پست های وبلاگ

درود باااانوی عشق
بسیار عالی و موافقم..
با آرامش باید ماتریکس را دور زد..
در پناه امن نور و عشق الهی باشید

به نام خداوند بخشنده مهربان

از ۸میلیارد انسان روی زمین اگرفقط ۱۰۰نفرانسان نوری حقیقی شوند انقلاب نوری رخ خواهد داد،هر غضب کردنی باعث می شود هزاران نفر با غضب بدنیا بیایند و هر نگاه عاشقانه ای باعث می شود هزاران نفر با عشق به دنیا بیایند

انقلاب نوری با انقلاب های زمینی متفاوت است ، انقلاب های سراسر دنیا از روی خشم و نفرت و بازی های سیاسی ..زمانی نوری شدن رخ می دهد که آدمی از بند تمام اسارت هاذو تاریکی رها می شود و آزادی زمین از اسارت و استعمار و زور و چپاول هاست ،

در واقع ....
هر آنچه در این جهان انجام می دهیم و روش اصلی ما شده است.... همان چهره روح ما در جهان بعدی معنا می گیرد ....
همه چیز بسیار بسیار ساده است.....
دلآرام

سلام
برهان اینکه اگر صد نفر نوری شوند انقلاب رخ می دهد چیست؟
و نیز فرمود
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

ما
وقتی درون خودمان را می نگریم
فقط مشتی غبار را که از آن پدید آمده ایم می یابیم ...
اما وقتی با عشق به دیگران می نگریم ...
در دیگران بهترین بخش وجودمان را می یابیم ...
و باز می بینیم
که همانا عشق تمام وجودمان است
و این دقیقا همان بخشی است که می توانیم دوستش داشته باشیم ...
و زبان به تحسینش بگشاییم
از این طریق انسان ها دچار منیت شده اند
که فقط خودشان را ببینند و خودشان در آرامش باشند و به دیگران نیندیشند
عشق در تمامی لحظاتمان جاری است
پس چه خوب است که همیشه در عشق باشیم

نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست
آفتاب می تابد
شاخه ها جوانه می زنند
هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب نمی ایستد
و هیچ ماهی تا همیشه در حصار نمی‌مانَد.
نور، سپاه سیاهی را میدرد حتی اگر به قدرِ روزنه ای باشد

تصورات از روح می آید و توهمات و ماتریکس و ذهن از بعد مادی ،هرانچه نیاز به تغییر دارد نیاز به مثبت اندیشی و دیدی عاشقانه دارد .
بله صد درصد موافقم با حضرت عالی استاد بانوسرکارخانم قشقایی
درود فروان محضر نورانی شما

دوردبرشما استاد بانو گرامی وگرانقدر سرکارخانم قشقایی بله بسیار نکات زیبایی بیان کردید منم با تصورات ازروح .....ومثبت اندیش را موافق هستم بسیار لذت بردم بانو گرامی وگرانقدر سرکارخانم قشقایی گرامی وگرانقدر ممنونم بابت این وبلاگ زیبا سپاسگزارم 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️

این خیلی خیلی مهم است که دروغها را باور نکنیم ...اینکه می گویند بیماری برای شماست و ما دارو بشما می دهیم ...اینکه شما نمی توانید همه چیز داشته باشید ...اینکه می گویند شما باید در فاصله طبقاتی زندگی کنید ...اینکه می گویند حس ششم معنی و مفهوم ندارد ...اینکه می گویند هر آنچه که علم نتواند بیان کند را نپذیرید ... اینکه می گویند انسان قدرتمند نیست ..‌ اینکه می گویند حاکم دنیا پول است و ..... همه را حتی تاریخ و باورهای ما را بما دروغ می گویند تا در اسارت باشیم و به قدرت درونمان پی نبریم .

.:
خودبزرگ بینی، فقدان هدف، جاه طلبی مهار نشده، شهوت آزموده نشده، ترسو بودن، ...
فهرست دشمنانی که می کوشند پروازت را به آزادی مانع شوند، بی پایان است و باید در پروازت علیه آنها سرسخت باشی.
به من گفت آرام شوم. آنگاه گفت که فقط می کوشد برایم شرح دهد که دشمنان واقعی ما نحوه رفتارها و احساسات ماست و آنها همانقدر خطرناک و ویرانگر هستند که راهزنان سراپا مسلحی که ممکن است در جاده با آنها رویارو شویم.

گذر ساحران

‍ خودت را بهتر کن ...

این تمام کاری است که می‌توانی ،
برای بهتر کردن جهان انجام دهی !

.:
ما یک دستگاه انتقال و دریافت فرکانس هستیم
مانند یک موبایل،و یا یک گیرنده و فرستنده ی رادیویی!

با هر بار تپیدن قلب،بدنِ مافرکانس ها را از طریق مغز ارسال  و دریافت میکند!
همه چیز انرژی است و انرژی از طریق فرکانس انتقال می یابد.

پس شما در هرلحظه از زندگی،بر روی یک فرکانسِ مشخص و قابل اندازه گیری هستید...

فرکانس به معنی تعداد دفعات مثبت و منفی شدن (نوسان )   بارهای الکتریکی در ثانیه است.


فرکانس بدن انسان، مجموع جبری  فرکانس های قسمت های مختلف بدن انسان است.
مثلا مغز انسان بین 72 تا 90 مگاهرتز فرکانس دارد، اما کولون  که محل نگاه داری مدفوع است،  فرکانسی بین  50 تا 60 مگاهرتز دارد.

هر قسمت بدن انسان دارای یک فرکانس است ؛
کاهش فرکانس  به معنی کاهش انرژی در بدن انسان است و اگر قسمتی از بدن شما بیمار شود فرکانس ان کاهش می یابد.

اگر فرکانس بدن انسان به 58 مگاهرتز برسد شما سرما می خورید و اگر به 42 برسد شما سرطان می گیرید و اگر به 24 برسد شما خواهید مرد..

مغز شما روی امواج_آلفا قرار میگیرد،زمانی که شما از نظر ذهنی و یا فیزیکی بر روی حالت ریلکس و آرامش قرار داشته باشید.
مانند عبادت

و زمانی که خواب آلود هستید نیز امواج مغزتان بر روی آلفا ارتعاش میکند.

این امواج بین بازه ی 9 تا 13 هرتز ارتعاش میکند.

زمانی که شما در خوابِ عمیق هستید، مغزتان روی امواج_دلتا تنظیم می شود و ارتعاش میکند.
و در زمانی که آگاهی ذهنی را از دست بدهید و یا بی روح شوید هم مغزتان روی این بسامد تنظیم میشود.
مثلا زمانی که انسان در کما قرار دارد.

  امواج_دلتا،زمانیست که فرکانس مغز شما پایینتر از 4هرتز باشد

زمانی که شما در درک بسیار بالایی قرار دارید و درحال شناخت و شهود هستید،مغز شما بر روی امواج_گاما قرار می گیرد.

این امواج،زمانیست که فرکانس مرتعش شده از مغز شما بالای 30 هرتز باشد.

روی هر فرکانسی که باشی،محتویات درون اون فرکانس رو دریافت خواهی کرد...

دقیقا مانند امواج  رادیو و تلویزیون.شما برای تماشای فوتبال،سراغ یک شبکه و موج خاص و از قبل تعیین شده می روید و در واقع می دانید که شبکه ی 3،فوتبال پخش خواهد کرد!

مغز هم این ویژگی را دارد و نسبت به موجی که روی آن قرار دارد،ذهنش اطلاعات متعلق به آن فرکانس را دریافت و پردازش میکند.

🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃

هرآنچه که ما بدست می آوریم بستگی به سطح مدار مادارد،باید مدار خود را ارتقا دهیم .

چگونه می توان مدار را تغییر داد ...
«من و جام می و معشوق الباقی اضافات است ،اگر هستی بسم الله که در تاخیر آفات است ،شراب ذات روحانی ما هست و شیشه ی شراب جام وجودی و تن آدمی‌ست.

آمین یا رب العالمین💎🙏
در پناه حضرت عشق باشید همیشه 🙏🤍❤️💚🌈💜💛🧡💖🌷🍃

به نام خداوند بخشنده مهربان


یا ودود
پنج روح جاری در هستی
1روح جمادی، مربوط به اشیاهست، تارهای مرتعش و بعد مکان.

2روح نباتی، مجموع بازها و مولکولها که در هستی وجود داشته اند و به آن دی ان ا وارد شده است، روح الحیات نیز گفته ی می شود مثل تک سلولی. گیاهان روح نباتی دارندو دارای روح جمادی نیز هستند

3روح حیوانی یا روح القوه، یعنی گیاه تکامل که یافت و دچار جهش ژنتیکی شدند، حیوانات خلق می شوند، اینجا اقدام ممکن می شود یعنی اختیارو عملکرد شکل می گیرد حیوانات نیز دارای روح جمادی و نباتی هستند.

4روح الهی.
از خلقت ادم است که روح در او حلول می کند
و همراه او روح الهی بر زمین امد، برای اصلاح ژنتیکی و دمیده شدن
روح انسانی.

5روح انسانی، روحیست که آدم بر انسان نمامی تاباند
روح انسانی ذره ای از رو ح الهیست. انسانی رشد می کند
و به بالا می رود که این روح در اودمیده شود، آنچه
بعد ازمرگ مارا به دنیای بعدی می برد.

آخرالزمان جنگ آگاهی و جهالت است
دجال جهالت است و مهدی 🙏آگاهی
انسانها می باید فرکانس شعوری را بالا ببرند
.فرکانس شعوری چگونه بالا می رود
آگاهی
خرد
دانش
عشق
شکرگذاری
لذتهای روحانی
هر عاملی که تشعشع مثبت دارد
بر آیند فرکانسی بشر را بالا می برد.

نقطه ی مقابل جاهلین.
جنگ آخر الزمان جنگ آگاهی و نادانیست.
نورو عشق و بخشش و زیبایی جاری.

اصولا پرسیدنِ چرا یا چگونه دو تار و پودی هستند که هریک جهانِ ذهن را در دو سویِ مستقل از هم گسترش می دهد , از اینرو واقعیاتِ ذهنی شکل می گیرند و سپس در طولِ بعد زمان , واقعیاتِ عینی توسط ابزارها شکل می گیرند.

لحظه ای که جهانِ ذهن از چرا و چگونگی باز ایستد , جهانِ بیرون نیز می ایستد و حقیقت قابلِ مشاهده. است.

درود و چنانچه تمایل داشتید ،شما عزیزان نیز همراهی نمایید 🙏💎✨

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

خداوندا، اِی که جلوه‌ی باشکوهِ درونیِ من هستی و من تبلوری بیرونی از ذاتِ والای تو هستم”
سرزمین مادری مرا از شر متجاوزان و بدخواهان، مفسدان و وطن فروشان، غارتگران و نابخردان پاک بگردان”
مردمان مرا از نیروهای جهنمیِ حسادت و نفرت، کینه‌ورزی و ستمگری، خودنمایی و خودپرستی، دور بنما”
و از گزند رمالان و فالگیران، جادوگران و درمانگرانِ انرژی‌خوار، ریاکاران و عوام‌فریبان در نقابِ مبلغان معنوی و سخنرانان انگیزشی، محافظت بفرما”
ای روحِ مقدس‌ِ هستی که هیچ نامی جز احساس عشق نداری، هم‌پیمانان روحیِ مرا از تمامی صفات منفی رهایی ببخش تا در هنگام رویارویی با نیروهای قدرتمندِ الهیِ در جریان، ناخواسته موجب حرکت شدید عناصر و وقوع بلایای طبیعی نشوند”
.
از نقطه نوری در ذهن پروردگار، بگذار نور بر ذهن همه ی انسانها و همه ی موجودات جاری شود، بگذار نور بر زمین فرو آید .
.
از تقطه عشقی در قلب پروردگار، بگذار عشق بر قلب همه ی انسانها و همه ی موجودات جاری شود.
.
.
از مرکزی که اراده ی پروردگار می شناسیمش،بگذار نیت انجام کار نیک و کردار نیک در زمین گسترش و تحقق یابد
.
.
از مرکزی که نوع بشر می شناسیمش، بگذار طرح عشق و نور کارگر افتد، باشد دری که شرارت از آن وارد می شود، بسته بماند ، بگذار نور، عشق، قدرت، طرح الهی را دوباره به زمین بازگرداند
.
.
باشد که طرح الهی بر ایران زیبایمان وتمام زمین متجلی گردد
.
.
چنین باد
چنین باد
چنین هست .
.
🌹🙏🌹
.

سلام به به از این همه دانایی دست مریزاد بانوی ادیب وگرامی
استفاده کردیم ممنونم

🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃✨

درود های بی پایان روز ها گذشت و گذشت و رسیدیم به چهار شنبه سوری ،پاسداشت آتش که مطهر می گرداند و تطهیرمی نماید روح و جسم آدمی را ، سپاس از عنصر آتش ، از تمام آبهای جاری ، از خاک و از بادها...

و رسم فال گوش ایستادن ...🙏به نیت گوش سپردن به گفتگوهایی که لبریز از آرزوهای زیبا و اتفاقهای خوش آیند و معجزه های ناگهانی و آنی برای همه ی مردم سرزمین عزیز مان ایران زیبایمان باشد ، چنین باد ،چنین باد چنین هست

و اینچنین نیاکان عزیزمان ،گذشتگان ما به آنچه می اندیشیدند ، برزبان می آوردند و انجام می دادند آگاه بودند


در پناه یکتای بیتا ، الله مهربان
فر و شکوه و ایمان و خرد و جوانمردی ایرانیان تا ابد جاودان .
ندانی که ایران نشست من است
جهان سربه سر زیر دست من است
همه یکدلانند یزدان شناس
به نیکی ندارنداز بس هراس .

عشق و نور به سراسر ایران عزیزمان

جشن سوری و چهارشنبه سوری


براساس سروده‌هاى حکیم فردوسى، سیاوش فرزند کاووس شاه، در هفت سالگى مادر را از دست مى‌دهد.
پادشاه همسر دیگر را برمى‌گزیند، سودابه که زنى زیبا و هوس‌باز بود، عاشق سیاوش مى‌شود.
یکى روز کاووس کی با پـسرنشسته که سودابه آمد ز درزناگاه روى سیاوش بدیدپراندیشه گشت و دلش بردمیدزعشق رخ او قرارش نماندهمه مهر اندر دل آتش نشاند
سودابه در اندیشه بود تا به گونه‌اى سیاوش را به کاخ خویش بکشاند. دختر زیبا و جوان خود را بهانه حضور سیاوش کرده و او را فرا خواند.

که باید که رنجه کنى پاى خویشنمائى مرا سرو بالاى خویشبیاراسته خویش چون نوبهاربگردش هم از ماهرویان هزار
آنگاه که سودابه سیاوش را در کاخ خویش یافت به او گفت:
 هر آنکس که از دور بیند تراشود بیهش و برگزیند ترازمن هر چه خواهى، همه کام توبر آرم ، نپیچم سر از دام تومن اینک به پیش تو افتاده امتن و جان شیرین ترا داده ام
سودابه پس از این که از مهر و عشق خود به سیاوش مى‌گوید، همزمان به او نزدیک مى‌شود. ناگاه او را در آغوش کشیده و مى‌بوسد.
 سرش تنگ بگرفت و یک بوسه دادهمانا که از شرم ناورد یادرخان سیاوش چو خون شد ز شرمبیاراست مژگان به خوناب گرمچنین گفت با دل که از کار دیومرا دور داراد کیوان خدیونه من با پدر بى وفائى کنمنه با اهرمن آشنائى کنم
سیاوش با خشم و اضطراب و دلهره به نامادرى خود گفت:
 ســر بـانـوانـى و هـم مـهـتـرىمن ایدون گمانم که تو مادرى
سیاوش خشمناک از جاى برخاسته و عزم خروج از کاخ سودابه را کرد.
سودابه که از برملا شدن واقعه بیم داشت، داد و فریاد کرد و درست بسان افسانه یوسف و زلیخا، دامن پاره کرده و گناه را به سیاوش متوجه کرد.
بارى سیاوش به سودابه مى‌گوید که پدر را آگاه خواهد کرد.

از آن تخت برخاست با خشم و جنگبدو اندر آویخت سودابه چنگبدو گفت من راز دل پیش توبگفتم نهانى بد اندیش تومرا خیره خواهى که رسوا کنى؟به پیش خردمند رعنا کنى؟بزد دست و جامه بدرید پاکبه ناخن دو رخ را همى کرد چاکبرآمد خروش از شبستان اوىفغانش زایوان برآمد بکوى

در پى جار و جنجال سودابه، کیکاووس پادشاه ایران از جریان آگاه شده و از سیاوش توضیح خواست.
سیاوش به پدر گفت که پاکدامن است و براى اثبات آن آماده است تا از تونل و راهرو آتش عبور کند.
سیاوش گفت اگر من گناهکار باشم در آتش خواهم سوخت و اگر پاکدامن باشم از آتش عبور خواهم کرد.

 ســیـاوش بـیـامد به پــیـش پـدریکى خود و زرین نهاده به سرسیاوش بدو گفت انده مدارکزین سان بود گردش روزگارسیاوش سپه را بدانسان بتاختتو گفتى که اسبش بر آتش بساختزآتش برون آمد آزاد مردلبان پر ز خنده برخ همچو وردچو بخشایش پاک یزدان بوددم آتش و باد یکسان بودسواران لشکر برانگیختندهمه دشت پیشش درم ریختن
سیاوش به تندرستى و چابکى و چالاکى به همراه اسب سیاهش از آتش عبور کرد و تندرست بیرون آمد.
 یکى شادمانى شد اندر جهانمیان کهان و میان مهانسیاوش به پیش جهاندار پاکبیامد بمالید رخ را به خاککه از نفت آن کوه آتش پَِـرَستهمه کامه دشمنان کرد پستبدو گفت شاه، اى دلیر جهانکه پاکیزه تخمى و روشن روانچنانى که از مادر پارسابزاید شود بر جهان پادشاسیاوخش را تنگ در برگرفتزکردار بد پوزش اندر گرفتمى آورد و رامشگران را بخواندهمه کام ها با سیاوش براندسه روز اندر آن سور مى در کشیدنبد بر در گنج بند و کلید!
در نهایت…
این اتفاق و آزمایش عبور از آتش، در بهرام شید (سه‌شنبه) آخر سال روى داده بود و از چهارشنبه تا ناهید شید (جمعه یا آدینه) جشن ملى اعلام شد.
در سراسر کشور پهناور ایران، به فرمان کیکاووس سورچرانى و شادمانى برقرار شد.
از آن پس، به یاد عبور سرفرازانه سیاوش از آتش، همواره ایرانیان واپسین شبانه بهرام شید (سه‌شنبه شب) را به یاد سیاوش و پاکى او با پریدن از روى آتش جشن مى‌گیرند.
هاشم رضی، از پژوهشگران معاصر، درباره ارتباط چهارشنبه سوری و گذر سیاوش از آتش، چنین می‌گوید:
(سیاوش در پایان سال 1013 پیش از میلاد به دستور افراسیاب کشته شد و یک روز پس از کشته شدن سیاوش، فرزند وی کیخسرو در روز پنجشنبه، یکم فروردین 1012 پیش از میلاد در توران متولد می‌شود و چون در آیین زرتشتی سوگواری در رثای مردگان جایز نیست، پارسیان زرتشتی در آخرین شب چهارشنبه پایان سال از آتش می‌گذشته‌اند تا خاطره سیاوش به منظور دفاع از عفت و پاکدامنی، جاودان بماند.).