سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        نور عشق بخشش
        ارسال شده توسط

        منیژه قشقایی

        در تاریخ : سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۰۲:۳۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۶۸ | نظرات : ۱۹

        خندانکدرود وعرض ادب بر همه ی شما عزیزان و نوروز همچنان مبارک خندانک
         
        لزوم بودن و ماندن در فرکانس بالا و ارتعاش بالاتر به دلیل سرعت رسیدن به خواسته ها و دریافت آنچه می اندیشیم است ، برای رسیدن به زندگی آرمانی و جامعه ای که همه ی افراد در رفاه باشندو زندگی کنند به معنای حقیقی افراد می یابد سطح فرکانس خود را بالا ببرند ، وقتی افراد یک جامعه ناامید باشند ، افکار منفی داشته باشند  و دلسرد هیچ تصمیم گیری نیز عاقبت به خیر نمی شود یا محقق نمی شود همین هربه یکی از ابزارهای حکومت بر جوامع انسانیست .
         
        چه عواملی فرکانس و ارتعاش را باا لا می برد ؟ شکر گذاری و معنویت ،نزدیکی هرچه بیشتر به خداوند ،خداوندی که عشق است در ستایش و نیایش ، نه پرستیدن از سر رعب و وحشت و درازای بهشت ...
         
        در طبیعت بودن ، استفاده از مواد غذایی طبیعی و ارگانیک ، متاسفانه اغلب پروتٸین و فرآورده های از این دست آلوده بع اغلب آنتی بیوتیک هاییست که سراسر برای بدن مضر می باشد مگر اینکه کاملا روستایی باشد و به دور از محصولات کارخانه ای ،انواع فست فودها نیز ...
         
        استفاده ی کمتر از مواد شمیایی ، و باز هم شکر گذاری .آگاهی و اندیشیدن خردمندانه ،عدم رفتن به قبرستان ها و عذا داری ها ، در فاز مثبت بودن ...
        افراد مستجاب الدعوة افرادی هستند که به علت ارتعاش بسیار بالا 
        فکر و اندیشه اشان محقق می شود (البته در جهت نیکی و نوری و الهی و عشق )
         
        در پناه یکتای بی تا باشید خندانک
        سپاس از مدیریت محترم سایت جناب استاد احمدی زاده گرامی 🙏

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۳۱۶۴ در تاریخ سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۰۲:۳۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۰۱:۱۵
        درود و سپاس استاد بانو جان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۲۲:۲۱
        درود بر شما بانو قشقایی

        قلمتان نویسا

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۰۱:۱۶
        درود و سپاس از حضورتان استاد محمدی گرامی خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۰۴:۳۲
        درودیان برشما بانوعزیز سرکارخانم قشقایی مهربان سپاسگزارم بابت این پست مفید وزیبا وجذاب و پرمفهوم احسنت برشما استاد بانو عزیز سرکارخانم قشقایی عزیز ومهربان 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۲۰
        سپاس جناب کاظمی نیک مهربان فصلهای دلتان همواره بهاری. و لبریز از گل خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۸:۰۹
        سپاسگزارم بانوعزیز بانو عشق ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️❤️
        ❤️❤️❤️
        ❤️❤️
        ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️
        اصغر ناظمی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۴۳
        سلام بانو
        باعشق زیستن مفهوم واقعی زند گی ست ، بلی
        اما ، انسان باید به خودآگاهی نیز برسد ودلیل دوری از آن ناآگاهی قرون متمادی اوست که زندگی خشونت بار را برای او به ارمغان آورده..... عشق را نمی توان به کسی تزریق کرد ، مگر فرد به خودآگاهی برسد که آن شکوفایی عشق برای اوست.... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        هرچند انسان از فرمول بیزار است اما ؛
        خودآگاهی = تبلور عشق
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۲۰
        سلام علیکم ،سلامت باشید استاد ناظمی ارجمند ،آری درست می فرمایید ،عشق ،نور ،بخشش ،به امید روزی که خورشید قلب و عشق بشریت از خاک سر بر آورد و زمین دوباره بهشت شود خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۲۹
        حقیقت که بیدارشدن از خواب و هیپنوتیزم هزاران ساله برای انسان سخت است ،رهاشدن از تمام تعین ها ،نام ها ،نژادها ، مرزها ، منیت ها ...

        عشقت رسد به فریاد خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۲۲
        درود ادب و پوزش برای درج کلمه ی حربه،هربه برقرار باشید در پناه عشق خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۴۰
        درودها استاد بانو سرکار خانم قشقایی
        از عاشقی عرفا در یافتیم که عبور از خویشتن
        عشق را به تعالی می رساند
        و این نه خود کامگی بلکه خود باختن استدر شوکت وشکوه عشق ، ا بتدای ظن به عشق خود فریبیست که با ممارست می رسد به خودبعد خود آگاهی . خود آگاهی تازه گام اول معرفت بعد از حادثه عشق است
        پارسا بمانید انشالله
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۴۴
        درودها استاد فخوری مهربان ،به به بسیارزیبا بیان نمودید ، آنچه کلام این کوچکترین عاجز است از بیانش ... ممنون از دعای زیبا..الهی آمین ،وسپاس از حضور همیشه ارزنده و آگاهتان خندانک خندانک (والبته من استاد نیستم )بزرگوارهستید خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۴۰
        تقدیم با احترام
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۴۴
        زنده باشید و سپاس خندانک 🙏
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۳:۲۸
        به نام خداوند بخشنده ی مهربان
        حضرت عطار 🙏 خندانک

        در مصیبت نامه پنج وادی تصور کرده است و در منطق الطیر هفت وادی. از این قرار :
        ۱- طلب ۲- عشق ۳- معرفت ۴- استغنا ۵- توحید ۶- حیرت ۷- فقر و فنا و برای هر یک شرحی بسیار شیوا و دل انگیز آورده است.
        گفت ما را هفت وادی در ره است چون گذشتی هفت وادی، درگه است
        هست وادی طلب آغاز کار وادی عشق است از آن پس، بی کنار
        پس سیم وادی است آن معرفت پس چهارم وادی استغنا صفت
        هست پنجم وادی توحید پاک پس ششم وادی حیرت صعب‌ناک
        هفتمین، وادی فقر است و فنا بعد از این روی روش نبود تو را
        در کشش افتی، روش گم گرددت گر بود یک قطره قلزم گرددت
        وادی اول: طلب
        چون فرو آیی به وادی طلب پیشت آید هر زمانی صد تعب
        چون نماند هیچ معلومت به دست دل بباید پاک کرد از هرچ هست
        چون دل تو پاک گردد از صفات تافتن گیرد ز حضرت نور ذات
        چون شود آن نور بر دل آشکار در دل تو یک طلب گردد هزار
        وادی دوم: عشق
        بعد ازین، وادی عشق آید پدید غرق آتش شد، کسی کانجا رسید
        کس درین وادی بجز آتش مباد وانک آتش نیست، عیشش خوش مباد
        عاشق آن باشد که چون آتش بود گرم‌رو، سوزنده و سرکش بود
        گر ترا آن چشم غیبی باز شد با تو ذرات جهان هم‌راز شد
        ور به چشم عقل بگشایی نظر عشق را هرگز نبینی پا و سر
        مرد کارافتاده باید عشق را مردم آزاده باید عشق را
        وادی سوم: معرفت
        بعد از آن بنمایدت پیش نظر معرفت را وادیی بی پا و سر
        سیر هر کس تا کمال وی بود قرب هر کس حسب حال وی بود
        معرفت زینجا تفاوت یافت‌ست این یکی محراب و آن بت یافت‌ست
        چون بتابد آفتاب معرفت از سپهر این ره عالی‌صفت
        هر یکی بینا شود بر قدر خویش بازیابد در حقیقت صدر خویش
        وادی چهارم: استغنا
        بعد ازین، وادی استغنا بود نه درو دعوی و نه معنی بود
        هفت دریا، یک شمر اینجا بود هفت اخگر، یک شرر اینجا بود
        هشت جنت، نیز اینجا مرده‌ای‌ست هفت دوزخ، همچو یخ افسرده‌ای‌ست
        هست موری را هم اینجا ای عجب هر نفس صد پیل اجری بی سبب
        تا کلاغی را شود پر حوصله کس نماند زنده، در صد قافله
        گر درین دریا هزاران جان فتاد شبنمی در بحر بی‌پایان فتاد[۲]
        وادی پنجم: توحید
        بعد از این وادی توحید آیدت منزل تفرید و تجرید آیدت
        رویها چون زین بیابان درکنند جمله سر از یک گریبان برکنند
        گر بسی بینی عدد، گر اندکی آن یکی باشد درین ره در یکی
        چون بسی باشد یک اندر یک مدام آن یک اندر یک، یکی باشد تمام
        نیست آن یک کان احد آید ترا زان یکی کان در عدد آید ترا
        چون برون ست از احد وین از عدد از ازل قطع نظر کن وز ابد
        چون ازل گم شد، ابد هم جاودان هر دو را کس هیچ ماند در میان
        چون همه هیچی بود هیچ این همه کی بود دو اصل جز پیچ این همه
        وادی ششم: حیرت
        بعد ازین وادی حیرت آیدت کار دایم درد و حسرت آیدت
        مرد حیران چون رسد این جایگاه در تحیر مانده و گم کرده راه
        هرچه زد توحید بر جانش رقم جمله گم گردد ازو گم نیز هم
        گر بدو گویند: مستی یا نه‌ای؟ نیستی گویی که هستی یا نه‌ای
        در میانی؟ یا برونی از میان؟ بر کناری؟ یا نهانی؟ یا عیان؟
        فانیی؟ یا باقیی؟ یا هر دویی؟ یا نه‌ی هر دو توی یا نه توی
        گوید اصلا می‌ندانم چیز من وان ندانم هم، ندانم نیز من
        عاشقم، اما، ندانم بر کیم نه مسلمانم، نه کافر، پس چیم؟
        لیکن از عشقم ندارم آگهی هم دلی پرعشق دارم، هم تهی
        وادی هفتم: فقر و فنا
        بعد ازین وادی فقرست و فنا کی بود اینجا سخن گفتن روا؟
        صد هزاران سایهٔ جاوید، تو گم شده بینی ز یک خورشید، تو
        هر دو عالم نقش آن دریاست بس هرکه گوید نیست این سوداست بس
        هرکه در دریای کل گم‌بوده شد دایما گم‌بودهٔ آسوده شد
        گم ‌شدن اول قدم، زین پس چه بود؟ لاجرم دیگر قدم را کس نبود
        عود و هیزم چون به آتش در شوند هر دو بر یک جای خاکستر شودند
        این به صورت هر دو یکسان باشدت در صفت فرق فراوان باشدت
        گر، پلیدی گم شود در بحر کل در صفات خود فروماند به ذل
        لیک اگر، پاکی درین دریا بود او چو نبود در میان زیبا بود
        نبود او و او بود، چون باشد این؟ از خیال عقل بیرون باشد این
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۲ ۰۶:۴۳

        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۲۱
        قلمتان نویسا
        در پناه حق
        درود درود
        خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا صدقی
        محمدرضا صدقی
        يکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ ۰۰:۲۰
        درود استاد خسته نباشید

        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4