يکشنبه ۲۷ آبان
عمده فروشی یادداشت های یک زندانی(یادداشت های زیر پوستی)
ارسال شده توسط حسین خسروجردی (خسرو) در تاریخ : شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۰۹
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۷۶ | نظرات : ۱۶
|
|
- داستان زندگی من؟ این جوری بود که همیشه از آب نبات چوبی چوبش بهم میرسید
- حقیقت؟ عین دینامیت میمونه.
- زندان پر از آدمهای بیگناهیه که همشون حقیقت رو گفته بودن.
- هر کسی تو این دنیاست یه جواریی آلودهست؟!
- میتوانی سر همه را بعضی وقتها کلاه بذاری، میتوانی سر بعضیها همیشه کلاه بذاری، ولی نمیتونی سر همه را همیشه کلاه بذاری.
- چه کسی دوست دارد مثل یک سگ ولگرد بی سروصاحب باشد؟ باید به یکی تعلق داشته باشی، حتی اگر چند وقت یک بار لگدی هم بهت بزند.
- رو راستی بیش از اندازه در دنیای بی صداقت عین پر کندن مرغ در جریان باد است، فقط ذهن خودت را پر از کرک و پَر میکنی.
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۴۲۴۳ در تاریخ شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۰۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.