سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      یکی بود یکی نبود ( لطفا با من هم صدا شوید )
      ارسال شده توسط

      منصور شاهنگیان

      در تاریخ : سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۰۱
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۳۲ | نظرات : ۲۱

       
      با درود :
      باز هم از زاینده رود و این بار در قالب ِ قصه ...
      _______________________________________________________________
       
      یکی بود یکی نبود
      زیر گنبد کبود
      توی شهر اصفهون 
      نصف ِ جَهون
      شهری با مردم ِ خوب ُ مهربون
      همگی حاضر جواب ُ نکته دون ...
      دوست دارند ، کباب ُ بریون
      با بساط  ِ چای و قلیون 
      زیر  ِ سایه سار  ِ چند تا ، بید ِ مجنون
      پل خواجو یا که ، مارنون
      توی پارکی مثل  ِ ناژنون
      کنار ِ زاینده رود ِ گاهی جاری
      گاهی خشگ تر از بیابون ...
      انگار اشتباهی کردم
      شادی تون ُ  غصه کردم
      داغ تون ُ  تازه کردم
      یادی از زاینده رود ِ مُـرده کردم ...
      آخه این شهر  ِ با خواجوش
      میدون ِ نقش جهون ُ عالی قاپوش 
      بازار  ِ فرش ِ تو در توش
      میشه با این همه ، قدمت
      این همه شکوه و شوکت
      توی این شهر ، خیلی راحت
      دیگه رود خونه نباشه ؟
      جای شادی ، غصه باشه 
      دل مردم ، مُـرده باشه 
      یا که دلواپس ِ آب و ماهی و پرنده باشه ؟
      اگه زنده رود نباشه
      اصفهون ، نصف جهون نیس
      فصلی جز فصل ِ خزون نیس
      اثری از مردم ِ حاضر جواب ُ نکته دون نیس
      کی میاد با تار  ِ شهناز 
      نی هفت بند ِ کسایی
      مثل ِ تاج ، 
      کنار  ِ رودخونه ، بخونه ؟
      مثل ِ اکلیلی
      کی می خواد ، جای ارحام ُ بگیره ؟
      کی دیگه حوصله داره
      قصه ی مجید ُ بی بی رو ببینه
      کی می خواد 
      یه ریز با چکش
      روی گلدون ِ قلمکار
      نقش ِ اسلیمی ، بچینه ؟
      یا کدوم دست ظریفی
      رو کدوم قالی ، می خواد
      صورت ِ قشنگ ِ لیلی رو ببافه ؟
      پس باید دعا کنیم
      همگی خدامون ُ  صدا کنیم
      بگیم ای خدا ، چی میشه
      کارامون ، ریا ، نباشه
      نیّت ُ هدف ، تو ، باشه ...
      باز دوباره
      زنده رود ِ  خشگ ُ مُـرده
      زنده باشه
      جاری باشه
      پُـر  ِ آب ُ ماهی باشه
      مُـرغای مهاجر  ِ تشنه ُ بی نون
      به ، پُـفـک *، مهمونی باشه ...
      کاشگی زنده رود خدایا
                                                  تا قیامت زنده باشه ...
       
      اصفهان _ منصور شاهنگیان
      زمستان 94
       
      * _ شاید شما هم دیده باشید لحظات قشنگی  را که کودکان ، کنار آب ، سهم پـُفـک هایشان را با چه اشتیاقی به پرندگان زیبای بالای سرشان میدهند و پرندگان هم  با چه مانور های دیدنی ، پـفـک های اهدایی را از هم با سروصدای زیادی می ربایند ... واقعا دیدنی و زیباست ...
       

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۶۵۸۸ در تاریخ سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۰۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۴۶
      درود استاد عزیز
      دغدغه هایتان را می ستایم
      امان از ستمی که بر طبیعت میرود
      بدون طبیعت انسان میمیرد
      در حقیقت همان \" یکی بر سر شاخ و بن می برید ....\" است
      تیشه به ریشه هستی انسان زده میشود
      خرم و خوش باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۲۶
      درودتان استادشاهنگیان گرامی...اندیشه های بلندتان جاری خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۴۷
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      دروداستادبزرگوارم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مهدی صادقی مود
      دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۵۴
      خندانک خندانک
      مثل ِ اکلیلی

      کی می خواد ، جای ارحام ُ بگیره ؟ خندانک

      درود برشما و جناب اکلیلی

      منوچهر مجاهدنیا
      سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۲۹
      درود بر همشهری عزیزم جناب شاهنگیان
      آقا در مورد زاینده رود همه اصفهانی دردشان مشترک است
      دست شما درد نکند
      زیبا و پراحساس سروده اید.
      خندانک خندانک
      امیر جلالی( ا م دی )
      سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۷
      من سرزمینم را ، کوه دماوند و البرز را... دریاچه ارومیه و جنگل های ابر را ... تخت جمشید و بادگیر های یزد را... زاینده رود را
      بنام ایران می شناسم و ایران را با آنها دوست خواهم داشت.
      استاد عزیز جناب شاهنگیان هر چند با یادآوری این اتفاقات دردمان بیشتر می شود اما معتقدم که کار درستی را شاهد هستم و باید گفت... درود بر شما خندانک
      صفیه پاپی
      سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۳۰
      هزارااااان درود استاد بزرگمهرم خندانک خندانک خندانک
      احمدرضانظری چروده
      شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۱۵
      استاد عزیزم بسیار عالی ترانه زیبا وبا محتوایی بسیار عمیق ودرون مایه ای از درد خودمونی. خندانک خندانک خندانک
      فریبا غضنفری  (آرام)
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۳۷
      استاد درود بر قلم متعهد شما،

      اشکم دراومد ، دلم میسوزه، حیفه اینهمه قشنگی، اینهمه خوبی.... واقعا حیفه خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۳۴
      خدای خوب و مهربون ؛رحمی بکن به اصفهون
      بذار همیشه بمــونــه ؛ دیـــارِ مـا نصفـه جهــون
      زاینده رودچن وقتیه ؛ تویِ رگـاش خون نداره
      دیگه نفس نمی کشه ؛ انگار دیگه جون نداره
      آب نباشه آبادی نیس؛ تویِ دلامون شادی نیس
      شـــادی نیـــازِ آدمــاس ؛ زیـــادشم زیـادی نیس
      خدا نــذار اصفـــونیـــا ؛ خنده بــره از لباشون
      دور بشن از اصـــالت و ؛ از همـۀ بـــاوراشون
      قلبِ دیارِ اصفهون؛ زنده روده خوب میدونی
      نـذار بیفته از تپـش ؛ قلبِ مــاهــا به آســونی
      یه جونِ تازه ای بده ؛ به زنده رود واصفهون
      خودِد به دادِ ما برس ؛ خدای خوب و مهربون
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      سلام و درود جناب شاهنگیان عزیز خندانک
      بعنوان یک همشهری وظیفۀ خود دیدم با ارسالِ
      بداهۀ فوق که تحت تاثیر این پست شما سروده شد؛
      با شما همنوایی کنم . در اصل این بداهه از زبانِ کودکِ
      درونم سروده شده که حسرتِ روزهایِ خوب و پر طراوتِ
      اصفهانِ زیبا را می خورد و آرزومندِ بازگشتِ آن روزهاست.
      امید که خداوند مهربان دعاهای ما را به اجابت برساندو
      با دادن جانِ تازه ای به زنده رود ؛خرمی و طراوت را باز
      به شهرمان برگرداند . البته همت و تدبیر شایستۀ مسئولان
      وسیلۀ اجابت این دعا خواهد بود .امید که از خواب غفلت
      برخیزند و چاره ای اساسی برای این معضل بیندیشند. خندانک

      سپاس از دغدغه های ارزشمند شما همشهری عزیز خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1