سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 28 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت حكيم عمر خيام
22 ذو القعدة 1446
    Sunday 18 May 2025
    • روز جهاني موزه و ميراث فرهنگي

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    امام علی ع :خودپسندی سر آغاز کم خردی است.

    يکشنبه ۲۸ ارديبهشت

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    دلسوز محمد شاعر اهل سلیمانیه
    ارسال شده توسط

    سعید فلاحی

    در تاریخ : ۲ هفته پیش
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۱ | نظرات : ۰

    دلسوز محمد 
    خانم "دلسوز عبدالرحمان محمد" (به کُردی: دڵسۆز عەبدولڕەحمان حەمە)، مشهور "دلسوز محمد" (به کُردی: دڵسۆز حەمە)،  شاعر و نویسنده‌ی کُرد زبان، زاده‌ی سال ۱۹۷۸ میلادی در محله‌ی صابونکاران شهر سلیمانیه است.
    ایشان صاحب سه مجموعه شعر: "یار یگانه"، "در پاییزی به خواستگاری‌ام خواهی آمد"، و "سرانجام فهمیدم به خودم بنگرم" و رمانی به نام "خاطرات خون از زبان گل" است.

    ■¤■

    (۱)
    آن درخت روبروی پنجره‌ی‌اتاقم 
    از تو مهربان‌تر بوده برایم.
    بسیاری اوقات
    با تمام توجه به آغوشم می‌گیرد و 
    بر طرف می‌کند تنهایی‌ام را.
     
    (۲)
    به اندازه‌ی روشنایی و زیبایی چشمانم 
    بختم، سیاه و زشت و خراب است.
    وگرنه تنهایی چگونه می‌توانست پای به خانه‌ام بگذارد و 
    مرا به عقد خود در بیاورد؟!
     
    (۳)
    خودت را هم هلاک کنی 
    دیگر نامه‌ای برایت نمی‌نویسم!
    بجز تو،
    دو عاشق دیگری دارم،
    دو خانه‌ای دیگر و 
    دو پنجره‌ای دیگر و 
    دو درد و بلای جان‌جانی!
    که هیچگاه مرا تنها نمی‌گذارند،
    هیچگاه از کنارم دور نمی‌شوند،
    شعر و تنهایی...
     
    (۴)
    دلم تنگ است 
    دلم تنگ است و 
    مطمئنم که در تنهایی خواهم مرد 
    چنین که پیش می‌رود 
    ممکن نیست که او بیاید و 
    گریه‌هایش را بکند.
     
    (۵)
    از تو خوشنود بودم و 
    خوشنود خواهم ماند 
    تا قیامت حلالت کرده‌ام!
    آنقدر زخم و درد و بلا در تن و جان و روحم هست 
    تو هم افزودم بر آنها...
     
    شعر: #دلسوز_محمد
    برگردان به فارسی: #زانا_کوردستانی

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۵۵۹۲ در تاریخ ۲ هفته پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1