سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        خواب خواب خواب.....
        ارسال شده توسط

        دانیال فریادی

        در تاریخ : يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۰۳:۱۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۵۵ | نظرات : ۱۶

        از پله ها پایین رفتم با سرعت سیر نور .از پله‌ها ی آن زیر زمین نمور سیمانی پایین رفتم.بدون  آنکه به اطراف م نگاه نکنم.هر چقدر پایین میرفتم فصا تاریک تر و نمور تر میشد.بلاخره به ته آن زیر زمین تاریک و سرد رسیدم  .دوست داشتم در اینجا دیگر هیچ چیزی فکر نکنم .در آن تاریکی مطلق خود را به زحمت در گوشه سرد و نم دار چهار دست و پا جا دادم. و سرم را محکم به روی سینه می فشاردم
        انگار به آخر زمان رسیده بودم .افکارم مثل خودم داشت کم کم منجمد می شد.در آن لحظه ناگهان حرکت سوسکی را روی دستم احساس کردم .با تمام قدرت سوسک را به دیوار روبرو پرتاب کردم.صدای پرتاب سوسک در گوشم پیچید.
        باز دوباره بدنم را بیشتر در خود فرو کردم.دیگر به هیچ چیز فکر نمی کردم.انگار زمان در اینجا متوقف شده بود.انگاردر برزخ گیر کرده بودم.سکوت مطلق آزارم می داد.در آن تاریکی مطلق به ناگاه احساس کردم دست دارد مرا نوازش می کرد. اولش از ترس داشتم جان تهی می کردم .چند بار دست هایش را پس زدم 
        ولی باز او از نو شروع به نوازش کردن من می پرداخت.کم کم آن حس ترس از وجود بیرون رفت .دوست داشتم بیشتر مرا نوازش دهد.وقتی به گونه های خیس م رسید انگار حس همدردی ش گل کرده است.اندکی متوقف شد.گونه های خیس م پاک کرد و از نوشروع به نوازش کردن من پرداخت.دیگر من از حس لذت بخش نوازش های چشمان باز نمی شد انگار خواب مرا ربود.خواب خواب خواب...
         
        با تشکر 
        دانیال فریادی 
         
        با نقد خویش راهگشا باشیم 
         
         
         
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۸۴۶ در تاریخ يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۰۳:۱۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۲۱:۴۰
        نکنهههه دست نوازشگر... دست مهربان مرگ بود؟ البته دور از جونخندانک
        و دیگععع اینکه یه نگاه فنی، اونم آچار پیچ‌گوشتی به دست به نحوه نگارشتون بندازید... و یه ویرایش اساسی کنید...
        مثلاً
        ولی باز او از نو شروع به نوازش کردن من می پرداخت...❎
        ولی او از نو، شروع به نوازش کرد...✅

        عین این عبارت دو بار استفاده شده هر دو با همین فرمت...

        در آن تاریکی مطلق به ناگاه احساس کردم دست دارد مرا نوازش می کرد...❎
        در آن تاریکی مطلق به ناگاه احساس کردم دستی مرا نوازش می‌کند...✅

        از پله ها پایین رفتم با سرعت سیر نور .از پله‌ها ی آن زیر زمین نمور سیمانی پایین رفتم.بدون آنکه به اطراف م نگاه نکنم.هر چقدر پایین میرفتم فصا تاریک تر و نمور تر میشد❎

        بدون آنکه به اطرافم نگاه کنم با سرعت نور از پله‌های زیرزمین پایین رفتم و هر چقدر به دخمه وحشت نزدیک می‌شدم فضای تاریک و نمورش، تپش قلبم را بیشتر می‌کرد...خندانک
        می‌تونه جورهای دیگه هم نوشته بشععع...



        با سرعت سیر نور... می‌تونه باشععع با سرعت نور... چون مفهوم سیر در سرعت هست...

        چرا در برخی سطور ضمیرهای پیوسته جدا نوشته شده؟...
        اطراف م❎
        اطرافم ✅

        خیس م ❎
        خیسم ✅

        و همینطور الی آخررر...
        شاید از نظر نگارشی نیاز به بازنگری داشت ولی انصافا هیجان‌انگیز و جذاب بود و تصویرسازی زیبا... خندانک خندانک
        و تا حدودی نفس را در سینه حبس می‌کرد... خندانک
        این یعنی شما می‌تونید در نویسندگی تبحر پیدا کنید به شرطی که کتاب زیاد مطالعه کنید... مثل من😜 ازلکی...🤭

        درود بر شما جناب فریادی ارجمند خندانک
        می‌دونم که جسارتموو به بزرگواری و مهربانی‌تون خواهید بخشید... خندانک
        ان‌شاءالله موفق باشید خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۲۲:۴۵
        سلام و درود خدمت شما بانوی گرامی

        ممنون از لطف شما...
        بله درست می فرمایید .. متاسفانه من این داستان کوتاه بدون پاکنویس کردند مستقیما در سایت نشر کردم ولی الان خودم فهمیدم غلط املایی واشتباه فراوان دارد..
        ممنون از راهنماییتون
        من این مدل داستان های کوتاه آنی به ذهنم میآید و زیاد روش فکر نکرده ام...ولی آخر داستان سپردم به خودت دوستان که روش فکر کنند که اون دست مهربان میتواند دست چه کسی باشد..!!!

        بازم از نقد شما بانوی گرامی تشکر دارم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۲۲:۵۱
        بلا نگیری شازده خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۲۳:۳۰
        سلام درود خدمت شما استاد بزرگوار


        ممنون از اینکه به داستان کوتاه من سر زدید



        سلامت باشید و شاد خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        دوشنبه ۴ تير ۱۴۰۳ ۰۱:۲۷
        سلام‌و درود استاد بانوی عزیزم شاهزاده خانوم مهربان
        نقد پربارتان را خواندم،ان شاءالله از شما بیشتر نقد بخوانیم خندانک
        سلامت. تندرست باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۴ تير ۱۴۰۳ ۱۱:۵۴
        خندانک
        درودبرخواهرگلم شاهزاده خانوم خندانک
        خداقوت عزیزم خندانک
        به نکات ارزشمندی اشاره کردید
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۴ تير ۱۴۰۳ ۱۲:۲۴
        درود بر جناب مانای شعر... خندانک
        ممنونم از توجه شما خندانک خندانک

        درود بر بانو پنام عزیزم خندانک
        مچکرم از لطف و محبتت خندانک خندانک

        درود بر خواهر مهربونم خندانک
        ممنونم از همراهی و حمایت همیشگی‌تون خندانک خندانک

        درودی دیگر جناب فریادی ارجمند خندانک
        خواهش می‌کنم... خندانک
        شما جسارت مارو ببخشید خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۴ تير ۱۴۰۳ ۲۰:۴۹
        درود بر شما شاهزاده خانوم عزیز خندانک

        و درود بر صاحب گرامی و صفحه ی ارجمندش خندانک
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        بهروز عسکرزاده
        دوشنبه ۴ تير ۱۴۰۳ ۲۲:۱۱
        درود شاهزاده خانوم خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        دوشنبه ۴ تير ۱۴۰۳ ۲۳:۲۶
        درودها بر خواهر عزیز ومهربانم خندانک
        عالی مثل همیشه استفاده کردیم با زبان خودمانی وفهمیدنی خندانک
        موفق وسربلند باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        سه شنبه ۵ تير ۱۴۰۳ ۰۰:۰۶
        درود متقابل بر باااانو کاسیانی عزیزم خندانک خندانک

        درود بر استاد عسکرزاده بزرگوار و مهربان خندانک خندانک

        درود بر نرگسی اطلسی عزیزم خندانک
        مچکرم از مهربونی کلامت خندانک

        شب همه دوستان و مهربانان شیک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۵ تير ۱۴۰۳ ۱۱:۰۲
        درود بر شاهزاده خانوم
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۵:۰۴
        خندانک
        درودبرشما جناب فریادی عزیز
        خوب شروع کرده بود زبان داستان روان ولطیف ودوست داشتنیه
        ولی انگارناتمام ماندومخاطب گیج شد
        وهنوزمنتظره که ببینه این دست نوازش دست کیه ....
        منظورکلی نویسنده راخوب نفهمیدیم ازنوشتن این داستان وکم مانورداد روی موضوع اصلی.....
        یاشایدم من خوب ازتباط برقرارنکردم ...
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۲۱:۲۱
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۲۲:۴۹
        سلام و درود بر شما بانوی ارجمند

        ممنون از نظر لطف شما

        ولی آخر داستان را من به صورت معما گذاشته با خود خواننده خس بزند که آن دستان مهربان میتواند دستان چه کسی باشد

        بازم از حضور محترم شما تشکر می کنم

        سلامت باشید و شاد خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1