شنبه ۳ آذر
خودم پاسخ میدم
ارسال شده توسط منصورامین زاده گتندی در تاریخ : جمعه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۹:۱۱
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۰۵ | نظرات : ۲۷
|
|
۲.آیاحفظ جان براوواجب نبود ؟
جواب : بله برامام واجب بود که جان خودش راحفظ کند.
اوکه درشب نوزدهم چندین باربه اطرافیان خود خبرداده بود که این شب ، شب پایانی اوست!
۳.چراپیشنهاد نرفتن به مسجد برای نمازواینکه کس دیگری نمازرابخواند ، نپذیرفت ؟
ج: اگرامام خودبه مسجدنمی رفت. ومثلا امام مجتبی می رفت ونمازرامی خواند ، مردم می پرسیدند چراخودامیرالمومنین نیامده است ؟امام مجتبی چه جوابی بایدمی داد؟ آیا می گفت که پدرم ازراه علم غیب خبردارد که ابن ملجم می خواهداورابکشد ؟ خب قطعا ابن ملجم می گفت :نه من قصد کشتن علی رانداشته ام!
۴.چراپیشنهاد همراهی برای نگهبانی ازجانش رانپذیرفت ؟
ج:چون هنوزهیچ دلیل خارجی که خطرروثابت کنه ، وجودنداشت.
۵.آیاحفظ جان امام بردیگران واجب نبود ؟
ج: بله واجب بود ، لیکن اطاعت ازامام واجب تربودکه اجازهٔ حفاظت نداد.
اوکه رفت وابن ملجم رابرای نمازبیدارکرد ومی دانست دقایقی بعداورابه شهادت می رساند ،
۶.چرا نصیحتش نکرد وازکارش بازنداشت ؟
ج:چون ابن ملجم هنوزکاربدی نکرده بودتا زمینهٔ نصیحت امام فراهم شود.
۷.چرااورابازداشت نکرد ؟
ج:چون هنوزجرمی واقع نشده بود ونمی شداتهام زد.
۸.چه الزامی برای تسلیم شهادت شدن وجودداشت ؟
ج:امام تسلیم قضاوقدرالهی بود.بایدروال عادی بندگی رومی رفت تاامتحان الهی فرارسد.
احزاب ۲۳
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ
فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
از ميان مؤمنان مردانى هستند كه آنچه را با خداوند پيمان بسته بودند صادقانه وفا كردند (و خود را آمادهى جهاد نمودند)، برخى از آنان پيمانشان را عمل كردند (و به شهادت رسيدند) و بعضى ديگر در انتظار (شهادت) هستند، و هرگز (عقيده و پيمان خود را) تغيير ندادند.
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۹۹۸۶ در تاریخ جمعه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۹:۱۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
جناب صمدی درود برشما منتظرپاسخ قانع کنندهٔ شمابه هشت سوال هستم | |
|
درود در اینگونه موارد و داستان ها ابتدا قرآن و سپس سنت پیامبر و سیره اهل بیت را مد نظر میگیریم وبا داستان میسنجیم سپس به سراغ بررسی تاریخی و سند های موجود می پردازیم ایت الله نجف آبادی در این زمینه تحقیقاتی داشته اند ما درمورد مثال دیگر که چرا ما بحث کردهایم و گفتهایم: «امام علی(ع) شب ۱۹ رمضان ابن ملجم را از خواب بیدار نکردند که بفرمایند: بلند شو! میدانم چه چیزی در زیر جامه خود پنهان کردهای ـ یعنی شمشیرـ ، این قضیه یک بحث پیش پاافتادهای نیست. یک مسألهی اصولی و بنیادی است، زیرا اگر این ماجرا حقیقت داشته باشد به عصمت امام ضربه میزند؛ به دلیل اینکه اگر علی(ع) قاتلش را از خواب بیدار کند یعنی اقدام به خودکشی، و این برخلاف اصول فقهی و اعتقادی ماست. عمل حضرت امیر(ع) باید برای ما الگو باشد که ما از آن پیروی کنیم. حضرت علی قطعاً عملی خلاف شرع انجام نمیدهند به اینصورت که قاتل را بیدار کرده بگوید من آمدهام توی مسجد پاشو و بگوید میدانم چه چیزی زیر لباست پنهان کردهای! و دیگر اینکه، برخلاف بهداشت، امام خاکهای زمین را برداشته روی زخم تازه سرشان بریزند! در عوض اینکه نگذارند خونریزی کند و روی آن را به قول امروزیها پانسمان کنند. این عمل نمیتواند الگو باشد. این عمل و خطایی که به امام(ع) نسبت دادهاند گمراه کننده است. حالا وظیفهی ما چیست؟ وظیفهی ما این است که این قسمت تاریخ حضرت علی(ع) را از این افسانههای گمراه کننده نجات دهیم و در این راه باید تحقیق کنیم. اما از نظر سندهایی که ایشا ن آورده و شخصا بررسی کردم از منظر سند کاملا ضعیف غیر قابل اعتماد است اما اگر بخواهیم از منظر عمل نکردن امام به علم غیبشان و فرض بر وقوع داستان این مساله را مورد بررسی قرار دهیم درست است که امام علی(ع) مانند دیگران وظیفه دارد از جان خود دفاع کند اما اولاً این وظیفه در محدوده علم عادی است و شامل علم غیب نمی شود.و ثانیاً طرف دیگر این عمل (شهادت امام علی ) ابن ملجم است که در حال امتحان است و علم امام نباید مانع آزادی و اختیار او شود در صورتی که اگر امام بخواهد به علم غیب خود عمل نماید اختیار از ابن ملجم سلب خواهد شد و زمینه ای برای آزمایش و امتحان او باقی نمی ماند و این بر خلاف سنت الهی است در حالی که سنت های الهی از جمله سنت امتحان بندگان تغییر ناپذیز و تبدیل ناپذیر هستند. قرآن مجید در باره سنت های الهی می فرماید: " هرگز براى سنّت خدا تبدیل نخواهى یافت، و هرگز براى سنّت الهى تغییرى نمىیابى بنابر این چون عمل به علم غیب موجب تغییر و تبدیل سنت های الهی (آزمایش و امتحان)می شود امام نباید به آن عمل کند. ومن الله توفیق | |
|
درود تمام حرف هایی که ازاین آقاآوردی ، سرسوزنی به جواب های من خدشه وارد نمی کند. | |
|
درود جناب امین زاده اولا در نظر اول با توجه به داستان موسی و خضر به جواب 6 و 7 خدشه وارد شد ثانیا اصل بیدار کردن ابن ملجم از نظر سندی ضعیف است پس تا شب فرا نرسد نمی توان ستاره ها را شمرد پس سوال و جواب پیرامون سندیتش باید انجام شود ثالثا هر کسی که بداند جواب دو دو تا چهارتا میشود که مالک عدد چهار نیست بقیه ی پاسخ سوالات را از بچگی پای منبر ها بارها و بارها به عناوین مختلف برای تمام ائمه شنیده ایم آیا امام حسین نمی دانست در کربلا چه منتظرش هست و غیره پس پاسخ های جنابعالی را نخواستم به چالش بکشم این پاسخ ها و امثال آن سالهاست در ما ریشه دوانده و عقایدما را تشکیل داده است بهتر است برای رسیدن به خود شناسی بهتر در این وادی با احتیاط بیشتر قدم برداریم و دست از تعصبات کورکورانه برداریم. | |
|
درودجناب صمدی شمانوشته اید : اولا در نظر اول با توجه به داستان موسی و خضر به جواب 6 و 7 خدشه وارد شد بنده عرض می کنم : درداستان خضرقول واحدی وجودندارد: بعضی میگن :خضرماموربوده تابه علم باطنش عمل کنه. بعضی میگن :شخصی راکه کشته ،بچه نبوده.بلکه مکلف بوده ، مجرم بوده ، خضرمجازاتش راکه قتل بوده جاری نموده است. پس نمی شودازآن استفاده کرد ونتیجه گرفت که پس حضرت علی هم باید به محض اینکه چشمش به ابن ملجم افتادبایداورامی کشت.نه این اشتباه است.به دلیل اینکه حضرت علی مامورنبودتابه علم باطنی عمل کنه.بلکه ماموربودتابه علم ظاهری عمل نماید.لااقل حرف های همین آقای نجف آبادی روکه آوردی بادقت بخون تامتوجه بشی که خودایشون هم داره حرف های منومیزنه. پس جواب ۶وجواب ۷ من سالم وبدون خدشه باقی مانده است.به همین خاطر حضرت علی علیه السلام ابن ملجم را بازداشت نکردو نصحیت هم نکرد.وبه قول همین آقای نجف آبادی رفیقت ، ابن ملجم راآزادگذاشت تا با اراده واختیارخودش درحضورپروردگاردست به امتحان خودش بزند. فعلاهمین مقدارازپاسخت رابررسی کنیم.اگه عمری بود،بقیه پاسخت روهم بررسی می کنیم.انشاالله | |
|
درودجناب صمدی اولا این مستدل شما(یعنی آقای نجف آبادی) گفته : امام علی(ع) شب ۱۹ رمضان ابن ملجم را از خواب بیدار نکردند که بفرمایند: بلند شو! میدانم چه چیزی در زیر جامه خود پنهان کردهای ـ یعنی شمشیرـ ______________________ خب من که چنین چیزی نگفته ام!من گفته ام : امام خوابیدگان درمسجد ، من جمله ابن ملجم رابرای نمازبیدارکرد. خب اشکال این حرف من چی هست ؟ ثانیامستدل شما(یعنی آقای نجف آبادی) درادامهٔ حرف هاش ، جواب مرا که حضرت علی ماموربه علم ظاهری بوده رو تکراروموردتایید قرارداده وحرف هاش به ضررشماست که معتقدی حضرت علی بایدمانندخضربه علم باطنی اش عمل می کرد.آنجاکه میگه : امام علی(ع) مانند دیگران وظیفه دارد از جان خود دفاع کند اما: اولاً این وظیفه در محدوده علم عادی است و شامل علم غیب نمی شود. ثانیاً طرف دیگر این عمل (شهادت امام علی ) ابن ملجم است که در حال امتحان است و علم امام نباید مانع آزادی و اختیار او شود در صورتی که اگر امام بخواهد به علم غیب خود عمل نماید اختیار از ابن ملجم سلب خواهد شد و زمینه ای برای آزمایش و امتحان او باقی نمی ماند. | |
|
درود جناب امین زاده در داستان خضر قول امام صادق را بیان کردم که معتبرترین است اما در قول عمل کردن خضر به علم باطنی آیا علم نبوت بدا پذیر است یا خیر اگر هست ممکن بود فرد عملی انجام دهد و سرنوشتش عوض شود در این داستان حرف برای گفتن بسیار است اما در باره داستان ابن ملجم اگر با دقت میخوندید متوجه میشدید اصلا اصل داستان ضعیفه و سندیت نداره حتی در بخار الانوار نیز به ضعیف بودن سند اشاره شده است من با اساس داستان بیدار کردن مشکل دارم متن بالا یکبار دیگر با دقت بخونیدالتماس دعا . | |
|
درودجناب صمدی درادامه نوشته ای : ثانیااصل بیدار کردن ابن ملجم از نظر سندی ضعیف است... بنده عرض می کنم : لطفا، ۱.متن روایتی که موردنظرتون هست روبه طورکامل به همراه منبع ذکرفرمایید. ۲.سندآنرامن البدوالی الختم به طورکامل بیاورید. ۳.علت ضعف سندروبه طورمشروح بنویسید.
| |
|
درود مجدد ایت الله صالحی نجف آبادی در مقالهای در سال ۱۳۴۵ با عنوان «آیا علی قاتل خود را بیدار کرد؟» به تبار شناسی این دو نکته میپردازد. وی از قرن دوم، که در طبقات ابن سعد ماجرای ضربت خوردن بیان شده تا قرن چهاردم، قرن به قرن نام ۲۵ منبع تاریخی را ذکر میکند که در این منابع تاریخی اثری از بیدار کردن قاتل و ریختن خاک بر زخم فرق از ناحیه علی(ع) وجود ندارد. این دو نکته اولین بار در کتاب ضعیف تاریخی «ابن اعثم کوفی» ذکر شده، پس از آن در کتاب مجهول المؤلف و التاریخ دیگری درج و توسط علامه مجلسی به عنوان یک داستان طفیلی بدون اعتماد به آن در بحار ج۴۲ نقل میشود. در ادامه، مؤلف ناسخ التواریخ این دو شایعه را از ابن اعثم و بحار میگیرد و با قدری اصلاح، در این کتاب رایج شده میان ایرانیان، درج میکند. بنابراین این دو نکته (بیدار کردن ابن ملجم و ریختن خاک محراب بر زخم سر خود) از زمان انتشار ناسخ التواریخ شهرت یافت و در کتب تاریخی و مشهور مورد قبول اهل سنت و شیعه وجود ندارد. مرحوم شیخ عباس قمی هم گرچه همان قول غیر موثق و مشهور را در «منتهی الامال» آورده اما در کتاب «تتمه المنتهی» این نقل را باطل و همان مطلبی که صاحب طبقات ابن سعد در قرن دوم (هم عصر امام رضا(ع)) نوشته، پذیرفته و نوشته است. | |
|
دروددوباره جناب صمدی عزیز نوشته اید : در داستان خضر قول امام صادق را بیان کردم که معتبرترین است ... ____________ لطفا: ۱. یک باردیگرقول ایشان راتکرارفرمایید . ۲. مدرک ومنبع این قول راهم ذکرفرمایید. | |
|
درود مجدد ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۹۴
| |
|
بادروددوباره برجناب صمدی عزیز ممنون که مدرک ومنبع قول رافرمودید : ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۹۴ ولی متاسفانه خودقول امام صادق علیه السلام درداستان خضروموسی رابازهم نگفتید !!!!!! | |
|
جناب اسماعیلی درودبرشما ممنونم موفق باشید | |
|
درود بر شما درست فرمودید موافقم | |
|
برشماهم درودفراوان باد خداوندشماروبرای تاییددینش توفیق فرماید. | |
|
آیهٔ شریفه درستش اینه : آیه 85 سوره اسراء وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ؟ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا و از تو دربارهى روح مىپرسند؟ بگو: روح از امور پروردگارم (و مربوط به او) است و جز اندكى از دانش به شما ندادهاند. | |
|
بله دقیقا من هیچ ندانم که ندانم که ندانم ای کاش که از بند تنم جان برهانم امشب دعا فراموش نشه التماس دعا. | |
|
خش اودی ددوم پات منجا تیام مرتضی علی وادیارت با سیم دعابکو | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
داستان سفر خضر و موسی در سوره کهف آمده در آنجا خضر کودک را کشت به جرم نکرده که اگر کودک بزرگ می شد پدر و مادر را از راه به در می کرد و اینجا مولا به دلیل اینکه ابن مجلم هموز گناهی نکرده حتی زمینه ی نصیحت نداشت هر دو علم به باطن داشته اند تازه اگر از مبحث بدا در علم نبوت بگذریم.