سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        بانو
        ارسال شده توسط

        زهرا قمری فتیده

        در تاریخ : يکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۴ ۱۹:۲۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۶۲۴ | نظرات : ۱۵

         
        بانو مرا ببخش
        مرا ببخش که اینگونه می نگارم
        ولی من و تو به عنوان یک زن 
        با بار عظیم خلقت بر دوشهای نه چندان توانایمان
        همیشه جنس دومیم.
        چه در نگرش مذهبی حاکم بر جامعه و جهان
        چه در نگرش روشنفکری
        بانو ،بی تو هیچ مردی
        هیچ جای جهان نمی بالد
        نمی خواند
        بزرگ و بزرگوار نمی شود
        ولی همیشه ی همیشه تو جنس دوم می مانی
        جنس لطیف آسیب پذیر
        چه در روزگاران دور گذشته که زن زندانی خانه و ضعیفه بود
        چه در جامعه ی نوین امروزی

        دیروزها مادرانت از غیرت ورم کرده ی مردان اجتماعت زجر می کشیدند
        امروز تو از بی غیرتی و ناموس دزدی فرزندان و نوادگان همان مردان
        پایت را که بر عرصه ی اجتماع بگشایی
        چه حقیقی چه مجازی
        خیلی باید قدرتمند باشی
        که جنس در نظر گرفته نشوی
        خیلی باید آدم آهنی باشی 
        که محکوم به بی حیایی نشوی
        اگر از زنانگی ات مایه نگذاری 
        در هیچ ارتباطی نمی توانی پایدار بمانی

        مرد روزگار من
        زن ،اندیشه دارد
        تفکر دارد
        احساس دارد
        به زنان اجتماعتان همانگونه بنگرید 
        که به نزدیکترین زنان به خود می نگرید
        اگر در مقام گفتگو با زنی برآمدید
        اگر زنی را در گوشه ی خیابانی وحشت زده و بی پناه یافتید
        اگر زنی از درد ،ناچارا به شما پناه آورد
        یادتان باشد
        زن ،ماشین سکس نیست.
        زن اجتماع تو
        همان مهربانی خواهرت را دارد
        همان بی پناهی دخترت را دارد
        همان آسیب پذیری همسرت را دارد
        همان روح بزرگ مادرت را دارد

        مرد اجتماع من
        میدانم 
        جامعه ی پریشان من
        تو را هم سرگردان و پریشان کرده است
        گذر از یک جامعه ی دگم بسته
        با یک پرش بلند برای ورود به دروازه ی بی بند و باری آن سوی آب ها

        زنان اجتماعت را بر آن داشته است
        برای داشتنت
        ناخن بکارد
        گونه بگذارد
        لبش را پروتز کند
        سینه و باسنش را پروتز کند

        پوچی و سرگردانی این اجتماع شتاب زده
        و ملاک های غلطی که مادرانش یادش داده اند
        که برای خوشبخت بودن حتما باید در دل مردی بنشیند
        اینگونه نا آرامش کرده است.

        ای کاش درهای خانه هایتان را به روی تشتت های فکری زناشویی ببندید
        نیاز های جسمیتان را در چارچوب منطقی اش برآورده کنید
        و وقتی پایتان را چه مجازی چه حقیقی از محیط امن خانه هایتان بیرون می گذارید
        از امنیت خانه هم مطمئن باشید

        وقتی از خانه هاتان بیرون می آیید

        مرد تفکر باشید ،مرد کار باشید
        در مورد سینه و باسن و لب پروتز شده ی زنان اطرافتان حرف نزنید.
        نگاه حریصتان را چه مجازی چه حقیقی
        از روی زنان اطرافتان بردارید

        بگذارید انرژی مثبت در این جامعه ی تکنولوژی زده ،جاری شود

        ساعت ها و ساعت ها
        گذراندن وقت در فضاهای مجازی
        چه از محل کار 
        چه از خانه ای که باید آرامش در آن جاری باشد...

        فقط برای بازیافتن آرامشیست 
        که از زن و مرد این جامعه به غارت رفته است.

        به دست خودهامان
        به دست ما زنان و مردان بالغ عاقل دهه های چهل و پنجاه و نیمه ی اول شصت
        که مردانمان یا جوانی و نوجوانیشان را خضاب خون کرده اند
        یا سوتغذیه ی فکری و جسمی جنگ را داشته اند

        دست به دست هم دهیم و از این رود گل آلود خروشان،به سلامت بگذریم.

        (زهرا قمری فتیده)

        دلگویه ای به بهانه ی روز زن

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۵۶۹۲ در تاریخ يکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۴ ۱۹:۲۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2