سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        نگاهی تازه به وزن در سپید و موج نو
        ارسال شده توسط

        محمدعلی رضاپور(مهدی)

        در تاریخ : چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۰۵:۲۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۳۸۲ | نظرات : ۱۶

        این که سپید و موج نو با قطعه ی ادبی، دقیقا چه تفاوتی دارد،
         پرسشی است که به گمان صاحب این قلم هنوز درباره اش توضیحات یا هیچ توضیح قانع کننده و
        دارای اعتبار علمی، بیان نشده است؛
         به عبارت دیگر: دست کم، نگارنده هنوز قانع نشده است که چرا باید به تقلید از صاحب نظران این عرصه،
        سپید و موج نو را شعر بداند و قطعه ی ادبی را شعر نداند- حتی اگر تمام یا تقریبا تمام ویژگی های شعریت را در حد آن دو گونه داشته باشد.
        به نظر نگارنده، "سپید" را می توان "قطعه ی ادبیِ بُریده-بُریده" تعریف کرد و هنوز جز همین تنها ویژگی بریده- بریده بودن،
        هیچ ویژگی منحصر به فردی از قطعه ی ادبی ندارد یا در نظر نگارنده به اثبات علمی نرسیده است؛ همچنان که در  قطعات ادبی سپیدوار نوشته شده در قرن ها پیش مثلا از جنابان خواجه عبدالله انصاری و عین القضات همدانی، این را می بینیم.
        اگر برخی با این بیان که سپید، شعریت و مثلا منطق شعری دارد و لطافت و شاعرانگی در آن، مشهود است و از این قبیل بیانات
        انتزاعی و غیر قابل اثبات علمی بخواهند این تفاوت را بقبولانند، دست کم، نگارنده را قانع نتوانند کرد؛
        همچنان که وقتی برخی- که اکثریت صاحب نظران در این عرصه بودند و هنوز هم هستند- می گفتند: سپید، وزن دارد؛ اما وزنش عروضی نیست، نگارنده می پرسید که: شما این وزن داشتن در سپید را چگونه ثابت می کنید و بعد همین صاحب قلم تأکید
        می کرد: ما از هزار سال پیش، دانشی به نام عروض داشته ایم که بر اساس مبانی علمی ریاضی وار، وزن اشعار سنتی را مشخص می کرده است، لطفا بفرمایید جناب شاملو و دوستانش برای نشان دادن وزن سپید، چه معیاری دارند؟
        سرانجام، نگارنده- که پاسخِ پرسشِ خود را نگرفته بود- پس از سرایش گونه ای از شعر به نام سبز یا چندآهنگ و در مقایسه ی وزن آن با سپید، به این نتیجه رسید که سپید هم وزن دارد و آزاد از عروض نیست؛ اما وزنش از نوع عروضیِ آزاد است؛ یعنی
        قابل تقطیع به ارکان عروضی با حداکثر تنوع و آزادی عمل در چینش آنها.
        موزون بودن سپید هم البته خیلی بیش از این که به هنر و نوآوری ویژه ی مرحوم شاملو مربوط باشد-
        که البته خودش این گونه را از اروپا به ایران آورده بود-  به چند ویژگی دیگر بر می گردد؛ مثل
        1و 2- بریده-بریده آوردن مطالب در لَخت های کوتاه و وجود تعداد زیاد ارکان عروضی
        (که در نتیجه بطور قابل انتظار، بسیار امکان دارد که لَخت های کوتاه با تقطیع های عروضیِ آزاد، جور در بیایند؛
        بلکه اگر غیر از این باشد، جای تعجب دارد)
        3- وجود اختیاراتی خاص در عروض
        4- ماهیت یا حتی شاید ذات زبان فارسی که زبانی موزون و آهنگین است.
        جالب تر، این که زبان فارسی، حتی در جمله های غیر شعری و معمولی خود، بسیار زمان ها، بر اساس اوزان عروضی و مخصوصا عروضیِ آزاد عمل می کند.
        نگارنده، پیش تر، سپید شادروان شاملو (و مانند او) را برخلاف دیگرانی که آزاد از عروضش می دانستند، گونه ای شعر
        یا شعرواره ی دارای عروضِ آزاد معرفی کرده بود و اینک به تقطیع عروضی آنچه شعر موج نو  نامیده می شود، می پردازد.
        تقطیع عروضی شعر یا شعرواره ای در موج نو از جناب احمدرضا احمدی
        (پیش تر باید اشاره کنم که بر اساس اختیارات عروضی مانند اشباع و غیره،
         گاهی تقطیع به شکل دیگری هم می تواند بیاید):
        از تو کبریتی خواستم که شب را روشن کنم
        فاعلاتن مستفعلن مفاعیلن فاعلن/
        تا پله ها و تو را گم نکنم
        مستفعلن فعلاتن فَعَلن/
        کبریت را که افروختم، آغاز پیری بود
        مستفعلن فعولن فعولن فاعلاتن فع/
        گفتم: دستانت را به من بسپار
        مفعولن مفعولن مفاعیلن/
        که زمان، کهنه شود
        فَعَلاتن فَعَلن/
        و بِایستد
        فَعَلاتُ فع/
        دستانت را به من سپردی
        مفعولن فاعلاتُ فعلن/
        زمان، کهنه شد وَ مُرد
        مفاعیلُ فاعلن.//
        نتیجه:
        باید در تعاریف مان از سپید و موج نو و غیره، بازنگری  و درباره ی تفاوت آنها با قطعه ی ادبی،
        از بیانی علمی و قابل اثبات و غیر انتزاعی استفاده نماییم و ازجمله درباره ی وزن در گونه های شعر و نثر، نگاهی تازه داشته باشیم.
        محمدعلی رضاپور(مهدی)-
        بیست و ششم فروردین هزار و سیصد و نود و نه از کوچنمای خورشیدی
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۹۸۹۸ در تاریخ چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۰۵:۲۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۲۹ فروردين ۱۳۹۹ ۱۹:۵۹
        درود بر شما خندانک
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۰۳
        دروتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        جمعه ۲۹ فروردين ۱۳۹۹ ۲۳:۱۷
        سلام
        با شناختی که از شما بدست اوردم . شما خیلی دنبال به کلیشه در اوردن انواع توشته هایی و ایجاد قانون بر روی انها.
        نویسنده قوی هستی...کمی دذهنتان را ازاد کن و بیخیال سپید شو و سپید سرایان . شما را چند وقته که میشناسم و میدانم هرنو نوشته را نام گذاری وسبک بندی میکنی.....کار خوبیه ...یکی را هم اسمشرا سپید گذاشتن .
        شاملو و دیگر بزرگانی که در این مرحله پا گذاشتن این سبک را از اروپا نیاوردن......این سبک و نوع گویش زاده میشود مثل اینکه با تار اهنگ بت هون بزنی ......
        جای بحث زیاده ...برام جالببود سپید را تقطیع کردید.....
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۰۵
        سلام و عرض ادب
        جناب شاهرخ گرانقدر خندانک
        سپاس که مطالب را با تأمل می نگری.
        اگر اجازه دهید، با همان روش منطقی و نظام مندی که از این جانب سراغ دارید، به مطالب چندگانه ای که مطرح فرمودید،
        پاسخ بدهم:
        ارسال پاسخ
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۱۳
        1-
        شما بزرگوار با بیانی نقّادانه، به نفع حقیر سخن گفته اید و معنای سخن تان نهایتا این بوده است که:
        ما روشی علمی را در مطالب مان پی می گیریم؛
        چرا که در روش علمی، پدیده هایی که ممکن است برای مردم، آشنا و بعضا بسیار آشنا باشند،
        تجزیه و تحلیل، طبقه بندی و در نهایت، نامگذاری می شوند؛
        مثلا همه ی ما زبان پارسی را می دانیم و می توانیم بخوبی به آن سخن بگوییم؛ اما
        در دستور زبان، اجزای زبان را تجزیه و تحلیل و طبقه بندی و نامگذاری می کنند؛ مثلا
        مقوله ای را اسم و مقوله ای را فعل می نامند و باز در خودِ اسامی و افعال و غیراز آنها، تقسیم بندی های متعددی ....
        این، خاصیت روش علمی است و چه خوب که روش مرا
        علمی دانسته اید. خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۱۹
        2-
        فرمودید: "بیخیال سپید شو و سپید سرایان"

        این بیان شما اصلا علمی نبود. سپیدسرایی، با همه ی جنبه های مثبت و منفی اش بسیار جای نقد دارد و اگر شما به این سبک
        علاقمندید، بهتر است که با نگرش دیگری با ناقد مثل حقیر سخن بگویید؛ اگر نقدهای مثبت ومنفی ام درباره ی سپید را مثبت
        می دانید، که چه بهتر و اگر هم نظر مثبتی ندارید،
        نقد خود را با بیانی علمی مطرح بفرمایید و مشخص کنید که
        دقیقا کدام بخش از سخن را نادرست می پندارید و دلیل تان چیست.
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۴۴
        3-
        مرحوم شاملو، شاگرد استاد نیما یوشیج بزرگ بود.
        جناب نیما هم در پی ریزی شعر نو، به شعر اروپا نظر داشت؛
        اما توانایی های خوبی در او بود که توانست، با الهامگیری از شعر فرانسه و... و ایجاد تغییرات متناسب و قابل قبول در شعر فارسی، شعر نو فارسی را پایه گذاری کند.
        شاملو با تقلید از جناب نیما در شعر نیمایی و سپس با تقلید از شعر آزاد اروپا، سپید را در ادبیات فارسی مطرح کرد
        (تقلید در تقلید)
        و البته در به کارگیری این روش در زبان فارسی، توانایی های خوبی داشت.
        این که شاملو بشدت تحت تأثیر ادبیات غرب بود و حتی این که به تعبیری: او ترجمان شعر غرب در شعر معاصر ایران است،
        مطلب عجیبی نیست و البته او در کنار الگوگیری از شعر غرب،
        توانایی هایی برای هماهنگ کردن این شیوه با شعر فارسی داشته است تا شعر سنتی گل و بلبل را به شعر دنیای امروز متصل کند؛ البته این کار را هم جناب نیما قبلا بطور ملایم و با سبکی ایرانی تر انجام داده بود و شاملو با گرایشی دیگر، شعر ایرانی را به نسخه ای ترجمه شده از شعر غرب، نزدیک نمود.
        اگر به توضیحات بیش تری نیاز هست،
        می توانید تأثیر شاعران غربی بر شعر شاملو را جستجو کنید.
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۵۵
        4-
        این که درباره ی شاملو صحبت مثبت و منفی زیاد می شود،
        به علت روح جنالی خود اوست.
        تا جایی که از او می دانیم؛ مثلا
        1-در خارج از ایران، اسطوره ای به نام فردوسی را می کوبد
        (البته نقد بزرگان، ممنوع نیست ولی با شرایطی و نه در هر جایی)
        2- شاملوی دیپلم(یا زیردیپلم- البته دانایی به مدرک نیست؛
        ولی به هرحال، ملاحظاتی هم هست)،
        دکتر حمیدی را (به قول خود شاملو) در شعرش به دار می کشد
        و گویا کتاب شعر دکترحمیدی را از کتابفروشی می خرد و با گستاخی تمام، پیش چشمان مردم، آن را پاره پاره می کند و به جوی می ریزد.
        3- احمد شاملو در جایی می گوید:
        از این که نامم احمد است، ناراحت ام و این چنین، بیزاری خود از
        حضرت پیامبر و خاندان پاکش را نشان می دهد و کفرگونه هایی در جاهایی دیگر به کار می برد.


        خلاصه: اگر خیلی ها در اقیانوس ادبیات فارسی، بزرگ تر از
        شاملو بوده اند و نوعی جریان سازی درباره ی او باعث اسطوره شدن این شخصیت شده است و نقد جنبه های مثبت هم در شخصیت و هم در شیوه ی ادبی او لازم بلکه ضروری است تا
        جنبه های مثبت و منفی در این مقوله ها بهتر مشخص شوند
        و ما-بعنوان فرهیختگان جامعه-
        مدیون تعقل خود و نسل حاضر و نسل آینده نمانیم.
        خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۰۰
        5-
        نگارنده - به دلایل متعددی،
        از شخص شاملو چندان خوشش نمی آید-
        سعی دارد در نقد آثار او روشی منصفانه داشته باشد؛ ازجمله:
        اعتراف به این که - برخلاف نظر خودِ شاملو-
        شعر سپید، آزاد از عروض نیست؛ بلکه دارای عروضِ آزاد است.


        مطلب پایانی:
        قبل از این که به اسطوره پردازی از شخصیت ها بپردازیم،
        جایگاه و حد و اندازه ی هر یک را بفهمیم و طبق اولویت ها عمل کنیم و چشم ها را بر حقایقی که باید بدانیم،
        نبندیم.
        خندانک
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۰۳
        پوزش از این که:
        برخی مطالب، نیازمند ویرایش اند؛ اما متاسفانه امکان ویرایش در پیام ها نیست. خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۱۸
        سلام
        بحث و نوشتن در این دو مقوله را ادامه نمیدهم و احترام دارم به تمام علم گرایان....ببخشید بنده اگر وارد بحثتان شدم
        لطفا در ادامه ی کامنتم جوابیه نفرستید خندانک
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۲۱:۳۷
        سلام و درود
        چشم
        فقط بگویم که عزیز مایی
        (و اگر بحثی هست، خدای نکرده از روی دشمنی نیست)
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۹:۳۸
        درود بر شما جناب رضاپور
        کاش منظورتان را از "عروض آزاد" می نوشتید و اینکه "عروض آزاد" چه تفاوتی با "آزاد از عروض" دارد؟!
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۲۱:۳۹
        سلام و درود و عرض ادب
        جناب هداوند گرامی خندانک
        لطفا نوشته های پیشینم را ببینید!
        در مطلبی به نام

        "سپید، آزاد از عروض

        (یا دارای عروضِ آزاد)


        بطور مفصل این بحث را آورده ام.
        سپاس خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۱۴
        خندانک عالی شعر نو رو دوست دارم
        میشه توش مانور کرد
        گاه قافیه های اجباری و وزن جلوی حرفهای دلخواه رو میگیره
        اما در شع. نو میشه ویراژ داد خندانک
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۲۳:۰۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2