يکشنبه ۲ دی
☄️ رحیم معینی کرمانشاهی☄️
ارسال شده توسط مسعود مدهوش( یامور) در تاریخ : پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ۱۴:۱۶
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۳۵ | نظرات : ۱۹
|
|
استاد رحیم معینی کرمانشاهی ،نقاش، روزنامهنگار، نویسنده، شاعر و ترانهسرای اهل ایران بود.
زاده۱۵ بهمن ۱۳۰۱
کرمانشاه،محل زندگی تهران
درگذشته۲۶ آبان ۱۳۹۴ (۹۳ سال)
تهران،
کهولت سن، آرامگاه بهشت سکینه کرج پیشه نقاش، روزنامهنگار، نویسنده، شاعر و ترانهسرا،ملیت ایرانی سالهای فعالیت۱۳۳۰–۱۳۸۷همسر عشرت عطوفی (درگذشت)فرزند(ان)شیرین، حسین، نوشین، مریم، فرهادپدر و مادرکریم خان معینی
رحیم معینی کرمانشاهی به روایتهای پیشین در سال ۱۳۰۱ خورشیدی در کرمانشاه زاده شدهاست؛ ولی در مراسم گرامیداشتی که در خردادماه سال ۱۳۸۳ برای او در تهران برگزار شده به دفعات سال تولد او را ۱۳۰۴ قید کردهاند. از آن جا که گزارش این مراسم در جزوهای نیز انتشار یافته و اعتراضی از سوی شاعر و ترانهسرا در بر نداشت و میتوان همین روایت آخر را درست دانست. پدرش کریم معینی، ملقب به سالار معظم، مردی شجاع و دلیر بود و به واسطهٔ رفاقتی که با نصرت الدّوله فیروز داشت، چندی از طرف وی به حکومت فارس منصوب شد و مدتی نیز برای سرکوبی شورشیان لرستان با سپهبد امیر احمدی همکاری کرد و پس از فوت نصرت الدّوله برای همیشه از کارهای سیاسی کنارهگیری کرد و در گوشهٔ انزوا به سر بُرد. نیای معینی حسین خان معین الرعایا مردی لایق و با سواد و مردم دار بود و از نظر بخشش و کمکی که به مردم میکرد مورد توجه و احترام بود و نسبت به ائمهٔ اطهار اخلاص فراوان داشت و در نهضت مشروطه و استبداد به دست مردی ناشناس به تحریک عدهای از مالکین کشته شد. وی تکیهای در کرمانشاه بنا کرد که اکنون به نام برادر کوچک او معاون الملک مشهور است.
فعالیت هنری وی
او از سال ۱۳۲۰ خورشیدی به کار نقاشی پرداخت و در این راه پیشرفت کرد و تابلوهایی نیز به یادگار گذارد که از جمله تابلو مسیح با کار سیاه قلم است و در ضمن کارهای نقاشی به نظم شعر میپردازد و قسمتی از آثار ادبی و اجتماعی او در روزنامهٔ سلحشوران غرب به چاپ رسید و داستان اختر و منوچهر را در چهار تابلو به رشتهٔ نظم کشید و در آن حقایقی از اجتماع زمان را مجسم کرد. شاعری توانا و خوش ذوق و دوست داشتنی است و ضمن سرودن شعر چندی به ترانه سُرایی پرداخت و ترانههای او که توسط خوانندگان رادیو خوانده میشد از شهرت به سزایی برخوردار شد. آشنایی با نقاشی و فنون آن سبب شد که در خلق اشعار و ترانههایش گرایش به تصویرسازی داشته باشد.
کرمانشاهی از بیست و یکم مردادماه هزار و سیصد و سی خورشیدی به دستور محمّد مصدّق نخست وزیر وقت به استخدام ادارهٔ کّل انتشارات و تبلیغات درآمد و در سال سی و چهار خورشیدی به معاونت ادارهٔ رادیو منصوب گردید. استاد معینی کرمانشاهی در ابتدای دهه سی خورشیدی و به پیشنهاد علی دشتی تخلّص «امید» را برگزید و پس از اعتراض اخوان ثالث از داشتن تخلّص منصرف شد و پسوند کرمانشاهی را به دنبال نام خانوادگی معینی اضافه نمود و با نام معینی کرمانشاهی به کار هنری پرداخت. از آثار او میتوان به دیوان ای شمعها بسوزید شامل غزلیّات وی تا سال چهل و چهار خورشیدی، اندیشهای در مثنوی به نام فطرت، دیوان خورشید شب شامل غزلیّات سروده شده تا سال شصت و پنج خورشیدی، بررسی آثار و احوال لسانالغیب در حافظ برخیز، در خرابات مغان شامل تضمین غزلیّات حافظ، خواب نوشین، حکایت نگفته و ده جلد تاریخ منظوم ایران پس از حمله اعراب تا عصر حاضر تحت عنوان شاهکار تاکنون طبع و نشر شدهاست. معینی کرمانشاهی تا روز یک شنبه بیست و چهارم آبان ماه ۱۳۹۴ قلم به دست مشغول ادامه شاهکار بود و تنها کهولت سن و سنگینی گوش او را رنج میداد. رحیم معینی کرمانشاهی پس از چهل و هشت ساعت تب خفیف روز بیست و ششم آبان ماه به منظور درمان تب و دیدار از فرزندش حسین معینی کرمانشاهی که بستری بود عازم بیمارستان جم شد که قبل از رسیدن در اتومبیل با سکته قلبی از رنج زیستن رهایی یافت. طبق وصیّت معینی کرمانشاهی، مسئولیّت جمعآوری، ویرایش، نظارت بر چاپ غزلیات، خاطرات و ادامه شاهکار به فرزندش حسین داده شدهاست کما اینکه آثار آهنگین استاد نیز در سال ۱۳۷۳ خورشیدی به وی واگذار گردیده بود. شرح زندگانی رحیم معینی کرمانشاهی با اسناد و مدارک به قلم حسین معینی کرمانشاهی در issuu.com قابل دسترس است.
فعالیت روزنامهنگاری ویرایش
رحیم معینی کرمانشاهی در سال ۱۳۲۸ در شهر کرمانشاه روزنامهٔ سلحشوران غرب را بنیان گذاشت. این روزنامه در سالهای نخست وزیری محمد مصدق از مشی این دولت حمایت کرده و به همراه چند نشریهٔ دیگر در کرمانشاه نام «مطبوعات ملی کرمانشاه» را بر خود نهادند. پس از سقوط دولت مصدق در سال ۱۳۳۲، سلحشوران غرب نیز توقیف شده و معینی کرمانشاهی برای مدتی زندانی و همچنین از شغل خود در بانک سپه اخراج شد.
رحیم معینی در تاریخ سه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۴ در سن
اشعار معینی کرمانشاهی + گلچین زیباترین اشعار عاشقانه و زیبای شاعر معروف
زیباترین اشعار عاشقانه معینی کرمانشاهی
در این بخش گلچین اشعار شاعر معروف معینی کرمانشاهی را گردآوری کرده ایم. امیدواریم از خواندن این مجموعه کوتاه و بلند عاشقانه لذت ببرید.
بیان نامرادی هاست اینهایی که من گویم
همان بهتر به هر جمعی رسم کمتر سخن گویم
شب و روزم به سوز و ساز عمر بی امان طی شد
گهی از ساختن نالم گهی از سوختن گویم
خدا را مهلتی ای باغبان تا زین قفس گاهی
برون آرم سر و حالی به مرغان چمن گویم
مرا در بیستون بر خاک بسپارید تا شب ها
غم بی همزبانی را برای کوهکن گویم
بگویم عاشقم بی همدمم دیوانه ام مستم
نمی دانم کدامین حال و درد خویشتن گویم
از آن گمگشته من هم نشانی آور ای قاصد
که چون یعقوب نابینا سخن با پیرهن گویم
تو می آیی به بالینم ولی آندم که در خاکم
خوش آمد گویمت اما در آغوش کفن گویم
✨بزرگان علم و فرهنگ و ادب و هنر جاوید نامند✨
منبع: ویکی پدیا🤞
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۴۲۳۱ در تاریخ پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ۱۴:۱۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
درودتان شاعر بانو خانم دکتر استاد کوهواره ارجمند🪴🌹👏🍃🌾☄️🪷🌟
بله بنده نیز خیلی ایشان و اشعار که چه عرض کنم عسل،در گرانبهای ایشان را دوست میدارم،روحشان شاد است یادشان بر دلهایمان ،واقعا مفاخر بزرگی دارد این خاک و مرز پر گوهر🙏👏🌹🪴🪷☄️☄️
فردا سالروز اسمانی شدن ایشان است به رسم ادب و احترام یادمی کنیم از خدمات ایشان☄️🪷🪴🪴🌹👏🙏🌟🌟🌾🌾🍃🌸🌱🌱☘️
سپاس از همراهی و قلمی که به حق نگارش فرمودید☘️🌱🌸👏👏👏👏👏🙏🙏🙏🙏 | |
|
درودتان استاد انصاری ارجمند🙏👏🌸🌱
خداوند سایه ی شما بزرگان را مستدام بدارد🌱🌸👏🙏🙏☘️🍃🍃🌾🌾🌟🌟🌹🪴🪴🪷☄️☄️
سپاس از همراهیتان گرانمایه👏🌸🌱🪷🌹🌟🌟🌾🍃☘️ | |
|
درودتان ادیب بزرگوار جناب اشرفی گرانقدر☘️🍃🌾🌟🌹🪷🪷🌱🌱🌸🌸👏☄️🪴
خداوند شما ادیبان را برای این مرز و بوم نگاه دارد🙏🪴☄️☄️👏🌸🌱🌱🪷🌹🌹🌟
سپاس از همراهی ارجمندتان🌟🌹🪷🌱🌱 | |
|
درودتان استاد اندیشمند بانو دکتر طالب زاده ادیب ارجمند🌱🪷🌹🌹🌟🌸🌸👏☄️☄️🪴🪴🙏🌾🌾🍃☘️☘️
خداوند شما ادیبان بزرگوار را برای این مرز و بوم محفوظ دارد،واقعا گوهرهای بزرگی در موطن عزیزمان بوده،هستند و خواهند امد☘️🍃🌾🙏🪴☄️👏👏👏👏👏
سپاس از همراهی سراسر مهر و بزرگواری شما👏☄️🪴🙏🌾🍃☘️🌸🌟🌹🪷🌱✨⭐ | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام و درود
روح شریف ایشان شاد و یادشان جاودانه گرامی
ترانه های ماندگاری دارند دیوان شعرشان رادارم و کتاب زیبای ( ای شمع ها بسوزید ) از ایشان و شعر معروف( عجب صبری خدا دارد ) و آثار هنری و ترانه های بسیاری از ایشان که خوانندگان و هنرمندانی مثل خانم الهه و آقای علیرضا افتخاری و آقای سالار عقیلی با آهنگسازی های ناب استادانی مثل آقای تجویدی و دیگر هنرمندان عزیز کشورمان اجرا نمودند . مثل ترانه تنها ماندم یا ترانه ی معروف ( این همه آشفته حالی) والی آخر
سلامت و دلشاد باشید
عجب صبری خدا دارد
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
همان یک لحظهی اوّل ،
که اوّل ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان ،
جهان را با همه زیبایی و زشتی ،
به رویِ یکدگر ، ویرانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
که در همسایه ی صد ها گرسنه ،
چند بزمی گرمِ عیش و نوش می دیدم ،
نخستین نعره ی مستانه را خاموش آن دم ،
بر لبِ ، پیمانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
که می دیدم یکی عریان و لرزان ،
دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین ،
زمین و آسمان را
واژگون ، مستانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
نه طاعت می پذیرفتم ،
نه گوش از بهرِ این بیدادگرها تیز کرده ،
پاره پاره در کفِ زاهد نمایان ،
سَبحه ی ، صد دانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
برای خاطرِ تنها یکی مجنونِ صحراگَردِ بی سامان ،
هزاران لیلیِ ناز آفرین را کو به کو ،
آواره و دیوانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
بگردِ شمعِ سوزان ِ دل عشّاقِ سرگردان ،
سراپای وجود بی وفا معشوق را ،
پروانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
به عرشِ کبریایی ، با همه صبرِ خدایی ،
تا که می دیدم عزیز نابجایی ،
ناز بر یک ناروا گردیده
خواری می فروشد ،
گردش ِ این چرخ را
وارونه ، بی صبرانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
که می دیدم مشوّش عارف و عامی ،
ز برقِ فتنه ی این علم ِ عالَمسوز ِ مردمکُش ،
به جز اندیشه ی عشق و وفا ، معدوم هر فکری ،
در این دنیای ، پُر افسانه می کردم .
عجب صبری خدا دارد !
چرا من جای او باشم .
همین بهتر که او خود جای خود بنشسته وُ
تاب تماشای تمام زشتکاری های این مخلوق را دارد
وگرنه من به جای او چو بودم ،
یک نَفَس کی عادلانه سازشی ،
با جاهل و فرزانه می کردم ؟!
عجب صبری خدا دارد !
عجب صبری خدا دارد !
زنده یاد معینی کرمانشاهی