سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        دلنوشته ی خیس
        ارسال شده توسط

        الهه معین زاده (نسیم شرق)

        در تاریخ : پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۲ ۱۱:۱۰
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۰۰۶ | نظرات : ۲۳

        وقتی که رفتی
        ساعت از زمان ایستاد
        و صدای ممتد عقربکها “که در سبقت از هم برای رسیدن به صفر عاشقی بودند”
        به سکوت رخوتناکی رسید که هستی مرا تا خروارها سال ویران نمود .
        تو در ماورای این نابودی جنون آور
        به کدامین وصل لازوالی مشغولی که شرم وفاداری را بلعیده ای؟؟؟
        آیا براستی تمام شور”دوستت دارمت” یکباره بدین سان به خاموشی نشست؟؟؟
        آیا تمام وعده های شیرین عاشقی در کالبد صفر عاشقی یکباره بدین سان به تلخی می گراید؟؟؟
        در باورم هرگز نمی رسید چنین روزی که هیچ شوم هیچ
        و دیگر از وجود همیشه منزوی دستانم چیزی بنام شعر تراوش نکند.
        این ها همه در برابر رفتن تلخین تو،شیرین می آمد
        شیرین می آمد وقتی که ناقوسهای نفرت تو گوشهای مرا پر کرد از
        صدای شکستن استخوانهای غرورم،
        و آن زمان خودم شلاق زدنت بر تن رویاهایم را دیدم .
        آیا براستی شعله های داغ و سوزنده دوست داشتن تا افق عشق اوج می گیردو یکباره به بوران تنفر مبدل می گردد؟؟؟
        آیا قلب ها می توانند تحول را اینگونه پمپاژ کنند؟؟؟
        آه و تنها آه می تواند به هیاهوی این بغض دامن بزند
        و آرام آرام به همسایگی باورم درآید که:
        آری چنین است؛
        قلبها می توانند عشق را به تنفر مبدل کنن

        نسیم شرق.زمستان ۹۱

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۲۷۴۷ در تاریخ پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۲ ۱۱:۱۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2