4. صبر از دیدگاه قرآن کریم
قرآن به صبر اهمیت فراوانی داده که حتّی صبر را دلیل و برهان رستگاری و ایمان شمرده و افراد صابر را جزو مخلصین و رستگاران و ابرار برشمرده است و حتّی به نوعی کلید ورود به بهشت را صبر و استقامت دانسته است. با توجّه به آیات قرآن و با توجّه به تعاریف مفسّران از صبر میتوان گفت: صبر به معنای استقامت و پایداری در برابر تمامی علل و عواملی است که انسان را از رسیدن به کمالی که خداوند انسان را برای آن خلق کرده باز میدارد.
صبر و مشتقّاتش بسیار در قرآن آمده است و در بسیاری از آیات، خداوند مؤمنان را به صبر دعوت میکند. صبر یکی از بزرگترین آثار ایمان است. خداوند در آیات 1-3 سوره عصر میفرماید: «والعصر* انّ الانسان لَفی خُسر* الّا الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر*»/ قسم به عصر که همانا انسان در زیان است، مگر آن کسانی که ایمان آورده و عمل متناسب با شرایط انجام میدهند و یکدیگر را به حق و صبر سفارش میکنند.
خداوند در آیهی 200 سورهی آل عمران چنین میفرماید: «یا ایّها الّذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتّقوا اللهَ لعلّکم تُفلِحون*»/ ای کسانی که ایمان آوردهاید صبر کنید و ایستادگی ورزید و مرزها را نگهبانی کنید و از خدا پروا نمایید. امید است که رستگار شوید.
در قرآن کریم صبر به معنای گذشت و عجله نکردن نیز آمده است. آیهی شریفهی 126 از سورهی نحل میگوید: اگر خواستید کفّار را به خاطر اینکه شما را عقاب و مجازات کردهاند عقاب کنید رعایت انصاف را بکنید و اگر به خاطر خدا از عقوبت آن بگذرید این برای شما بهتر است. معنای صبر از صراحت کامل آیهی 22 سورهی رعد به دست میآید. خداوند میفرماید: و کسانی که برای طلب خشنودی پروردگارشان شکیبایی کردند و نماز بر پا داشتند و از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشکارا انفاق کردند و بدی را با نیکی میزدایند، ایشان راست فرجامِ خوشِ سرای باقی.
باید توجّه داشت که هیچ صفت و عمل صالحی را در قرآن نمییابیم که همانند صبر برایش پاداش عظیم در نظر گرفته شده باشد، از جمله در سورهی نحل، آیهی 96 میخوانیم: «... و لَنَجزِیَنَّ الّذین صبروا اجرَهُم بِاحسَنِ ما کانوا یعملون*»/ ... و البتّه کسانی که در دنیا صبر پیشه کنند به بهترین وجهی پاداش خواهیم داد. یا در سورهی زمر، آیهی 10 چنین میخوانیم: «... انّما یُوَفّی الصّابِرونَ اجرَهم بِغیرِ حِسابٍ*»/ کسانی که خویشتندار باشند اجرشان را بدون حساب و به طور کامل در خواهند یافت.
آیهی دیگری که بیانگر گذشت است، آیهی شریفهی 43 از سورهی شوری است:
«وَ لَمَن صَبَرَ و غَفَرَ انّ ذلِکَ لَمِن عَزمِ الامورِ*»
در کنار واژهی صبر، خداوند از واژهی حلم و مشتقّاتش نیز برای بیان این مفهوم استفاده میکند. خداوند در قرآن کریم، حضرت ابراهیمع قهرمان مبارزه توحیدی را چنین تمجید میکند: «انّ ابراهیم حلیمٌ اَوّاهٌ مُنیبٌ»/ همانا ابراهیم دارای صفت حلم و بسیار متوکّل برخدا و بازگشت کننده به سوی خدا بود. در آیهی 101 صافّات خداوند میفرماید: ما ابراهیم را به نوجوانی دارای حلم بشارت دادیم.
-5. حلم و صبر
حلم مرادف صبر و از ارزشهای مهمّ اخلاقی و دینی است. واژهی حلیم پانزده بار در قرآن کریم بیان شده است که در یازده مورد از اوصاف خداوندی برشمرده شده و در دو مورد از اوصاف ابراهیمع و در یک مورد در وصف اسماعیلع و در موردی دیگر در وصف حضرت شعیبع ذکر شده است و انسانهای برجسته مانند پیامبران چنین صفتی دارند و انسانهایی که صفت حلم را به طور کامل دارند مظهر یکی از صفات الهی هستند.
صبر در قرآن انواع مختلفی دارد، ولی معمولاً صبر را به سه نوع کلّی تقسیم میکنند که عبارت است از: صبر در برابر گناه و معصیت، صبر در برابر سختیهای عبادت، صبر در برابر مصائب.
-6. صبر در برابر گناه و معصیت
در قرآن آیات متعدّدی وجود دارد که در آنها خداوند، انسان را به صبر و استقامت در برابر گناه و معصیت فرا میخواند. ابوالفتوح رازی در تفسیر آیهی 90 از سورهی یوسف گفته است:«هرکس که او متّقی باشد و از معاصی بپرهیزد و واجبات بگذارد و صبر از محارم کند، خدای تعالی رنج نیکوکاران را ضایع نکند و مزد ایشان بدهد»(رازی،1380: 434).
-7. صبر در عبادات
قسم دیگر، صبر در عبادت است. صبوری در عبادت موجب میشود بنده همهی اعمال خود را خالصانه برای رضای خدا انجام دهد. در این صورت خدا نیز به یاری او میشتابد. خداوند در آیات متعدّدی مؤمنین را در برابر سختیهای عبادت به صبر دعوت میکند؛ از جمله در آیهی 67 از سورهی مریم که در تفسیر این آیه چنین آمده است:«صبر کردن بر عبادتش دلیل است بر آنکه عبادت سخت و خسته کننده است و ملال آور و مؤمن بر صبر بر آن امر شده است، زیرا صبر مقرون به سختی و ناخوشایند است»(میبدی،1338: 76).
-8. صبر در برابر مصائب
خداوند در بعضی از آیات قرآن کریم، مسلمانان را در برابر حوادث و رویدادهای سخت؛ همانند مرگ عزیزان، از دست رفتن اموال و دارایی و پیش آمدن حوادثی که قلبها را از خوف لبریز میکند و گرسنگی و فقر را به همراه میآورد به صبر و پایداری فرا میخواند (برای نمونه، ر. ک.قرآن کریم، بقره/ 151).
استقامت و پایداری در مقابل این رویدادها که در عرفان و تصوّف ابتلا یا الطاف خفیّهی پروردگار نامیده میشود موجب شکفته شدن استعدادها و قدرتهای نهفتهی روح میگردد و انسان را به خدا یا منبع کمال پیوند میدهد. به طور کلّی از دیدگاه قرآن کریم، صبر عامل هر تکاملی است که در زندگی فردی یا اجتماعی بشر به وجود میآید.
-9. صبر در احادیث و روایات
روایات بی شمار و احادیث موثّقهی بسیاری دربارهی صبر و اهمیت آن در مراتب ایمان و کمال از ایشان روایت شده است. از جمله امام علیع در این باره میفرماید: «و علیکم بالصّبر، فاِنَّ الصّبر من الایمان کالرّأس من الجسد، و لا خیر فی الجسد لا رأس معه و لا فی ایمان لا صبر معه» (علیّبن ابیطالبع،1381: 373).
و به فرمودهی حضرت علیع صبر شمشیری است که هرگز کند نمی شود و مرکب راهواری است که هرگز نمیلغزد و شمعی1 است که هرگز خاموش نمیشود.
امام صادقعنیز بیانی نزدیک به همین مضمون را دارد (کلینی،1365: 87). در این حدیث امامان معصومع از جایگاه صبر در ایمان به منزلهی جایگاه سر در بدن یاد نمودهاند. لذا همانطور که ذهاب رأس از جسد، اسباب فساد و نابودی جسم خواهد بود، فقدان صبر در ایمان را ملازم عدم ایمان دانستهاند. امام سجادع میفرماید: «لا ایمان لمن لا صبر له» (همان: 89).
رسول خداص فرمودند: چه نیکو سلاحی است صبر و دعا برای مؤمن.(پاینده،1388: 236)
نیز، رسول خداص فرمودند: ایمان دو نیمه دارد، نیمی از آن در صبر است و نیمی از آن در شکر نهفته است.(همان، 86)
نیز فرمودهاند: هیچ جرعهای از جرعهی خشمی که مردی فرو برد یا جرعهی صبری که بر مصیبتی نوشیده شود پیش خدا محبوبتر نیست.(همان: 213)
10. درجات و مراتب صبر از نگاه عرفا
صبر نیز مانند دیگر فضائل اخلاقی و صفتهای ایمانی دارای مراتب و درجاتی است که بنده را به مقامات و مراتب عالی میرساند. خواجه عبدالله انصاری (پیر هرات) صبر را بر سه درجه میداند:
درجهی اوّل: صبر خودداری از معصیت و عدم ارتکاب اموری است که از آنها نهی شده است. خواجه معتقد است سالک طریق حقیقت باید ایمان خود را با ملاحظهی وعیدهای خداوند حفظ کند. البتّه ذکر این نکته نیز لازم است که از نظر بزرگان عرفان پرهیز از امور حرام به سبب وعید خداوند و ترس از عذاب الهی نقص در سلوک محسوب میشود. از نظر اینان برترین عامل عدم ارتکاب امور منهیٌ عنه، شرم و حیا در برابر خالق هستی است. پس اگر کسی در سیر و سلوک به مقام احسان «کَاِنّکَ تَراه» راه یابد و خود را همواره در محضر و منظرخدا ببیند، حیای او موجب میشود که هرگز خلاف اوامر محبوب خود عمل نکند. البتّه میان این دو مرتبه فاصله بسیار است. از این رو گفتهاند شرمساری در برابر خالق خصلت آزادگان است و شرم و حیا برتر از پرهیز و ترس است.
درجهی دوّم: صبر بر طاعت است و با این انگیزه محقّق میشود که:
1) سالک طریق حقیقت بر اطاعت و بندگی حق تعالی پایدار باشد،
2) همواره سعی کند عملش با اخلاص زینت شود،
3) طاعت خود را با علوم شریعت نیکو سازد؛ یعنی طاعتی عالمانه و بر مبنای شریعت داشته باشد.
صبر بر طاعت برتر از خودداری کردن از گناه و نافرمانی است، زیرا چنین صبری، صبر در معصیت را نیز شامل میشود. پس انسانی که بر عبادت و بندگی خداوند مداومت دارد اگر بتواند شرایط لازم را در عمل به واجب حاصل کند و آن عمل را از ریا پاک نماید و به زیور اخلاص بیاراید طبیعی است که انجام چنین طاعتی او را از ارتکاب معصیت باز میدارد.
درجهی سوّم: سالک در این مرحله به وعدهای که خداوند در قرآن کریم به صابران داده است توجّه میکند و به انتظار گشایش از جانب حضرت دوست مینشیند. او گفتهی خالق خویش را سخت باور دارد که فرمود: «انّ مع العسر یسراً» و می داند که: «الجنّه حفّه بالمکاره». صابر، در این منزل به نعمتهایی که خداوند او را از آن بهرهمند کرده توجّه میکند و با به یاد آوردن آن نعمتها و عطایای حضرت حق، دردمندی خویش را تسکین میدهد.
حضرت امام خمینیره نیز در بیان مراتب صبر بااستناد به حدیث نبوی میفرمایند: صبر بر سه قسم است:
قسم اوّل، صبر بر سختیها و مصیبتها است. همانگونه که خواجه عبدالله انصاری ذکر کرد، امامره نیز توجّه میدهند که شکوه و شکایت کردن نزد خداوند عیب نیست و آنچه نامطلوب است پیش مخلوقات شکوه کردن است. حال آنکه اظهار عجز و نیازمندی به حضرت حق مطلوب است.
قسم دوّم، صبر بر طاعت است. امامره میفرمایند: انسان در فرمانبری حق تعالی خوددار باشد و نفس امّاره عنان از دست انسان نگیرد و افسارگسیختگی نکند.(همان: 413)
قسم سوّم، صبر از معصیت است. امامره میفرمایند:«صبری است که انسان در جهاد با نفس و جنود ابلیس میکند»(همان: 415).این درجه از صبر حقایق و دقایق بسیار دارد. حضرت امامره میگویند:«صبر در این مقام مشکلتر و دقیقتر از صبر در طاعات است»(همانجا).
حضرت امامره به گونهای دیگر به شش نوع از مراتب صبر اشاره میکنند که عبارتند از:1)صبرلِله 2)صبربالله 3)صبرعلی الله 4)صبر فی الله 5)صبر مع الله 6)صبر عن الله؛ که در سطور آتی شرح یکایک اینها را از قول امامره خلاصه وار نقل خواهیم کرد.
1) صبرلِلّه
از نظر امامره این مقام، نازلترین مقام سالک است. انسان در این مرحله، از آمال و آرزوهای نفسانی خود جدا گشته و مهاجر الی الله میشود»(همانجا). پیر هرات نیز این نوع از صبر را ضعیفترین انواع صبر و خاصِّ مبتدیان میداند و میگوید: «وَ اَضعَفُ الصَّبرِ الصَّبرُ لِلّه وَ هُوَ صَبرُ العامه»(شیروانی،1379: 127).
2) صبر بالله
از منظر امامره این نوع از صبر دارای دو مقام است: نخست صبری که برای سالک ثابت است و مسافر کوی حقیقت پس از بیرون آمدن از منزل نفس و طبیعت نفسانی خویش تمام حرکات و افعال و قوای خود را در اختیار خداوند میبیند و خود را مسلوب الاختیار مشاهده میکند و صبر خود را که یکی از حالات و قوای اوست بالله میبیند و به عینالیقین در مییابد که عطاکنندهی این صبر خداوند است. به تعبیر امامره فهم این حقیقت با برهان عقلی حاصل نمیشود که «برهان راجع به اهل حجاب است»(موسوی الخمینیره،1389: 415). دوّم خاصِّ کسانی است که به فناء کلّی راه یافته و باقی به بقاء حق گردیدهاند. این چنین سالکی وجودی حقّانی دارد و تمام حرکات و رفتارش بالله است. در این صورت است که مصداق قرب فرایض میگردد و چشم و گوش خداوند میشود که خدای رحمان از طریق او میبیند و به بندگان و موجودات فیض میرساند.(همانجا) خواجه عبدالله انصاری از این نوع صبر به صبر مرید تعبیر میکند؛ یعنی کسی که از فعل و قوّهی خود به کلّی جدا شده و عینالیقین را دریافته است که «لا حولَ و لا قوّه الّا بالله»(شیروانی،1379: 202).
3) صبر علی الله
«پس از آنکه سالکِ طریقِ حق، متصرّفی را در عالم وجود جز خداوند ندید، طبیعتاً تمام رخدادها و رنج و سختیها را جلوهی اسماء و صفات حق میبیند و بر آنها شکیبا میشود. اوامر و نواهی خداوند را به جان و دل میپذیرد و بر همهی احکام الهی صابر است. صبر چنین سالکی را صبر علی الله خوانند»(موسوی الخمینیره،1389: 419). پیر هرات این نوع صبر را صبر سالکین میخواند و میگوید: «وَ هُوَ صَبرُ السّالِک»(شیروانی،1379: 202).
4) صبر فی الله
«صبر در مسیر سیر و سلوک است که سالکِ طریقِ دوست، باید متحمّل شود و امامره آن را ویژهی اهل حضور میدانند؛ یعنی کسانی که مشاهدهی جمال اسمائی کردهاند، در آن مشاهدهها و جلوهها هرچه صبر کنند و دل را از نیستی و نابودی نگه دارند صبر فی الله است»(موسوی الخمینیره،1389: 419).
5) صبرمع الله
صبر در این مرتبه به مراتب سختتر از صبر در ساحت غیبت است، زیرا لازمهی مقام حضور بسط و انبساط است و خودداری از این حالت دشوار است. لب نگشودن و سخن به شطح نگفتن و حفظ مقام حضور داشتن از دشوارترین امور است. به تعبیر امامره صبر مع الله «برای مشاهدین جمال ذات است که از مقام مشاهدهی جمال اسمائی بیرون رفته و به مشاهدهی ذاتی رسیدهاند. آنها هرچه در این جلوات صبرکنند و خودنگهدارشوند صبر مع الله است»(همانجا). سپس امامره در مورد اینگونه صابرین میگویند: اینان به مقام استهلاک و فنا میرسند که نه اسمی از آن به جای میماند نه رسمی.
6) صبرعن الله
صبر عن الله، صبرمشتاق و محبّی است که به دلیل رعایت محبوب بر خواستهی او صبر میکند. بنابراین، صبر اینان صبربر فراق نیست بلکه صبر محبّی است که در کنار محبوب است. صبرکسانی است که از رؤیت جمال جمیل محبوب، به خاطر امتثال اوامر محبوب، محجوب میشوند و به تعبیر امامره«اَشَقِّ مراتب صبر است»(همان: 420).
«حضرت امامره به نتیجه ی انواع صبر که قبلاً مطرح کرد ه اند میپردازند و میگویند صبر در معاصی منشأ تقوای نفس میشود. صبر در طاعت منشأ انس به حق و مأنوس شدن با خداوند میگردد و صبر در سختیها و مصیبتها انسان را به وادی رضا و پذیرفتاری قضای الهی میکشاند که از مقامات والای به حقیقت رسیدگان است»(همان: 263).
درود استاد
عالی بوداین پست
گرصبر کنی زغوره حلواسازی
اما کوصبر؟
متاسفانه صبر ادمای الان رسیده به صفر
علتش هم عدم توکل به خدا ونداشتن ایمان محکمه!!!!!!