سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
  • روز شوراها
20 شوال 1445
    Sunday 28 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      يکشنبه ۹ ارديبهشت

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      مالک الشعرا
      ارسال شده توسط

      علیرضا کاشی پور محمدی

      در تاریخ : دوشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۴ ۱۶:۱۵
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۱۰۱ | نظرات : ۱۵

      مالک الشعرا
      از آن جایی که هر آدمیزاده ای را به هر شغل و حرفه ، اندرز و پندیدن لازم افتد از خاطر نه چندان مبارکم چنین برگذشت که سالکان ِادبیات و ناشران ِمصاریع و ابیات را از نصایحی آلوده به شکلات بهره ور نمایم به صواب اندر ، مگر نسیم عبرتی گردد بوستان ِ شاعران را .
      و اما پس ، ای هر که : بدان و آگاه باش ( همان زنهار خودمان ) که چون به صنف ِنه چندان شریف ِشاعری بخواهی در آمدن ، سه شرط لازم آید .
       نخست : با رئیس اتحادیه اش به غایت دل دادن و قلوه گریفتن و مذاقش را خوش داشتن تا آن چه از تو سروده گردیده چه کهنه و چه تازه در بهترین لفافه چاپیده شود و پوست را چنان کلفت کنی که اگر به نقدت کشند ، گوش ها را یکی در کنی وآن یکی را دروازه که مرغ همسایه غازه .
      دو دیگر : آن چه از تو تراوش می نماید به کسوت ِ شعر ، دور از ذهن بنماید و از دایره ی اثبات ، گریزان تا کسی به فتنه بر خویش نگیرد و به تریج قبایی برنخورد .
      سوم : از آن چه در اطرافت در گذر است به نیکی یاد کنی و دل ها را الکی شاد کنی و خانه ی آرامش آباد کنی و غافل آیی از واگویی درد و فلاکت و جراحت و قساوت و احیانا زبانم لال و رویم به دیوار و پشتم به چنار و هوشم به علفزار ، نکبت که این ها تنها به کام آن عده خوش آید که نق زدن را از دوران نوزادیت فراموش ننموده اند .
      چون بر این احوال بگردیدی زود باشد که در محافل ادبا و نظما ، رخنه فرمایی و به طرفه العینی استادت بنامند و به گرمی ات بنوازند و شهره ی شهرت سازند و به جشنواره ها داورت فرمایند و
       کم کم ترا به جای دلبرکان بسرایند و ...چیزی نپاید که مالک الشعرا خواهی شدن و کس را زهره ای نماند که بالای چشمت را ابرو گفتن آن گاه توانی هر چه بخواهی فرمودن و مریدان را نعره ی احسنت احسنت شنودن .
      اما بدان و آگاه باش ( همان زنهار خودمان ) چون چنین طریقتی را انکار کنی آن به که اندیشه بر بندی و دندان احساس برکندی ( با پوزش به ضرورت قافیه گفته آمد ) و خویش را بدبخت نامندی و بقای عمر را به مفارقت از شاعری ، شیره ی سکوت بر فرق نازنین مالندی
       الباقی می مانندی دختر یا پسر همسایه که از فیض ِ حضور ِ چون تویی محروم شدندی و سوژه ای ناب از برای تلگرام و هر چه توی این مایه ها  را از دست بدادندی ...
      ***
      تحریرشد فی خروس خوان ِ پسین شب
      از اولین جمعه ی آوریل المبارک ِسنه ی هزاره ی هشتم ِ آهوی دشتی

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۶۱۳۷ در تاریخ دوشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۴ ۱۶:۱۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      علی میرزایی( هیچکاک)
      شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۵۶
      سلام بر شما
      مطلب زیبا و شیرین شما را خواندم و لذت بسیار بردم .البته با عبارات و اصطلاحات طنز جدیدی هم آشنا گشته و از شما خواهشمندم حق کپی رایت آنها را به بنده داده تا در مطالب بعدی خویش در صورت لزوم از آنها استفاده کنم.
      بهاره ترابی (بهارنارنج)
      دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۰۰
      بسیار بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0