سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        بکر علی شاعر شهید
        ارسال شده توسط

        سعید فلاحی

        در تاریخ : شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ ۰۴:۲۱
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۷ | نظرات : ۳

        زنده‌یاد "بکر علی" (به کُردی: به‌کر عه‌لی) شاعر کُرد شهید، زاده‌ی ۱۹ نوامبر ۱۹۶۸ میلادی، در محله‌ی کانیسکانی شهر سلیمانیه است.
        گرچه بخاطر فقر و نداری نتوانست بیشتر از دو کلاس درس بخواند، اما این سبب نشد که او از مطالعه و کسب دانش و ادب دست بکشد.
        وی در میان مردم کردستان به "گل سرخ حامیه" شهرت یافته و به طور قطع می‌توان اذعان داشت، حداقل در میان اکراد، نخستین شاعری‌ است که به خاطر شعرهایش ترور و شهید شده است.
        وی در یکم سپتامبر ۱۹۹۴ میلادی، توسط عمال "سالار عزیز" سرکردە‌ی حزب "یەکێتی نیشتمانی کوردستان" به شهادت رسید.
        ■□■
        ◇ نمونه‌ی شعر:
        (۱)
        نمی‌بخشم باد را
        چرا که، تنها شبی در حیاطتان خوابیدم
        و او بوی خوش زلف و نفست را
        برای دیگری برد.
         
        (۲)
        آی‌ی ای "نیشته" جان!
        کجایی؟
        تو که باد نیستی 
        که رد پایت پیدا نشود!

        (۳)
        امشب تنهایم،
        شب تابوت بی‌شمار گریه و زاری و خواهشم است 
        شب جهنم است، 
        زخم است، 
        غم است، 
        فریاد است.

        (۴)
        ای شمع من 
        تو که می‌دانستی در این ییلاق، طاقت نمی‌آورم،
        چرا دلم را شکستی؟
        چرا شدی قیامت عشق و 
        مرا بی‌گناه در آتش فراقت سوزاندی؟!

        (۵)
        نیمه شب است و 
        در پنجره‌ی چوبی خانه‌ات 
        چشم‌به‌راه دیدنتم،
        بیرون بیا!
        کویی؟ کجایی؟
        آی‌ی سایه‌ی سپید خدا
        آی‌ی دختر لجبازتر از گردباد.

        (۶)
        تو می‌گویی الان
        در کجا
        در کدامین کوچه و پس‌کوچه،
        پیدایت کنم.

        (۷)
        من می‌روم
        و شما به او بگویید: دیگر مرا نخواهد دید!
        من خواهم رفت و زمان رفتنم 
        چون رود می‌روم
        رود هم آبش را به پشت سر، باز نمی‌گرداند.

        (۸)
        خیابان‌ها را،
        با گل سرخ کنیم.
        نه با خون.

        (۹)
        همچو تولە روباە 
        افتادە بە پای درخت زالزالک
        تنهایم!

        (۱۰)
        شعرهایم 
        سرزمین کوچک من و 
        خال زیر گلوی تو اند.

        (۱۱)
        نیامدی تا وقتی که 
        سنگ‌ها و درخت‌های
        این راه را، 
        به گریه نینداختی.

        (۱۲)
        گفته‌ای: خواهی آمد!
        نیا!
        زیرا در این سرزمین،
        اجازه نخواهند داد 
        تو به نکاح اشعارم در بیایی!.
         
        (۱۳)
        این قرن،
        قرن، دلار و فاحشگی‌ست!

         (۱۴)
        دلم، پرنده‌ای است!
        که شباهنگام به پرواز در خواهد آمد
        و به در و پنجره‌ی خانه‌‌ی شما 
        پر و بال می‌کوبد...
         
        (۱۵)
        امشب، من و پنجره‌ی اتاقم،
        دو یار جان جانی هستیم.
        او با باد دلنوازی می‌کند و 
        من هم با خیال زنی، که آواره‌ام کرد!

        (۱۶)
        از تنها بودنم هیچ گله‌ای ندارم!
        من همیشه چنین بوده‌ام 
        که در تنهایی، لذت حضور در اجتماع و شلوغی را برده‌ام
        از این رو بارها به دوستانم اعلام کرده‌ام:
        --: تنهایی را دوست دارم!
        ...
        تنهایی هم بیشتر از مردم با من سخن می‌کند!
        چکار می‌شود کرد با مردم؟!
        که هیچ منفعتی برای من نداشته‌اند،
        و سهم همه‌ی اعضای وجودم را داده‌اند 
        جز سهم قلب مرا... 

        (۱۷)
        به نزد من،
        مرگ آدمی،
        به اندازه‌ی سقوط یک ستاره،
        قابل توجه نیست.
         
        گردآودی و برگردان اشعار: #زانا_کوردستانی 

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۱۹۶ در تاریخ شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ ۰۴:۲۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ ۱۸:۵۵


        خندانک بسم الله الرحمن الرحیم خندانک

        اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَولِـــــیاءَاللهِ و اَحِبّائَـــــہُ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَصـــــفِیَآءَاللهِ وَ اَوِدّآئَـــــہُ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ دیـــــنِ اللهِ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ رَسُـــــولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَمیرِالمُـــــؤمنینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ فـــــاطِمةَ سَیَّدةَ نِســـــآءِالعالَمینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ اَبے مَحَمَّدٍ الحَـــــسَنِ بنِ عَلِیًَ الوَلِیَّ النّـــــاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَبے عَبدِاللهِ، بِـــــاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِـــــبتُم، وَ طابَتِـــــ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِـــــنتُم، وَ فُـــــزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنے ڪُنتُــــــ مَعَڪُـــــم فَاَفُـــــوزَ مَعَڪُـــــم.. خندانک

        خندانک الّلهُمَّ‌صَلِّ‌ عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم‌ خندانک


        خندانک خندانک خندانک

        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳ ۰۰:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ ۰۸:۳۵
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1