سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        اوشن وانگ شاعر آمریکایی
        ارسال شده توسط

        سعید فلاحی

        در تاریخ : يکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ ۰۵:۱۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۴ | نظرات : ۰

        آقای "اوشن وانگ" (Vương Quốc Vinh)؛ شاعر، مقاله‌نویس و رمان‌نویس ویتنامی آمریکایی، زاده‌ی ۱۴ اکتبر ۱۹۸۸ میلادی در سایگون ویتنام است و سال‌هایی از عمرش را به عنوان یک پناهنده در کمپی در فیلیپین سپری کرده و اکنون ساکن نورتهامتون، ماساچوست است. 
        او بعد از آشنایی با شاعر و نویسنده آمریکایی، "بن لارنر" (Ben Lerner) مسیر زندگی‌اش عوض می‌شود. خود او معتقد است، بدون لارنر هرگز امکان نداشت استعداد او به منصه‌ی ظهور برسد و به آمریکا سفر کند.
        ووونگ دریافت‌ کننده‌ی بورسیه‌ی ۲۰۱۴ روت لیلی/سارجنت روزنبرگ از بنیاد شعر، جایزه‌ی وایتینگ ۲۰۱۶ و جایزه‌ی تی‌اس الیوت ۲۰۱۷ برای شعرش است.
        نخستین رمان او، On Earth Were Briefly Gorgeous، در سال ۲۰۱۹ منتشر شد. او در همان سال جایزه‌ی مک آرتور را دریافت کرد.

        ◇ کتاب‌شناسی:
        - نه. کتاب‌های بله بله (۲۰۱۳)
        - آسمان شب با زخم‌های بیرونی (۲۰۱۶)
        - زیبایی‌های کوچک زندگی (۲۰۱۹)
        و...

        ◇ نمونه‌ی شعر:
        (۱)
        [تلماخوس]*
        مثل هر پسر خوبی، پدرم را از آب بیرون کشیدم
        موهایش را گرفتم 
        و کشیدمش روی شن‌های سفید.
        رد انگشت‌هایش با هر موجی پاک می‌شد 
        از آنجا که شهر ِ
        پشت ساحل چندان از جایی که آمدیم دور نیست 
        از آنجا که کلیسای جامع 
        اکنون کلیسای جامعِ درختان است 
        در کنارش زانو می‌زنم تا ببینم چه قدر دور می‌شود
        لابد غرق می‌شوم
        منو می‌شناسی، با؟
        اما هرگز جوابی نیست 
        جوابی که گلوله‌ای باشد در حفره‌ای در پشت، در کرانه‌ی آبِ دریا 
        هنوز هست 
        و من فکر می‌کنم او می‌تواند پدر کسی باشد 
        راهی پیدا کنیم 
        شاید بطری سبزی پیدا شود 
        که پاهای بچه‌ای را با خودش داشته باشد 
        پاهایی که هیچ وقت لمس نشده
        گوش‌هایش را لمس کردم.
        بی‌فایده بود.
        برش گرداندم.
        صورتش را.
        کلیسای جامعی در دریای سیاهِ چشم‌هایش پیداست 
        این صورت من نیست 
        اما یک‌بار مثل همه‌ی عاشقان شب‌های خوش بوسیدمش: 
        راهی برای مهر و موم کردن لب‌های پدرم 
        با آنچه دارم:
        آغازِ کار نجیبانه‌ی غرق شدن.
        ---------
        * از اسطوره‌های یونانی، فرزند ادوسئوس معروف به اولیس و پنلوپه. او به وقتِ سرگردانی اولیس در دریاها و سال‌های طولانیِ او دور از خانه، در جست و جوی پدر بود.
         

        گردآوری و نگارش:
        #زانا_کوردستانی

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۲۷۰ در تاریخ يکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ ۰۵:۱۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۳ شاعر این مطلب را خوانده اند

        اجمل وثیق

        ،

        زهرا توکلی (نسیم)

        ،

        شاهزاده خانوم

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1