صفحه چهارم
همه نه گفتن را بیاموزیم
قدرت "نه" گفتن به مواد دخانی پایین آمده است
در جامعه امروزی و حتی جوامع چند صد سال قبل تجارت مواد دخانی جزو یکی از پرسودترین تجارتها بوده است حالا اینکه ارگانی که حقوق و مزایای اندک با محدودیتهای کاری و خطرات جانی دارد، چگونه میتواند با بزرگترین منبع درآمد جهان مبارزه کنند؟ پس وقتی قدرت برخورد با چنین جریانی پردرآمدی وجود ندارد باید دنبال راهکارهای نوین بود. باید این بحث را در مسیر درست هدایت کرد نه جنگ، باید از خطاهای گذشته درس گرفت. نباید خطایی را که کلیسا در راه مبارزه با علم کرد ما نیز در مبارزه با دخانیات انجام دهیم.
پیمان با اشاره به اینکه حذف مواد دخانی از بازار موجب ضرر بر کاسترهای پولدار خواهد شد و یقیناً با توجه به قدرتهای این گروهها، ما را در مبارزه با این پدیده ناکام خواهند گذاشت، اضافه کرد: باید به دنبال راهکاری مناسب برای مواد دخانی بود و نمیتوان آن را تکذیب کرد.
وی با تأکید بر اینکه انسان باید بین سود و ضرر مواد دخانی یکی از کفههای سنگین ترازو را انتخاب کند و این منطقیترین راه است، ادامه داد: بعضی از راهکارهای ما منطقی نیست و باید اقدام به گزینش راه درست شود مثلاً کاری که کلیسا با علم کرد موجب دینزدایی و رویارویی حال حاضر آنها با دینگریزان شده است، بدین لحاظ وقتی در جوامع غربی و شرقی که انسان به اعتیادهای مختلف مثل ورزش، موسیقی، اینترنت، مواد دخانی و... گرفتار شده است، باید در گام نخست علت مصرف و روی آوردن مردم به مواد این چنینی را پیدا کرد، بعد به دنبال راهکار گشت.
پیمان افزود: در آمارها آمده است 50 درصد مردم جهان به موارد مختلفی مانند گوشهنشینی، کوهنوردی، ورزش، اینترنت و... اعتیاد دارند که هر کدام به نوعی خطر مرگ را در کمین دارند، چرا با این موارد مبارزه نمیشود اما با معتاد که به سرعت اعتیاد پیدا کرده و از جامعه فرار میکند و البته یک مرگ تدریجی را دنبال مینماید، مبارزه میکنیم.
سیگار کشیدن "حال خوش" یا "انکار"
این متخصص گفت: نظر بنده مبنی بر یک اندیشه، بررسی و تحلیل جدید برای حل این مشکل است، نباید به فکر مبارزه با آن بود بلکه باید فکری برای هدایت این مواد به عنوان عاملی در رفع کوتاهمدت اضطراب کرد.
دکتر احمدی در بخشی دیگر از صحبتهای خود به نظریه پیاژه مبتنی بر اینکه باید به جامعه شناخت داد تا عمل و رفتار درست را مشاهده کرد، گفت: نتیجهی حاصل از دادن شناخت به جامعه برعکس نظریه پیاژه بود، علت نیز وجود "نگرش" در موضوعاتی بود که از طریق نیاکان، اطرافیان و خانواده حاصل میشود.
این روانشناس جوانان سیگاری معمولاً دلیل سیگار کشیدن و مصرف دخانیات را "حال خوش" میدانند، افزود: در این وضعیت فرد از مکانیزم "انکار" که طبیعت انسان استفاده میکند بعد از گذر از مرحله انکار خشم و سپس ناراحتی به وجود میآید بعد از مدتی که فرد با خود به دلیل مصرف مواد دخانی یا مخدرها کلنجار رفت دچار افسردگی شده و تازه بعد از گذر از این مرحله میپذیرد که معتاد شده است.
وی در مورد اظهارنظر دکتر پیمان از سیگار کشیدن به عنوان یک هنجار یاد کرده بود، گفت: تعداد زیاد معتادان از اعتیاد هنجار نمیشود، بلکه با گذشت زمان ارزشهای یک جامعه تبدیل به هنجار خواهد شد.
احمدی با تأکید بر اینکه نباید جمعیت قلیل جامعه را به 70 درصد افرادی که جزو مصرفکنندگان نیستند، ترجیح داد، بلکه برای درمان آنها چارهاندیشی کرد و قدرت نه گفتن به مواد مخدر را به جوانان آموزش دهیم، ادامه داد: دلیل اینکه آمار مصرفکنندگان مواد مخدر از 24 سال به 18 سال رسید، این بود که از سوی دستگاههای مجری بویژه صداوسیما بدون توجه به تأثیرگذاری بالای برنامهها و سریالهای سینمایی بر روی مخاطبان، به کارگردانان اجازه داد تا از طریق بازیگران الگو و سوپراستار سینما مصرف مواد و قرصها را ترویج دهند که آشنایی در خصوص آنها برای جامعه وجود نداشت، اما بعد از نمایش این دست سریالهای سینمایی و تلویزیونی مصرف قرص و حتی اکس پارتیهایی رواج پیدا کرد که تا آنزمان هیچ جایگاهی نداشتند و مشاهده شد وقتی مصرفکنندگان به مرحله درمان رسیدند، هیچ درمانی برای آن وجود نداشت و از همان زمان پخش برنامههای سینمایی بود که آمار سن معتادین بر اساس اعلام مرکز آمار پایین آمد.
ادامه دارد . . .
باقر رمزی باصر
افتاده باخاسته