سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 31 ارديبهشت 1404
    25 ذو القعدة 1446
      Wednesday 21 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مهربانی جایگاهی در قدرت ندارد.>برای یک بار هم شده طمع قدرت را باید چشید گذشت تااطلاع ثانوی تعطیل⛔️

        چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        با واژه ها ( کلمه ) چه میکنیم ؟؟؟!
        ارسال شده توسط

        صفورا کمربسته ،

        در تاریخ : ۱۴ ساعت پیش
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۱ | نظرات : ۵

        در آغاز کلمه بود، کلمه با خدا بود، و کلمه، خدا بود. او در آغاز با خدا بود. هر چه وجود دارد، به‌وسیلۀ او آفریده شده و چیزی نیست که توسط او آفریده نشده باشد. در او حیات بود، و این حیات همانا نور جمیع انسان‌ها بود
        انجیل یوحنا
        من با واژه ها چه کرده ام :
        من همواره آبستنم ، آبستن واژه ها ( کلمه ) ، شعر میزایم ،!! شاعرم ..
        آری شاعر ، ولی بی اندازه حساس !
        من به نور واژ ه های اشعارم اعتیاد دارم ، همچو مادری که نوزاد ناقصش را میبلعد تا دوباره از نو بزایدش بی نقص ، میزایم و می بلعم ، میزایم و مبلعم . . .
        من برای واژه ها بندگی میکنم کلمه به کلمه ، مصرع به مصرع ، بیت به بیت ، سپس از نورشان چنان نشعه میشوم که حلاج وار اناالحق سر میدهم ،!،
        با درد بساز چون دوای تو منم  /  بیگانه ی خلق و آشنای تو منم
        گر کشته شدی مگو که من کشته شدم  /  شکرانه بده که خونبهای تو منم
        حضرت مولانا
        روزی خطاب به جناب شمس گفتم : اسرار کلام را بر من نیز آشکار کن ، فرمود:
        تو نقشی نقشبندان را چه دانی ؟.    تو شکلی صورتی جان را چه دانی ؟ ..... مولانا
        از آن به بعد کلام را تا جان نمیگرفت از روح ، بر ورق نمی نوشتم و نخواهم نوشت.٫
        من از واژه ( کلمه ) جان میگیرم ، من جانم را شعر میکنم و سپس بر تن کاغذ حک ...،
        اینک بداهه ای تقدیم میکنم :
         انگشت طمع گزیده ام بر در دوست / آخر چه کنم آنچه دلم خواهد اوست 
        سنگم زند هر چند ، که دورم سازد /  باز هم از سر نو  دل به غم اش مینازد 
         
        شما با واژه ها چه میکنید ؟؟!
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۶۵۹ در تاریخ ۱۴ ساعت پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        صفورا کمربسته ،
        ۵ ساعت پیش
        تو هم بنویس ای همسایه ام در
        شهر خاموش فراموشی
        به اعجاز کلامت شک نکن ، بنویس
        آری، هم نوا شو با من شوریده ی مجنون
        تو بنویسی،! دگر همسایه هم خواهد نوشت
        ای دوست ، ای همراز
        کلامت سینه ی سنگین صداها صخره را
        خواهد درید از هم
        اگر اینک فقط یک واژه بنویسی ، من آنرا
        پاس خواهم داشت
        مترس از گفتن اسرار ، سر بر دار زیبا نیست؟؟؟
        بیگمان زیباست ،،، بنگر !!
        شک نکن ،،، بنویس ؛. بداهه تقدیم به نگاهتون

        منتظر خوندن واژه ها و کلمات معجزه گرتون هستم ،! دوستان نابی
        محمدرضا آزادبخت
        ۵ ساعت پیش
        درودبر شما خندانک خندانک خندانک
        صفورا کمربسته ،
        صفورا کمربسته ،
        ۴ ساعت پیش
        سپاس از شما خندانک
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        ۳ ساعت پیش

        درود بر شما..
        زیبا بود..
        خندانک خندانک
        خندانک
        صفورا کمربسته ،
        ۲ ساعت پیش
        با سپاس از شما
        ممنونم خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1