سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 11 آبان 1403
    29 ربيع الثاني 1446
      Friday 1 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۱۱ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        کدام اول عاشق بود؟
        ارسال شده توسط

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        در تاریخ : يکشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۶:۳۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۸۴ | نظرات : ۱۳

        آيا خداوند اوّل عاشق انسان بود يا انسان عاشق خداوند بود؟
         سؤال از ابعاد مختلفي قابل بررسي و پاسخگويي است. آنچه در بدو امر تذكرش ضروري مي نمايد، اين است كه رابطة ميان عاشق و معشوق رابطه اي اضافي است، بدين معنا كه يكي نسبت به ديگري عاشق يا معشوق است. عشق رابطه اي نيازآلود است كه عاشق با معشوق خود بر قرار مي كند.
        به قول بيدل:نياز عاشقان معشوق را در ناز مي آورد
        نكتة مهمي كه وجود دارد، اين است كه اوّلاً رابطة خدا با مخلوقاتش عاري از هر گونه نيازي است: يا ايّها النّاس انتم الفقراء إلي الله والله هو الغنيّ الحميد. از اين رو، عشق خداوند به معني محبت وافر الهي به مخلوقات خويش است.
        ثانياً در اصل وجود خداوند وجودي جاودان است، همواره بوده و خواهد بود و وجود انسان متأخر از او است. پس مفهومي ندارد بگوييم اوّل انسان چنين شد يا خدا. پس خلقت انسان بر چه اساسي بوده است؟ آيا خدا عاشق انسان شد و او را خلق كرد؟
        پاسخ را عرفا از دير باز طرح نموده اند. جان مايه اين پاسخ حديثي قدسي و معروف ميان عرفا است، گرچه سند درستي ندارد (نه صحيح و نه ضعيف) اما بسيار به كار رفته و سيوطي آن را از نظر معنا صحيح دانسته است. در اين روايت حضرت داوود(ع) از خداوند دربارة علت و انگيزة خلقت جهان سؤال مي كند و خدا ميفرمايد: كنتُ كنزاً مخفياً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لكي أعرف؛ گنج پنهاني بودم و خواستم شناخته شوم، پس آفريدگان را آفريدم تا شناخته شوم.
        مولوي مي گويد:
        گنج مخفي بد زپُرّي چــاك كرد    خاك را روشنتـر از افلاك كـرد
        گنج مخفي بد ز پري جوش كرد  خاك را سلطان اطلس پوش كرد
        عرفا اعتقاد دارند كه اساس آفرينش، جمال و عشق به زيبايي است. ذات حضرتحقّ پيش از آفرينش جهان هم معشوق بود و هم عاشق. خواست جمال خويش آشكار سازد، از اين رو آفرينش را آينه جمال و هستي را مظهر تجلي خويش گردانيد. پس اساس آفرينش و پيدايش جهان، عشق حق به جمال خويش و جلوه جمال خويش است. در حقيقت خدا يك معشوق است. معشوق خويشتن خويش و معشوق همة آفرينش. آفرينش وسيلة ظهور حق و زمينة معرفت و عشق به آن معشوق حقيقي است. شعراي فارسي زبان در طول تاريخ، فراوان اين معنا را در آثار خود به كار برده اند، از جمله عبدالرحمان جامي در مقدمه مثنوي يوسف و زليخا به اين موضوع پرداخته كه با اين بيت آغاز مي شود:
        در آن خلوت كه هستي بي نشان بود به كنج نيستي عالم نهان بود
        در مقام عشق الهي، انسان چندان اهميت و ضرورتي ندارد كه خداوند ابتدا عاشق او شده باشد، زيرا بيش از ميليون ها سال از خلق زمين و آسمان مي گذرد و از آفرينش انسان بيش از چندين هزار سال نمي گذرد. آيا بدين ترتيب مي توان گفت كه خداوند ابتدا عاشق زمين و آسمان شده و بعد از آن عاشق انسان گرديده است؟
        عشق نيز همچون وجود از سوي ذات حق بر عالم هستي جاري و ساري شده، بدين دليل خلايق همان گونه كه از جهت وجود به خالق خود متكي هستند، از جهت عشق نيز جوياي او مي باشند. امام خميني در يكي از اشعار خود مي گويد:
        ذرات جهان ثناي حق مي گويند  هر لحظه و دم لقاي او مي جويند
        ما كور دلان خـامشان پنـداريم    با ذكـر فصيح راه او مي پويند
        مولانا در خلقت انسان شعري زيبا دارد:
        از شبنـم عشق خـاك آدم گل شـد   صد فتنه و شور در جهان حاصل شد
        صد نشتر عشق بر رگ روح زدند  يك قطره از آن چكيد و نامش دل شد
        در تأييد اين مبناي عرفا بعضي مفسران در آيه وما خلقت الجنّ و الانس إلاّ ليعبدون  ليعبدون را به نقل از ابن عباس به ليعرفون يعني شناختن تأويل كرده اند كه در اين صورت معناي آيه موافق با معناي حديث مي گردد.

        منبع : پاسخگو -سایت عرفان

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۶۹۲۳ در تاریخ يکشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۶:۳۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۹:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درودددددددد خندانک خندانک
        عالی بود خواهری خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۵۷
        سپااااس مهربانوی عزیز خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۰:۲۲
        درودبانوی بزرگوار و سپاس
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۴۰
        درود بر آلاله جان عزیز

        مطلب بسیار پرباری بود
        خدا عاشق انسان نشد عاشق انسانیت او شد راه کمال را نشان داد تا انسان عشق واقعی خود را پیدا کند
        سپاس خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        دوشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۴:۰۶
        سلام و مرحبا
        بسیار بحث جالبی مطرح کردید
        خسته نباشید
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2