهسته ترازپلکهایم
ازخواب برمی خواست
تاکه مبادا!
صدای پرپروانه اش
خواب شیرینم رابیاشوبد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.