سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        آنطرفِ میزِ خالی
        ارسال شده توسط

        نوید خوشنام

        در تاریخ : چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ ۰۴:۴۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۶۳ | نظرات : ۰

        آمد. آن طرفِ میز نشست. سَرش پایین بود. داشت انتخاب می­کرد که چه سفارش بدهد. مَرد همزمان که غرق بود توی قهوه‌ی چشم‌هاش، نم نم داشت می­نوشت.
        زیرِ میز پاهاش را به پشتِ پای مرد نوازش داد گفت: "داری چی می­نویسی؟" سر همان‌پایین گفت: "نامه. یادداشت." دخترک قهوهٔ چشم­هاش، اخـم شد. گفت: "برای کدام معشوقه ت؟ هـا؟" گفت: "این هم سوال است؟ خب برای تو دیگر خانم." چشم­های درشتش گرد شدند. گفت: "دیوانه ای؟ من که اینجام آخر خلِ من!" نگاش کرد گفت: "دیوانه و خل خودتی. کور که‌ نیستم." گفت: "خب پس چه؟" گفت: "می­نویسم برای وقتی که رفتی، نبودی." زل‌خند شد به روش؛ لبخندش را فرستاد گوشه ی آن لـب های برجسته (که حالا دیگر با اسانس قهوه و رنگ سرخ  یک سلاحِ کشتارِ جمعیِ کامل بود) و لبخندش نیشخند شد. سَرِ مرد این پایین بود و صدای او آن بالا. گفت: "حالا را خراب می­کنی فردا را آباد؟" گفت: "نه بخدا. نه به والله. نه. فقط خواستم..." داد و هَوار و روی سرش آوار شد گفت: "فقط چی؟" همه­ ی کافه سکوت بود. مرد کاغذ را بالا گرفت. روبروی کسی که نبود. نشانش داد؛ نشانِ کسی که نبود. روی کاغذِ نمور و مچاله نوشته بود: "اینها که می­نویسم، نامه نیست. یادداشت نیست. خیال است بانو. کاش لااقل، تو خیال نباشی. یک روز بیایی."
         
        نوید خوشنام جمعه 23 بهمن 94

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۹۸۷۰ در تاریخ چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ ۰۴:۴۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1