دیروز بعد از زمان قابل توجهی، مجدد در شعر ناب ورود کردم و حس خوبی از این پویایی و حضور افراد اهل شعر و ادب به من دست داد.
در حالی خوش که ناشی از مطالعۀ اشعار بعضی از کاربران سایت وزین شعر ناب بود، به این فکر میکردم چرا من تخلصی ندارم؟ آیا اصلاً باید تخلصی برای خودم انتخاب کنم وقتی هنوز به اندازۀ یک دفترچۀ یادداشت کوچک جیبی هم شعر یا بیتی منتشر نکردهام؟
ابتدا شرم کردم از نام سنگین "شاعر" و بزرگانی چون حافظ و سعدی و مولوی و خاقانی و به خودم نهیب زدم که تو را به چه تخلص؟
اما ندایی دیگر گفت: وقتی از هفت سالگی اهل قلم و نوشتن هستی و گهگداری حالی خوش به تو دست میدهد و بیتی میسرایی، تو هم تخلصی برای خودت انتخاب کن؛ از کسی هم چیزی کم نخواهد شد؛ چرا که آسمان دریای ادب و فرهنگ سرزمین عزیزمان ایران انقدر بزرگ است که تخلص داشتن یا نداشتن فرد کوچکی چون من، خلل یا آسیبی را به مقام یا جایگاه هیچ شاعری وارد نمیکند.
در اینترنت جستجو کردم تا نحوۀ انتخاب تخلص را یاد بگیرم؛ روایت انتخاب تخلص "شهریار" توسط استاد شهریار را به تماشا نشستم؛ اما جوابم را نگرفتم.
و در نهایت به این نتیجه رسیدم انتخاب تخلص به ظاهر ساده اما در عمل بسیار پیچیده است و باید ارتباطی با شخصیت و درون یک نویسنده یا شاعر داشته باشد.
با این حال ممنون میشوم دوستان اهل قلم و شعر به بنده ایده و پیشنهاد بدهند که چگونه این مسیر را طی کنم و یا چه تخلصی را برگزینم؟ اصلاً نفس کار صحیح است یا خیر؟ متشکرم. سجاد رحیمی مدیسه، شامگاه جمعه - ۳۱ شهریور ۱۴۰۲
از چنار از پشه از تابستان
روی پای تر باران به بلندی محبت برویم..
درود بر شما
برقرار باشید