سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403
  • شهادت استاد مرتضي مطهري، 1358 هـ ش - روز معلم
23 شوال 1445
    Wednesday 1 May 2024
    • روز جهاني كار و كارگر
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    دیدار خدا
    ارسال شده توسط

    طاهره حسین زاده (کوهواره)

    در تاریخ : يکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲ ۰۵:۱۲
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۶۲ | نظرات : ۸۶

    💫به نام خدا💫
    🍃🍁🍃
    نصرالله سیچونی یکی از خیّرین و مومنین
    و از مغازه‌داران کاروان‌سَرای کلگه مسجدسلیمان بود
    به نیّت دیدن خدا با چشم سر ،
    چهل شبانه روز چله گرفته بود
    تا خدا را زیارت کند.

    تمامی این روزها ؛ روزه بود. 
    در حال اعتکاف بود .
    از خلق الله بُریده بود.
    صبح به صیام و شب به قیام.
    زاری و تضرع و دعا به درگاه یگانه خدا

    تا اینکه شب سی و ششم ندایی در خود شنید
    که می گفت: ساعت ۶ بعد از ظهر ، بازار شوشتری ها (مس‌گران)،
    دکان رضازاده مسگر برو خدا را زیارت خواهی کرد.

    نصرالله سیچونی با اشتیاقی وصف ناپذیر
    از ساعت ۵ در بازار شوشتری ها (مسگران) حاضر شد
    و در کوچه‌های بازار شوشتری‌ها از پی دکان می گشت...
    می‌گوید : در بازار پیرزنی را دیدم
    که دیگ مسی به دست داشت
    و به مسگران نشان می داد،

    قصد فروش آن دیگ را داشت...

    به هر مسگری نشان می داد و وزن می کرد و می گفت:
    مادرجان ۴ ریال و ۲۰ شاهی.

    پیرزن می گفت: نمی شود که ۶ ریال بخرید؟

    مسگران می گفتند: خیر مادر ،
    برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفد.
    پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید
    و همه تاحدودِ همین قیمت را می دادند.

    بالاخره به همان مسگری رسید
    که دکان مورد نظر من بود.

    مسگر به کار  خود مشغول بود که پیرزن گفت:
    این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم ، خرید دارید؟

    مسگر پرسید مادر چرا به ۶ ریال؟
    پیرزن سفره‌ی دل شکسته اش را باز کرد و گفت:
    فرزندی مریض دارم
    که طبیب نسخه ای برای او نوشته است
    که پول آن تقریباً ۶ ریال می شود!
    مسگر دیگ را گرفت و گفت:
    این کاملاً دیگ سالم و بسیار قیمتی است.
    حیف است که آن را بفروشید

    *امّا اگر مُصِر هستید من آن را به ۲۵ ریال می خرم!

    پیر زن گفت: مرا مسخره می کنی؟!
    مسگر گفت: ابدا جسارت نمی کنم مادرجان .
    دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن نهاد.
    پیرزن که شدیداً متعجب شده بود؛
    دعا کنان دکان مسگر رضازاده را ترک کرد
    و دوان دوان راهی خانه ی خود شد.

    نصراله سیچونی گفت :
    من که ناظر ماجرا بودم
    و وقت ملاقاتم باخدا فراموشم شده بود
    در دکان مسگر خزیدم و گفتم :
    عمو انگار تو کاسبی هیچ بلد نیستی؟!

    اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند
    و بیش از ۴ ریال و  ۲۰ شاهی ندادند
    آنگاه تو به ۲۵ ریال راحت خریدی؟!
    مسگر پیر گفت : من دیگ نخریدم!
    من پول دادم نسخه ی فرزندش را مهیّا کند.
    پول دادم یک هفته از فرزند بیمارش نگهداری کند
    پول دادم مجبور نشود بقیه ی وسایل خانه اش را بفروشد
    من دیگ نخریدم... .

    از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم
    در فکر فرو رفته بودم که

    ندایی با صدای بلند در قلبم گفت: 
    با چلّه گرفتن و عبادت‌کردنِ زیادی ، 
    کسی به زیارت ما نخواهد آمد!
    دستِ اُفتاده ای را بگیر و بلند کن
    آن‌گاه ما خود به زیارت تو خواهیم آمد.

    گر بر سرِ نفسِ خود امیری ، مَردی
    وَر بر دگران خُرده نگیری ، مَردی
    مَردی نَبُوَد فُتاده را پای زدن ....‌
    گر دستِ فُتاده ای بگیری ، مَردی
     
    🍁شعر از رودکی🍁
    🍃🍁🍃

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۴۲۴۰ در تاریخ يکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲ ۰۵:۱۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0