سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      علیرضا آیت اللهی ( شاعر ) کیست ؟ - 2
      ارسال شده توسط

      علیرضا آیت اللهی

      در تاریخ : دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ۱۹:۵۰
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۶۷ | نظرات : ۵۸

      گفتیم :
      * اصل و اساس شعر حقیقی مبتنی بر طبع یا غریزه و قریحه فرد است .
      * هنر سرودن بسیار بیش از آنکه ناشی از محیط و به اصطلاح اکتسابی باشد ، به اعتبار فطری بودن ، ژنتیک و به اصطلاح ارثی است .
      کسی که قریحه ی شعر داشته باشد ؛ به فرض بریدن از شاعری به ندرت می تواند از شعر دوستی هم ببُرد ؛ و همین امر یکی از دلایل اصلی بازگشت وی به شاعری است ...
      یا حتی در زمانی که قصد سرودن ندارد تفنن هائی که « شبیه سرائی » ، به خصوص محض تمسخر ، هستند عملا" پای وی را دوباره به سرودن شعر باز می کند .
      سرودن شعر از دوست داشتن شعر و خواندن ِ شعر دیگران ، بنابر این از همان دوره آموزش در مهد کودک و دبستان شروع می شود ؛ چنانکه من همه ی شعرهای کتاب های قارسی مان را حفظ می کردم و از همان دوره دبستان چیزی « شعر گونه » سرودم .
      شعر و حافظه
      بگمانم رابطه ای قوی بین قریحه ی شعری و حافظه ی قوی وجود داشته باشد (1)
      فکر می کنم مجموعا" همیشه حافظه ای بسیار قوی داشته ام ؛ چنانکهنه تنها شعر ها ، بلکه اصولا" دروس سالهای آخر دبستان و دوره دبیرستان راچنان حفظ می کردم که به اصطلاح بدون انداختن حتی یک وتو به معلمان پسمی دادم . این موضوع برای معلمان کلاس پنجم تا هشتم - نهم من چنان جالب توجه و سبب سرگرمی شده بود کههر بار برای پس دادن دروس حفظیِ کلاس مرا صدا می کردند ؛ و گاه درس جلسه قبلی را می پرسیدند که تا حدودی پاسخگو بودم .
      قدرت تقلید
      علاوه بر حافظه ی خوب ، قدرت تقلید نیز می تواند به شدٌت در « شبیه سرائی » ، و آنگاه سُرایش مستقل شعر ، مؤثر واقع شود؛ و به شخصه این قدرت را از ده دوازده سالگی تا چهارده پانزده سالگی ، و آنهم محض سرگرمی ، تفنن و گاه تمسخر دیگران ، غالبا" نا خود آگاه ،  زیاد آزمایش می کردم ؛ وبه خصوص در سرایش :
      - شعرهای کتاب های دوره دبستان ؛ و دبیرستان
      - ترانه های پر طرفدار رادیو که آن روزها ترانه هائی بسیار زیاد و به صورت مکرر در مکرر از رادیو پخش می شدند ؛ ترانه ها را مردم کوچه و بازار حفظ می شدند ، حتی علنی موقع کار می خواندند . 
      - شعر ها یا ترانه هائی که ( غالبا" بروزن آهنگ های جدید پرطرفدار رادیو ) در معرفی و تبلیغ کالاهای بازرگانی از رادیو پخش می شدند .
      - نوحه ها که در دهه ی 1340 ، به خصوص از 1335 تا 1339 بر وزن همین آهنگ ها و ترانه های پرطرفدار رادیو هم ساخته می شدند و مورد استفاده قرار می گرفتند .
      - شعر هائی که مردم در مراودات خود یا در مجامع و ... به عنوان « شاهد » به کار می بردند و تکرار می شدند.
      - شعر هائی که در مشاعره ها زیاد می آمدند ؛ به وسژه در برنامه های شعری رادیو ... 
      - و...
      ( ببینیم کدام محیط اجتماعی بر شاعران جوان و مبتدی تاثیر و گاهی تاثیری عمرائی می نهاد )
      که شبیه سازی این موارد به من یکی اختصاص نداشت ؛ و اکثر کودکان و نوجوانان وحتی بزرگترها به این موضوع علاقه نشان می دادند ؛ و طبع آزمائی می کردند  ... و شاید از همین رو است که برخی از جهانگردان ، و سفر نامه نویسان ، ایرانیان را مردمی معرفی کرده اند که به زبان شعر سخن می گویند و در حقیقت یا در گفته هایشان شواهد شعری قابل توجهی می آورند و نیز به طبع آزمائی و شبیه سرائی می پردازند .
      شبیه سرائی در آن دهه 1340 ، به خصوص به صورت اشعار فکاهی و سرگرم کننده چنان که در هفته نامه مشهور « توفیق » می آمد نزد شاعران مبتدی ، متوسط و حتی گاه شاعران بزرگ رواج داشت . حقیقت این است که نشریه توفیق و به طور کلٌی فضای ادبی - اجتماعی آن زمان کودکان ، نوجوانان ، جوانان و... را به سوی شبیه سرائی ها و بعدا" سرودن های فکاهی و طنز سوق می دادند که شاید شاعرانی در طول عمر خود طنٌاز می شدند .... 
      منتهی شبیه سرائی به صورت جدٌیِ آن به نوعی متهم به سرقت ادبی می شد ؛ چنانکه بسیاری از عوام که شعرهای در یک بحر عروضی و در یک مضمون را هم سرقت معرفی می کردند ؛ حتی بسیاری از شعر های « استاد . ش » را هم سرقتی می دانستند و کپی کاری شده یا شبیه سرائی از شعر های خوب شاعرانی گمنام . حال آتکه شاید مشهورترین شاعر دهه ی 1340 در شعر فارسی و به ویژه شعر کلاسیک بود .
      مشهور ترین شاعران دهه 1340 در شعر فارسی عبارت بودند از : استاد محمد حسین شهریار - دکتر مهدی حمیدی شیرازی - فریدون توللی - امیری فیروز کوهی ؟ - رهی معیری - دکتر پرویز ناتل خانلری - استاد رحیم معینی کرمانشاهی - مهدی سهیلی - هوشنگ ابتهاج - ابو القاسم حالت - ایرج دهقان ملایری؟ - پژمان بختیاری ؟ - نظام وفا - عباس فرات و ... که در یادداشت بعدی نام هایشان را می آورم
      و از نوسرایان هم اخوان ثالث - فروغ فرخزاد - سهراب سپهری - فریدون توللی که بیشتر کلاسیک می سرودند ؟! و... نیز احمد شاملو - سیاوش کسرائی - و.... از همه شهیر تر : نیما یوشیج . 
      (1) آیا شما هم چنین گمانی دارید ؟

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۵۹۱۷ در تاریخ دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ۱۹:۵۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را
      سیده نسترن طالب زاده

      ه ای باران ااا ای فریبای چشم اااا همه ات حتی خداحافظیت زیباست اااا چون زوال باشکوه از طبیعت ااا یا چونان جنگلهایی از ارغوان و طلا اااا با پرتو بی مثال خورشید ااا و اسمانی پر از ابرهای مواج ااا ترجمه ازاد از پوشکین اااا شب نیکو

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1