پنجشنبه ۲۴ آبان
شاعرانههای شعر و شاعر ۴
ارسال شده توسط شبنم حکیم هاشمی در تاریخ : جمعه ۴ فروردين ۱۴۰۲ ۰۳:۴۵
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۷۴ | نظرات : ۵
|
|
پروانهای داشت پرزنان از مقابل یک پنجره میگذشت که عطری بسیار روحنواز به مشامش رسید.
از پنجره پرسید: «این عطر فوقالعاده از چیست؟ از کجا میآید؟ با عطر تمام گلهایی که تا به حال شناختهام فرق دارد!»
پنجره جواب داد: «این عطر گلواژههای یک شعر است!»
پروانه گفت:«این شعر کجاست؟»
پنجره گفت:«بیا داخل... و شعر را ببین...»
پروانه پر زد و از پنجره وارد یک اتاق شد. در اتاق یک میز دید. و روی میز یک صفحهی کاغذ که روی آن شعری بود.
پروانه که از عطر واژههای شعر سرمست شده بود رفت و روی صفحهی کاغذ نشست. آنگاه گرد گلواژههای شعر را جمع کرد و آنها را با خودش برد و همه جا بر خاک پاشید.
از گرد گلواژهها بر خاک هزاران گل رویید. و جهان از عطر گلواژههای شعر لبریز شد!
شبنم حکیم هاشمی
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۳۱۵۱ در تاریخ جمعه ۴ فروردين ۱۴۰۲ ۰۳:۴۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️