سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        صبر از دیدگاه قرآن کریم (ادامه مبحث صبر)
        ارسال شده توسط

        احمدرضانظری چروده

        در تاریخ : جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۴۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۴۹ | نظرات : ۳

        4. صبر از دیدگاه قرآن کریم
              قرآن به صبر اهمیت فراوانی داده که حتّی صبر را دلیل و برهان رستگاری و ایمان شمرده و افراد صابر را جزو مخلصین و رستگاران و ابرار برشمرده است و حتّی به نوعی کلید ورود به بهشت را صبر و استقامت دانسته است. با توجّه به آیات قرآن و با توجّه به تعاریف مفسّران از صبر می­توان گفت: صبر به معنای استقامت و پایداری در برابر تمامی علل و عواملی است که انسان را از رسیدن به کمالی که خداوند انسان را برای آن خلق کرده باز می­دارد.
        صبر و مشتقّاتش بسیار در قرآن آمده است و در بسیاری از آیات، خداوند مؤمنان را به صبر دعوت می­کند. صبر یکی از بزرگ­ترین آثار ایمان است. خداوند در آیات 1-3 سوره عصر می­فرماید: «والعصر* انّ الانسان لَفی خُسر* الّا الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر*»/ قسم به عصر که همانا انسان در زیان است، مگر آن کسانی که ایمان آورده و عمل متناسب با شرایط انجام می­دهند و یکدیگر را به حق و صبر سفارش می­کنند.
        خداوند در آیه­ی 200 سوره­ی آل عمران چنین می­فرماید: «یا ایّها الّذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتّقوا اللهَ لعلّکم تُفلِحون*»/ ای کسانی که ایمان آورده­اید صبر کنید و ایستادگی ورزید و مرزها را نگهبانی کنید و از خدا پروا نمایید. امید است که رستگار شوید.
        در قرآن کریم صبر به معنای گذشت و عجله نکردن نیز آمده است. آیه­ی شریفه­ی 126 از سوره­ی نحل می­گوید: اگر خواستید کفّار را به خاطر این­که شما را عقاب و مجازات کرده­اند عقاب کنید رعایت انصاف را بکنید و اگر به خاطر خدا از عقوبت آن بگذرید این برای شما بهتر است. معنای صبر از صراحت کامل آیه­ی 22 سوره­ی رعد به دست می­آید. خداوند می­فرماید: و کسانی که برای طلب خشنودی پروردگارشان شکیبایی کردند و نماز بر پا داشتند و از آن­چه روزی­شان دادیم نهان و آشکارا انفاق کردند و بدی را با نیکی می­زدایند، ایشان راست  فرجامِ خوشِ سرای باقی.
        باید توجّه داشت که هیچ صفت و عمل صالحی را در قرآن نمی­یابیم که همانند صبر برایش پاداش عظیم در نظر گرفته شده باشد، از جمله در سوره­ی نحل، آیه­ی 96 می­خوانیم: «... و لَنَجزِیَنَّ الّذین صبروا اجرَهُم بِاحسَنِ ما کانوا یعملون*»/ ... و البتّه کسانی که در دنیا صبر پیشه کنند به بهترین وجهی پاداش خواهیم داد. یا در سوره­ی زمر، آیه­ی 10 چنین می­خوانیم: «... انّما یُوَفّی الصّابِرونَ اجرَهم بِغیرِ حِسابٍ*»/ کسانی که خویشتن­دار باشند اجرشان را بدون حساب و به طور کامل در خواهند یافت.
        آیه­ی دیگری که بیانگر گذشت است، آیه­ی شریفه­ی 43 از سوره­ی شوری است:
        «وَ لَمَن صَبَرَ و غَفَرَ انّ ذلِکَ لَمِن عَزمِ الامورِ*»
        در کنار واژه­ی صبر، خداوند از واژه­ی حلم و مشتقّاتش نیز برای بیان این مفهوم استفاده می­کند. خداوند در قرآن کریم، حضرت ابراهیمع قهرمان مبارزه توحیدی را چنین تمجید می­کند: «انّ ابراهیم حلیمٌ اَوّاهٌ مُنیبٌ»/ همانا ابراهیم دارای صفت حلم و بسیار متوکّل برخدا و بازگشت کننده به سوی خدا بود. در آیه­ی 101 صافّات خداوند می­فرماید: ما ابراهیم را به نوجوانی دارای حلم بشارت دادیم.      
        -5. حلم و صبر
        حلم مرادف صبر و از ارزش­های مهمّ اخلاقی و دینی است. واژه­ی حلیم پانزده بار در قرآن کریم بیان شده است که در یازده مورد از اوصاف خداوندی برشمرده شده و در دو مورد از اوصاف ابراهیمع و در یک مورد در وصف اسماعیلع و در موردی دیگر در وصف حضرت شعیبع ذکر شده است و انسان­های برجسته مانند پیامبران چنین صفتی دارند و انسان­هایی که صفت حلم را به طور کامل دارند مظهر یکی از صفات الهی هستند.
        صبر در قرآن انواع مختلفی دارد، ولی معمولاً صبر را به سه نوع کلّی تقسیم می­کنند که عبارت است از: صبر در برابر گناه و معصیت، صبر در برابر سختی­های عبادت، صبر در برابر مصائب.
        -6. صبر در برابر گناه و معصیت
              در قرآن آیات متعدّدی وجود دارد که در آن­ها خداوند، انسان را به صبر و استقامت در برابر گناه و معصیت فرا می­خواند. ابوالفتوح رازی در تفسیر آیه­ی 90 از سوره­ی یوسف گفته است:«هرکس که او متّقی باشد و از معاصی بپرهیزد و واجبات بگذارد و صبر از محارم کند، خدای تعالی رنج نیکوکاران را ضایع نکند و مزد ایشان بدهد»(رازی،1380: 434).
        -7. صبر در عبادات
              قسم دیگر، صبر در عبادت است. صبوری در عبادت موجب می­شود بنده همه­ی اعمال خود را خالصانه برای رضای خدا انجام دهد. در این صورت خدا نیز به یاری او می­شتابد. خداوند در آیات متعدّدی مؤمنین را در برابر سختی­های عبادت به صبر دعوت می­کند؛ از جمله در آیه­ی 67 از سوره­ی مریم که در تفسیر این آیه چنین آمده است:«صبر کردن بر عبادتش دلیل است بر آن­که عبادت سخت و خسته کننده است و ملال آور و مؤمن بر صبر بر آن امر شده است، زیرا صبر مقرون به سختی و ناخوشایند است»(میبدی،1338: 76).
        -8. صبر در برابر مصائب
              خداوند در بعضی از آیات قرآن کریم، مسلمانان را در برابر حوادث و رویدادهای سخت؛ همانند مرگ عزیزان، از دست رفتن اموال و دارایی و پیش آمدن حوادثی که قلب­ها را از خوف لبریز می­کند و گرسنگی و فقر را به همراه می­آورد به صبر و پایداری فرا می­خواند (برای نمونه، ر. ک.قرآن کریم، بقره/ 151).
        استقامت و پایداری در مقابل این رویدادها که در عرفان و تصوّف ابتلا یا الطاف خفیّه­ی پروردگار نامیده می­شود موجب شکفته شدن استعدادها و قدرت­های نهفته­ی روح می­گردد و انسان را به خدا یا منبع کمال پیوند می­دهد. به طور کلّی از دیدگاه قرآن کریم، صبر عامل هر تکاملی است که در زندگی فردی یا اجتماعی بشر به وجود می­آید.
        -9. صبر در احادیث و روایات
        روایات بی شمار و احادیث موثّقه­ی بسیاری درباره­ی صبر و اهمیت آن در مراتب ایمان و کمال از ایشان روایت شده است. از جمله امام علیع در این باره می­فرماید: «و علیکم بالصّبر، فاِنَّ الصّبر من الایمان کالرّأس من الجسد، و لا خیر فی الجسد لا رأس معه و لا فی ایمان لا صبر معه» (علیّ­بن ابی­طالبع،1381: 373).
        و به فرموده­ی حضرت علیع صبر شمشیری است که هرگز کند نمی شود و مرکب راهواری است که هرگز نمی­لغزد و شمعی1 است که هرگز خاموش نمی­شود.
        امام صادقعنیز بیانی نزدیک به همین مضمون را دارد (کلینی،1365: 87). در این حدیث امامان معصومع از جایگاه صبر در ایمان به منزله­ی جایگاه سر در بدن یاد نموده­اند. لذا همان­طور که ذهاب رأس از جسد، اسباب فساد و نابودی جسم خواهد بود، فقدان صبر در ایمان را ملازم عدم ایمان دانسته­اند. امام سجادع می­فرماید: «لا ایمان لمن لا صبر له» (همان: 89).
        رسول خداص فرمودند: چه نیکو سلاحی است صبر و دعا برای مؤمن.(پاینده،1388: 236)
        نیز، رسول خداص فرمودند: ایمان دو نیمه دارد، نیمی از آن در صبر است و نیمی از آن در شکر نهفته است.(همان، 86)
        نیز فرموده­اند: هیچ جرعه­ای از جرعه­ی خشمی که مردی فرو برد یا جرعه­ی صبری که بر مصیبتی نوشیده شود پیش خدا محبوب­تر نیست.(همان: 213)
        10. درجات و مراتب صبر از نگاه عرفا
        صبر نیز مانند دیگر فضائل اخلاقی و صفت­های ایمانی دارای مراتب و درجاتی است که بنده را به مقامات و مراتب عالی می­رساند. خواجه عبدالله انصاری (پیر هرات) صبر را بر سه درجه می­داند:
        درجه­ی اوّل: صبر خودداری از معصیت و عدم ارتکاب اموری است که از آن­ها نهی شده است. خواجه معتقد است سالک طریق حقیقت باید ایمان خود را با ملاحظه­ی وعیدهای خداوند حفظ کند. البتّه ذکر این نکته نیز لازم است که از نظر بزرگان عرفان پرهیز از امور حرام به سبب وعید خداوند و ترس از عذاب الهی نقص در سلوک محسوب می­شود. از نظر اینان برترین عامل عدم ارتکاب امور منهیٌ عنه، شرم و حیا در برابر خالق هستی است. پس اگر کسی در سیر و سلوک به مقام احسان «کَاِنّکَ تَراه» راه یابد و خود را همواره در محضر و منظرخدا ببیند، حیای او موجب می­شود که هرگز خلاف اوامر محبوب خود عمل نکند. البتّه میان این دو مرتبه فاصله بسیار است. از این رو گفته­اند شرمساری در برابر خالق خصلت آزادگان است و شرم و حیا برتر از پرهیز و ترس است.
        درجه­ی دوّم: صبر بر طاعت است و با این انگیزه محقّق می­شود که:
        1) سالک طریق حقیقت بر اطاعت و بندگی حق تعالی پایدار باشد،
        2) همواره سعی کند عملش با اخلاص زینت شود،
        3) طاعت خود را با علوم شریعت نیکو سازد؛ یعنی طاعتی عالمانه و بر مبنای شریعت داشته باشد.
        صبر بر طاعت برتر از خودداری کردن از گناه و نافرمانی است، زیرا چنین صبری، صبر در معصیت را نیز شامل می­شود. پس انسانی که بر عبادت و بندگی خداوند مداومت دارد اگر بتواند شرایط لازم را در عمل به واجب حاصل کند و آن عمل را از ریا پاک نماید و به زیور اخلاص بیاراید طبیعی است که انجام چنین طاعتی او را از ارتکاب معصیت باز می­دارد.
        درجه­ی سوّم: سالک در این مرحله به وعده­ای که خداوند در قرآن کریم به صابران داده است توجّه می­کند و به انتظار گشایش از جانب حضرت دوست می­نشیند. او گفته­ی خالق خویش را سخت باور دارد که فرمود: «انّ مع العسر یسراً» و می داند که: «الجنّه حفّه بالمکاره». صابر، در این منزل به نعمت­هایی که خداوند او را از آن بهره­مند کرده توجّه می­کند و با به یاد آوردن آن نعمت­ها و عطایای حضرت حق، دردمندی خویش را تسکین میدهد.
        حضرت امام خمینیره نیز در بیان مراتب صبر بااستناد به حدیث نبوی می­فرمایند: صبر بر سه قسم است:
        قسم اوّل، صبر بر سختی­ها و مصیبت­ها است. همان­گونه که خواجه عبدالله انصاری ذکر کرد، امامره نیز توجّه می­دهند که شکوه و شکایت کردن نزد خداوند عیب نیست و آن­چه نامطلوب است پیش مخلوقات شکوه کردن است. حال آن­که اظهار عجز و نیازمندی به حضرت حق مطلوب است.
        قسم دوّم، صبر بر طاعت است. امامره می­فرمایند: انسان در فرمانبری حق تعالی خوددار باشد و نفس امّاره عنان از دست انسان نگیرد و افسارگسیختگی نکند.(همان: 413)
        قسم سوّم، صبر از معصیت است. امامره می­فرمایند:«صبری است که انسان در جهاد با نفس و جنود ابلیس می­کند»(همان: 415).این درجه از صبر حقایق و دقایق بسیار دارد. حضرت امامره می­گویند:«صبر در این مقام مشکل­تر و دقیق­تر از صبر در طاعات است»(همان­جا).
        حضرت امامره به گونه­ای دیگر به شش نوع از مراتب صبر اشاره می­کنند که عبارتند از:1)صبرلِله 2)صبربالله 3)صبرعلی الله 4)صبر فی الله 5)صبر مع الله 6)صبر عن الله؛ که در سطور آتی شرح یکایک این­ها را از قول امامره خلاصه وار نقل خواهیم کرد.
        1) صبرلِلّه
        از نظر امامره این مقام، نازل­ترین مقام سالک است. انسان در این مرحله، از آمال و آرزوهای نفسانی خود جدا گشته و مهاجر الی الله می­شود»(همان­جا). پیر هرات نیز این نوع از صبر را ضعیف­ترین انواع صبر و خاصِّ مبتدیان می­داند و می­گوید: «وَ اَضعَفُ الصَّبرِ الصَّبرُ لِلّه وَ هُوَ صَبرُ العامه»(شیروانی،1379: 127).
        2) صبر بالله
        از منظر امامره این نوع از صبر دارای دو مقام است: نخست صبری که برای سالک ثابت است و مسافر کوی حقیقت پس از بیرون آمدن از منزل نفس و طبیعت نفسانی خویش تمام حرکات و افعال و قوای خود را در اختیار خداوند می­بیند و خود را مسلوب الاختیار مشاهده می­کند و صبر خود را که یکی از حالات و قوای اوست بالله می­بیند و به عین­الیقین در می­یابد که عطاکننده­ی این صبر خداوند است. به تعبیر امامره فهم این حقیقت با برهان عقلی حاصل نمی­شود که «برهان راجع به اهل حجاب است»(موسوی الخمینیره،1389: 415). دوّم خاصِّ کسانی است که به فناء کلّی راه یافته و باقی به بقاء حق گردیده­اند. این چنین سالکی وجودی حقّانی دارد و تمام حرکات و رفتارش بالله است. در این صورت است که مصداق قرب فرایض می­گردد و چشم و گوش خداوند می­شود که خدای رحمان از طریق او می­بیند و به بندگان و موجودات فیض می­رساند.(همان­جا) خواجه عبدالله انصاری از این نوع صبر به صبر مرید تعبیر می­کند؛ یعنی کسی که از فعل و قوّه­ی خود به کلّی جدا شده و عین­الیقین را دریافته است که «لا حولَ و لا قوّه الّا بالله»(شیروانی،1379: 202).
        3) صبر علی الله
              «پس از آن­که سالکِ طریقِ حق، متصرّفی را در عالم وجود جز خداوند ندید، طبیعتاً تمام رخدادها و رنج و سختی­ها را جلوه­ی اسماء و صفات حق می­بیند و بر آن­ها شکیبا می­شود. اوامر و نواهی خداوند را به جان و دل می­پذیرد و بر همه­ی احکام الهی صابر است. صبر چنین سالکی را صبر علی الله خوانند»(موسوی الخمینیره،1389: 419). پیر هرات این نوع صبر را صبر سالکین می­خواند و می­گوید: «وَ هُوَ صَبرُ السّالِک»(شیروانی،1379: 202).
        4) صبر فی الله
              «صبر در مسیر سیر و سلوک است که سالکِ طریقِ دوست، باید متحمّل شود و امامره آن را ویژه­ی اهل حضور می­دانند؛ یعنی کسانی که مشاهده­ی جمال اسمائی کرده­اند، در آن مشاهده­ها و جلوه­ها هرچه صبر کنند و دل را از نیستی و نابودی نگه دارند صبر فی الله است»(موسوی الخمینیره،1389: 419).
        5) صبرمع الله
        صبر در این مرتبه به مراتب سخت­تر از صبر در ساحت غیبت است، زیرا لازمه­ی مقام حضور بسط و انبساط است و خودداری از این حالت دشوار است. لب نگشودن و سخن به شطح نگفتن و حفظ مقام حضور داشتن از دشوارترین امور است. به تعبیر امامره صبر مع الله «برای مشاهدین جمال ذات است که از مقام مشاهده­ی جمال اسمائی بیرون رفته و به مشاهده­ی ذاتی رسیده­اند. آن­ها هرچه در این جلوات صبرکنند و خودنگهدارشوند صبر مع الله است»(همان­جا). سپس امامره در مورد این­گونه صابرین می­گویند: اینان به مقام استهلاک و فنا می­رسند که نه اسمی از آن به جای می­ماند نه رسمی.
         
        6) صبرعن الله
        صبر عن الله، صبرمشتاق و محبّی است که به دلیل رعایت محبوب بر خواسته­ی او صبر می­کند. بنابراین، صبر اینان صبربر فراق نیست بلکه صبر محبّی است که در کنار محبوب است. صبرکسانی است که از رؤیت جمال جمیل محبوب، به خاطر امتثال اوامر محبوب، محجوب می­شوند و به تعبیر امامره«اَشَقِّ مراتب صبر است»(همان: 420).
              «حضرت امامره به نتیجه ­ی انواع صبر که قبلاً مطرح کرد ه ­اند می­پردازند و می­گویند صبر در معاصی منشأ تقوای نفس می­شود. صبر در طاعت منشأ انس به حق و مأنوس شدن با خداوند می­گردد و صبر در سختی­ها و مصیبت­ها انسان را به وادی رضا و پذیرفتاری قضای الهی می­کشاند که از مقامات والای به حقیقت رسیدگان است»(همان: 263).

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۶۵۴۵ در تاریخ جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۴۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۲۴
        خندانک خندانک خندانک
        درود استاد
        عالی بوداین پست خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        گرصبر کنی زغوره حلواسازی
        اما کوصبر؟
        متاسفانه صبر ادمای الان رسیده به صفر
        علتش هم عدم توکل به خدا ونداشتن ایمان محکمه!!!!!!
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2