جمعه ۳ اسفند
کودن
ارسال شده توسط محمد دهقانی هلان در تاریخ : شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۴ ۱۷:۴۰
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۰۶۸ | نظرات : ۰
|
|
ادیسون به خانه بازگشت یاد داشتی به مادرش داد
گفت : این را آموزگارم داد گفت فقط مادرت بخواند
مادر در حالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند:
فرزند شما یک نابغه است واین مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید سالها گذشت مادرش از دنیا رفته بود روزی ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود در گنجه خانه خاطراتش را مرور میکرد برگه ای در میان شکاف دیوار اورا کنجکاو کرد آن را دراورده و خواند نوشته بود : کودک شما کودن است از فردا اورا به مدرسه راه نمی دهیم ادیسون ساعتها گریست ودر خاطراتش نوشت :ادیسون کودک کودنی بود که توسط *مادرش* نابغه شد!!!
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :

|

|

|

|

|
این پست با شماره ۶۰۷۴ در تاریخ شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۴ ۱۷:۴۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید