با سپاس از حضور و مشارکت تمامی دوستان و شاعران عزیزی که با هدف ارتقا سطح کیفی فعالیت های جمعی در سایت فاخر شعر ناب این پست را همراهی کردند و تشکر و امتنان فراوان از استاد عزیز و فهیم جناب فکری بزرگوار که بنای کار و اساس اتفاق را شکل دادند بدینوسیله برداشت منتخب از نظر شاعر و صاحب اثر اعلام می گردد.
اثر زیبایی که دوستان خواندند و نظرات و برداشت های خود را اعلام نمودند متعلق بود به "جناب آقای حاتمیان " شاعر هنرمند و همراه عزیز سایت و دوست بسیار خوبم و برداشتی که از نظر شاعر بهترین و نزدیکترین برداشت به نظر شاعر بودمتعلق است به" آقای محمد رحیم کاظمی "
ضمن عرض تبریک فراوان به جناب محمد رحیم کاظمی و تشکر از همه عزیزان همراه ، از طرف خود و همه دوستان و اعضاء خانواده سایت فاخر شعر ناب از جناب استاد فکری بزرگوار بخاطر بوجود آوردن فرصت هایی اینچنین که موجب رشد و تقویت همدلی و همفکری و صمیمیت بیشتر بین همه هنرمندان می گردد کمال تشکر و سپاسگزاری را دارم .
به فرد منتخب هدیه ای در قالب چهل و پنج روز اشتراک از سوی مدیریت غعزیز سایت اهدا می گردد. امید که در قدم ها و گام های بعدی همراه هم باشیم . در ذیل ترجمه معنایی این اثر زیبا به قلم آقای حاتمیاندرج گردید ه است .
نامه و بوسه مجاز از خاطرات شیرین گذشته است که هر از گاهی بر سر نماز و راز و نیاز با خداوند و درخواست برگشتن روزهای خوب گذشته کنار کسی که دوستش داشته است می باشد. ادکلن و کراوات و ساعت هم هدایایی بودن که آن زن یا دختر به آن مرد هدیه داده بودن و حالا با دیدنش یاد همان خاطرات گذشته میفته. صدا در اینجا مجاز است و اشاره به همان خاطرات گذشته داره که در این خانه تجربه شده. مرور نامه هم مرور همان خاطرات است که هر روز به افکار این مرد ارسال میشود. در جایی که اشاره میکند: "صدایت میکنم و جواب نمی دهد" منظور خارج شدن از آن فکر و خیال ها ست و باور اینکه اونی که رفته دیگه برنمیگرده. در آخر هم از آنجایی که تمام این افکار در یک مناجات ساده با خداوند و بیاد عزیزی که دیگر نیست انجام شده، مرد خودش رو دوباره میسپاره به خداوند و تنها چاره ی تحمل درد جدایی رو در راز و نیاز با خداوند در تنهایی و در کنار هدایایی میدونه که الان تنها خاطره و یادگاری از عشق زندگیش بوده.
(( نامه و بوسه مجاز از خاطرات شیرین گذشته است که هر از گاهی بر سر نماز و راز و نیاز با خداوند و درخواست برگشتن روزهای خوب گذشته کنار کسی که دوستش داشته است می باشد. ادکلن و کراوات و ساعت هم هدایایی بودن که آن زن یا دختر به آن مرد هدیه داده بودن و حالا با دیدنش یاد همان خاطرات گذشته میفته. صدا در اینجا مجاز است و اشاره به همان خاطرات گذشته داره که در این خانه تجربه شده. مرور نامه هم مرور همان خاطرات است که هر روز به افکار این مرد ارسال میشود. در جایی که اشاره میکند: "صدایت میکنم و جواب نمی دهد" منظور خارج شدن از آن فکر و خیال ها ست و باور اینکه اونی که رفته دیگه برنمیگرده. در آخر هم از آنجایی که تمام این افکار در یک مناجات ساده با خداوند و بیاد عزیزی که دیگر نیست انجام شده، مرد خودش رو دوباره میسپاره به خداوند و تنها چاره ی تحمل درد جدایی رو در راز و نیاز با خداوند در تنهایی و در کنار هدایایی میدونه که الان تنها خاطره و یادگاری از عشق زندگیش بوده. ))
درود بر همه شما