سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 18 بهمن 1403
    8 شعبان 1446
      Thursday 6 Feb 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        هر آيه‌اي از قرآن، خزينه‌اي از علوم خداوند متعال است، پس هر آيه را که مشغول خواندن مي‌شوي، در آن دقّت کن که چه مي‌يابي. امام سجاد (َع)

        پنجشنبه ۱۸ بهمن

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        ابراهیم اسدی
        ارسال شده توسط

        لیلا طیبی

        در تاریخ : دیروز
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۱ | نظرات : ۰

        زنده‌یاد "ابراهیم اسدی" شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار هرسینی بود، که تحصیلات سنتی مکتب خانه‌ای و کلاسیک تا سطح ابتدایی قدیم را دارا بود.
        به گزارش شبکه خبری رها نیوز، او نخستین کسی بود که در شهر هرسین، دفتر نمایندگی و خبرنگاری مطبوعات را دایر نمود و سال‌ها با روزنامه‌ی اطلاعات، روزنامه و مجله‌ی توفیق، مجلات سپید و سیاه، جوانان و اطلاعات هفتگی و پس از آن با روزنامه‌ی کیهان همکاری نزدیک داشت. پس از انقلاب نیز با مطبوعات محلی استان کرمانشاه به ویژه، هفته نامه‌ی باختر همکاری داشت.
        چاپ آثار وی در مطبوعات فوق‌الذکر، که بعضا فکاهی و انتقادی بودند، بارها برایش ایجاد مشکلاتی نمود. 
         
        ◇ نمونه‌ی شعر:
        (۱)
        از بهر تخم مرغی، دل‌ها همه زده لک 
        هم ساکنین هرسین، هم از سراب و هم لک 
        چون نقره گشته امروز، تخم جناب اردک 
        ناراحتند زین نرخ، مش ممدلی و خانی  
        ای داد از گرانی، بیداد از گرانی 
         ***
        گردید روان به بازار، جامی به دست اسمال 
        تا بلکه چارکی ماست، گیرد ز بعد چند سال 
        بشنید قیمت ماست، تا از زبان بغال 
        بیچاره رنگ سرخش، گردید زعفرانی   
        ای داد از گرانی، فریاد از گرانی 
        ***
        خان ممد از ده خود، تا شهر راه پیمود 
        بیچاره از کثیفی گردیده بود چون دود 
        از بهر گردگیری، حمام رفت او زود       
        تا نرخ کیسه بشنید، دانی چه گفت خانی  
        ای داد از گرانی، فریاد از گرانی 
        ***
        احمد چو بسته بود دل، بر چهره‌ی نگاری    
        مادر همی فرستاد، از بهر خواستگاری  
        چون مهریه گران بود، مادر بشد فراری  
        احمد به فرق خود زد، گفتا به نوحه‌خوانی  
        ای داد از گرانی، فریاد از گرانی.
         

        گردآوری و نگارش:
        #لیلا_طیبی

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۴۳۶ در تاریخ دیروز در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۱ شاعر این مطلب را خوانده اند

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1