سه شنبه ۲۹ آبان
زندگینامه شاعر کُرد ژیلا حسینی
ارسال شده توسط احمدی زاده(ملحق) در تاریخ : سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۶ ۰۱:۰۴
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۵۷۳ | نظرات : ۱۳
|
|
ژیلا حسینی در سی و یکم شهریور سال 1343 در شهر سقز، در شرق کردستان بدنیا آمد.
خانوادهی او خانوادهای آیینی و عموما اهل علم و ادب بودند. مرحوم شیخ عبدالقادر جد پدرش خطاط و شاعر بوده است. پدر ژیلا نیز، مرحوم شیخ مهران حسینی قاضی دادگستری و اهل مطالعه و روشنفکر بوده و ژیلا در سایه آن پدر فهیم، پایههای ادب را بنیاد نمود. تشویق و ترغیب شیخ مهران تا واپسین سوزها و دقایق عمر کوتاهش، همراه و پشتیبان ژیلا بود.
از همان سنین نوجوانی استعداد ذاتی ژیلا درخور توجه بود و بسیار زود توسط دبیران ادبیات، تشخیص داده شد و آنها نیز سهم به سزایی در تشویق ژیلا داشتند. او دو دوره اساسی در شعر خود را سپری کرده است. دوره اول که او هنوز زبان خاص خود را نیافته و در چرخه دگردیسی زبان شاخص شعر خود را نیافته است. شعر او موزون، همراه با تمایلات رمانتیکی و اغلب رنجها و مصیبتهای زن روزگار خود است.اما در دوره دوم او ناشکیبا و با نگاهی انتقادی به جنگ سنتها و قواعد مردانه رویمیآورد و علیه زبان مردانه در ادبیات بهنوعی قیام متوسل میشود.
شرایط آن روز انقلاب اسلامی ایران و خللی که در جریان تحصیل ژیلا پیش آمد، ژیلای کم سن و سال را بسوی ازدواجی زود هنگام سوق داد.در پانزده سالگی و در عنفوان نوشتن با پسر عموی پدرش به نام وفا حسینی ازدواج کرد و این ازدواج پس از پنج سال به جدایی کشید و ثمره این ازدواج او دختری است به نام بهار زهره، که اکنون اولین تجربههای سرودن خویش را پشت سر میگذارد.هفت سال پس از متارکه برای بار دوم ژیلا زندگی مشترکی را در سنندج تجربه میکند و با شاهرخ نوسودی ازدواج میکند. ثمره این ازدواج او پسری بنام رامین و دختری بنام ژینا بود. ژینا 10 ماهه، همراه با مادرش جان به جان تسلیم کرد.ژیلا در 6/7/1375 در سن 32 سالگی در حالی که برای دیدار استاد شیرکو بیکس، عازم تهران بود در اثر واژگون شدن ماشینشان در محور سنندج- دهگلان ساعت 30/7 صبح فوت کرد.
زندگی هنری و آثار ژیلا:
اولین دست نوشته ژیلا داستان "برباد رفته" است که به زبان فارسی نگاشته شده است. و چون ژیلا بعدها خود تمایلی به چاپ آن نداشت از چاپ آن خودداری شده است.اولین سرودن ها و نگارشهای ژیلا به زبان فارسی بود و این ادامه داشت تا سالهای "1363" و "1364" که ژیلا در بخش کردی رادیو سنندج در برنامه، ئیمه و گویگرهکان، (ما و شنوندگان) شروع به فعالیت نمود و این فعالیت ژیلا را به سمت و سوی نگارش و سرودن کردی سوق داد. این بدان معنا نیست که ژیلا تا آنزمان با ادبیات کوردی بیگانه بود.ژیلا به واسطه علاقمندی پدرش به ادبیات و فرهنگ کوردی و در اختیار داشتن کتابخانه با ارزش پدریاز دهان وی با نالی، گوران و قانع و ....آشنا بوده، بیتهای کردی را خوب میشناخت. اما سرآغاز نگارش و سرودن او به زبان کردی با این فعالیت رادیویی همزمان بود و پس از آن تا آخرین روز حیات کوتاه خویش به زبان مادری نگاشت.
آثار او:
1- دیوان اشعار کوردی به نام گهشهی ئهوین چاپ سال 1374.
2- دیوان اشعار کوردی به نام قهڵای راز - قلعه اسرار چاپ سال 1378 ، این کتاب در سه قسمت چاپ گردید:
بخش اول : باقیمانده اشعار کردی ژیلا،
بخش دوم : برگزیدهای از داستانهای کوتاه کردی او ،
و آخرین بخش این کتاب مجموعه اشعار فارسی ژیلا است که خود عنوان باران را برای این مجموعه برگزیده بود.
3- ترجمه داستان طلب مغفرت از صادق هدایت - چاپ در مجله رامان ههولیر
4- ترجمه رمان دزیره از فارسی به کردی (ناتمام) .
5- مقالات متعدد.
6- سرودن اشعار کوردی برای کودکان
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۸۴۸۱ در تاریخ سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۶ ۰۱:۰۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
“میوانداری”
سێ تارێک وسێ گۆرانی وسێ پهڕهشێعری دڵداری
یهکیان ناسی وبوون بهدۆستی گیانی گیانی
بهیهکهوهژوورێکیان گرت
لهوژوورهشدا میوانداری شاخ وبیروتاسهیان کرد.
شهوتابهیان ئهم دهستی ئهوی ئهگووشی
ئهودهستی بهسهر ئهویتریاندا ئههێنا
ئهمیان بیلبیلهی چاوی خۆیان بۆدانابوون
ئهوی تریان جگهرهی جهرگ
بۆبهیانی هیچیان وهک خۆیان نهمابوون
ههرئهوشهوه بهقهدعومرێ چاوهڕوانی باڵایان کرد
تێک ئاڵان وچی بهجێ ما؟
خۆرهتاوی عهشق وجوانی.
چاولهچاوت ناترووکێنم
نیگام چۆلهکهی ترساوی بێ لانهیه
ههربهتهنیا
لهنێدارستانی چڕی نیگای تۆدا
ئارام ئهگرێ
سهیرم بکه
چاولهچاوم مهترووکێنه ههتاکوو شهو
چونکه چاوم
چهندماندووبێ
چهندبێزارودڵشکاوو وسهدپارهبێ
ههرشهودابێ
چیرۆکێکی تازهی پێیهو
مهلهکانی دارستانی نیگات
بهئارامی ئهکاتهخهو.
“لهوڵامی شێرکۆبێ کهس دا وتراوه”
تۆمنت بهشێعرسپارد
من تۆ بهوخهونه
سهوزانهی
بهباڵای شێعرهکانتهوه
ئهیانبینم
تۆ عاشقی وسووتاندنت
بۆرهوادیم و
شهونخوونی وئازاری
بێ بڕانهوه
من ئارامی،ئۆخژن
ههتوان
حهسانهوه.
—–
“ئاواز”
که پهنجهی شووش وناسکت
لهسهرسێ تاری سهرسنگت
هاتنهسهما
وهک بزانی
چرپهی چهن راز
خورپهی نیاز
شهپۆلی چهن ئاواتی دوور
خزابێته کونجی دڵم
که لهپڕ دهنگت ههڵهێنا
چهندهماسی حهزوتاسهی
دهریای دهروونم ورووژان
چهندهوردیلهی نێو ههستم
کهوتنهسهما؟…
من نازانم
بهڵام ئهوهندهئهزانم
نهئهوشهوه، نهشهوانی دوای ئهوشهوهش
لهبیری من نهچوویتهوه
بیرت وهکووپهپوولهی راز
بهدهورشهمی خهونهکانما
ئهخولێتهوه.
—-
“کۆست”
“بههاره” ئهمساڵ بههار خهمینه
دهشت ودهروکێو سیما خهمینه
نه “جمه”ی خهڵکه ، نه “فڕه”ی مهله،نه “نوزه”ی ژینه
نه شنهی داروهاژهی روباروبزهوکهنینه
هاواره..داده…گریانه…شینه
“بههاره رۆڵهم” بههار خهمینه
کۆستی ههڵهبجهو مهرگی ئهوینه.
—-
“کهلهبچه”
تاڵێ له پهلکهزێڕینهی یادهکانتم
بهست بهقامکی شێعرێکهوه
بۆوهی ههرکاتێک ئهی بینم،
موچڕکی ئۆخهی وخۆزگابێ بهدڵماو
بهرگهی خهمی دووریت بگرم.
ئێستا ئهوتاڵه زێڕکهفته ههڵکشاوه
کهلهبچهیهولهمهچهکی ههناسهکانم ئاڵاوه
چهند بجووڵێم زیاتر لهگیانم توند ئهبێ و
له خهزانی خۆشهویستی وگڕ بارانی دووری تۆدا
ئۆخهی ژاکا… خۆزگهم به پهلکهزێڕینه.
—–
“بیرهوهری”
کهسۆڕهبی
پرچی خاوی باوهشێن کهر
ئهکاته پهیکی نامهبهر
گوڵاوێکی ماچێکی شیرین
ئهکاته دهم خاکی دڵبهر..
کاتێ ههتاو
ملوانکهی زێڕ، ئهکاته مل شاخی یاخی
بهدهم سرود وگۆرانی وههڵپهڕکێوه
کراسێکی زهردوسووری ئاودامانی ئهکاتهبهر،…
دڵی خۆزگهم
بهئاواتی گوڵێکهوه دائهخورپێ
لهئێوارهی زستانێکی کپ ومۆندا
تکهی ئاوهنگی تهنیایی
تکایه سهرگۆنای ئاههنگی ههڵپهڕکێ
پرچی کاڵی تاسهکانی ، بوون بهدهسماڵی سهرچۆپی
دڵی تهنگی بووبهخهڵاتی کێ بهرکێ!