سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    رجب!ارجو رجب....
    ارسال شده توسط

    عباس خوش عمل کاشانی

    در تاریخ : پنجشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۷:۲۳
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۶۶ | نظرات : ۱۰

    ....یکی از ادعیه ی ماه رجب که به خواندن آن در تعقیبات نمازهای واجب(یومیه)تاکید شده است دعای «یا من ارجوه لکل خیر...» است.در فراز آخر این دعا تاکید شده است که هنگام خواندن ، با دست چپ محاسنتان را مشت کنید و انگشت سبابه ی دست راست را به چپ و راست تکان دهید.
    یکی از علما و روحانیون متقی و در عین حال خوش مشرب کاشان سالها پیش برایم تعریف می کرد که:
    -در یکی از روستاهای کاشان بالای منبر راجع به این دعا داد سخن دادم و تاکید کردم که اهالی حتما آن را بخوانند.
    از منبر که پایین آمدم بانوی میانسالی جلوم را گرفت و گفت:
    -حاج آقا!ما خانمها که ریش نداریم تکلیفان موقع خواندن عبارت آخر دعا چیست؟
    گفتم:خوب؛ شما خانمها می توانید مقداری از گیستان را مشت کنید و دعا را بخوانید.
    آن بانو با لحن جدی گفت:اگر خانمی کچل بود تکلیف چیست؟
    لبخندی زدم و من باب مزاح گفتم:
    -حاجیه خانم!شما هر وقت خواستید آن دعا را بخوانید از شوهرتان بخواهید کنارتان بنشیند و ریش ایشان را مشت کنید...شوهرتان که ریش دارد؟
    بانو جواب داد:
    -بعله ؛ آن هم چه ریشی ؛ یک کپه ریش دارد.
    گفتم :خوب ؛ پس مسئله حل است.....
    چند روزی از این ماجرا گذشت.یک روز کدخدای روستا که در همسایگی آن بانو خانه داشت رو به من کرد و با خنده گفت:
    -حاج آقا!عجب دستورالعملی برای همسایه ی ما تجویز فرمودید!
    پرسیدم :قضیه چیست؟
    گفت:آن خانمی که فرموده بودید وقت خواندن دعای «یامن ارجوه...»شوهرش را کنار خود بنشاند ، مو به مو به دستور شما عمل می کند.
    پرسیدم:یعنی چطور؟
    گفت:هر وقت اذان صبح یا ظهروعصر و یا مغرب و عشا را می گویند؛ آن خانم به جستجوی شوهرش که اتفاقا اسمش مش رجب است بر می خیزد و اورا هرجا باشد پیدا می کند و کشان کشان پای سجاده ی خود می نشاند و در حالی که برای اقامه ی نماز آماده می شود روبه شوهرش مش رجب با سفارش و تهدید می گوید:
    _هوی مش رجب!ارجو رجب...نکنه بگرخی که نمازم مشکنم ، بعدش پات مشکنم ، سرت مشکنم...
    مش رجب بیچاره هم مثل بچه مدرسه ای های حرف گوش کن لرزلرزان کنار سجاده ی زنش دوزانو می نشیند و محاسن حنابسته اش را برای مشت کردن خانم در موقع تاکید شده مرتب می کند!!

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۵۴۱۰ در تاریخ پنجشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۷:۲۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0