سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        سه گانه ای درمورد آثار
        ارسال شده توسط

        بهمن بیدقی

        در تاریخ : دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۰۳:۴۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۱۴ | نظرات : ۱۱

        سه گانه ای درمورد آثار
         
        ۱- تصحیح آثار
         وقتی صحبت ازتصحیح آثارِیک هنرمند به میان می آید، یا حتی ویرایشِ آن، دراذهان ، نخست استادی و ترجیحِ تصحیح کننده نقش می بندد ولی بهیج وجه چنین نیست . مثلاً اگر کسی عمری را صرف  تصحیح آثارعظیم وقابل احترام هنرمندانِ عظیمی چون مولانا وحافظ نموده باشد معنایش این نیست که توفقی برآن بزرگان دارد ، فقط از این دیدگاه ، که او عمری را صرف این نموده که آثاری گرانبها دروادیِ اشتباهات لطمه نبینند جای سپاسگزاری دارد .
        تراوشِ ایده و در نهایت ثبت آن بر دفتردنیاییِ آن رؤیا، وآنچه از ماورای این دنیا آمده و زائیده ی تفکری خارق‌العاده است آنقدراهمیت دارد وارزشمندست که فقط او که آن هیچ را، به وادیِ حساب آورده ، لیاقت کسب افتخارِ نام هنرمندیِ آن اثر یا آثار را دارد و پاسداشت از آن آثار، ارزشِ خاص خود را دارد ، ولی نه در حد خلقِ اثر .
        وقتی هم اثری خلق  شد مهم نیست  که مردم آنرا بپذیرند یا  نپذیرند ، روحِ جلوتر از زمانه ای  را  چون ون گوک را بفهمند یا نفهمند، آن هنرمند بتواند آنرا به فروش برساند یا همچو او در فقر بمیرد، بلکه  مهم اینست که آنهمه زیبائیها ازمغزِ ماوراییِ او تراویده وهمه مربوط به اویند اگرچه بعد از روزگارش وحتی در روزگارِ او، سودجویانی آن عظمتها را به سرقت ببرند و به نام خود عرضه اش کنند .
        ۲- سرقت آثار
        سرقت وقتی انجام میشودکه آنچه موردسرقت قرارمی‌گیرد ارزشِ الماس واری داردکه آنکه آنرا می‌دزدد ارزشش را  فهمیده  ولی آنقدر بی ‌وجدان است که می‌خواهد با حسادتی رذل، به نام خودش که عاری از آن حس است قالبش کند، که این کار نیز باعث ارزشِ سارق نمی‌شود و عدم تواناییِ تکراراثر،  بالاخره او را رسوا می کند و مانند هرسارقی، به محکمه اش می کشانَد . ازمحکه ی وجدان تا محکمه ی الهی .
        ایده پرداز آنقدر قابل احترامست که فردیت اش او را درنهایت ، به تسخیرِ قله ی صعودش می کشانَد، در این دنیا نشد ، درآن دنیا
        ۳-کپی آثار
        کپی از آثار نیز برای ذهنی نوپا، درآغاز همچون مسیرِ راه افتادن کودکی نوپا، ایرادی برآن وارد  نیست ولی آنچه زننده است قالب نمودن اثری ژرف وزیبا ازسوی ذهنی راه افتاده است که بخواهد به نام خودش عرضه اش کند. البته درصورتیکه کسی سبْکِ خودش را ایجاد نمود ، سبْک اش برای آثارش ، شناسنامه و اصالتی بهمراه  خواهد داشت که هرکس آن اثر را دید ، لااقل به  ایجاد کننده اش شک میکند که از آنِ اوست و این خیلی ارزشمند است ، و تلفیق ایده هایش باایده هایی ناب هم ، آنچنان غیرقابل بخشش نیست درصورتی که  قسمتِ کپی شده اش ، با اعلام نامِ صاحب اثرِ اصلی اش باشد، همچون فیلمهای اقتباسی . و  رضایت ،  شایسته ی روحی ست که قرارست تا ابد بمانَد .  
        ولی درهرحال درصنعت هم ، ارائه و تولید یک شی ء  که اولین بار بعنوان نوآوری رواج می یابد آنقدر مهمست که تولیدِ بهترازآنهم نمیتواند ارزش آن ایده ی اولیه را از اعتبارش بیاندازد. که هیچگاه ارائه ی مرسدس بنزِ اولیه با تولیدِ بوگاتیِ روز زیرِسوال نمیرود که هیچ، اگر آن ایده ی اولیه خلق نمیشد هیچگاه ایده ی این بِرَند شده حتی ، به منصه ی وجود که هیچ ، شاید درحدِ فکر هم نمی آمد .
        چیزی که مهم است این است که معمولاً صاحبانِ ایده ، به دلیل پردازش به اثرشان و عمری که برسرِ آن
        می گذارند  و درضمن ، تواضع شان ، معمولاً  حتی  از نشر اثرشان  باز میمانند  و بهایش درحد  بهای اخروی شان باقی میمانَد ، ولی دنیائیانند که معمولاً دنیایشان را با آن اثرمی‌سازند .
        ختم کلام اینکه ، آنچه  مهم است خداست و نگاهِ دائمی اش  و فقط اوست که  ارزش این را دارد که به او پرداخت . هم او که در واقع مثل تمامی امور، الهاماتِ ایده های هنرمند هم ، همه از اوست .
         
        بهمن بیدقی 98/12/7

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۳۰۸۱ در تاریخ دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۰۳:۴۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        فرشید ربانی (این بشر)
        دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۱۴:۱۸
        درودها، بهره مند شدم از شما. فقط یک سوال برای من ایجاد شده و آن این است که من نوعی به شخصه برخی از آثارم همانند پیشینیان در می اید، مثلا در مثنوی سرایی به دلیل ارادت فراوان بنده به صاحب سخن فردوسی لحنم بسیار به لحن ایشان نزدیک است به صورتی که اگر کسی آشنا نباشد نمی تواند این دو را از هم تفکیک کند (جز این که زبان فارسی امروزین را من به کار می برم و به جای همی از می استفاده می کنم). حالا این کوی به حساب می آید یا تنها امضای هنری من محسوب می شود؟
        سپاس از شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۱۵:۱۷
        با سلام و عرض احترام آقای ربانی بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف ، و حضور ارزشمندتان
        من فکر میکنم همینکه انسان وجدانش آسوده باشد که اثرش از خودش است کافیست ، و اگر کلماتش دقیقاً از کسی باشد باید نامِ صاحب اثررا عنوان کند .
        اما گاه تکرار آن مطلب به نوعی ست که مصطلح است و همه یا اکثراً میدانند ، که دراینصورت من در نوشته هایم معمولاً آنها را بین علامتِ گیومه قرار میدهم که از باقیِ متن ام به گونه ای جدا شود .
        ممنون ، شاد باشید .
        ارسال پاسخ
        فرشید ربانی (این بشر)
        فرشید ربانی (این بشر)
        دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۱۹:۰۵
        درودتان، من هم در آرایه تضمین هم اسم شاعر را می آورم و هم آن بیت یا مصرع را داخل گیومه می گذارم، اما اگر نام شاعر در وزن ننشیند تنها به گیومه اکتفا می کنم
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۳۰
        درود جناب ربانی، به نظرمن حتی نیازی به گنجاندنِ نام شاعر در شعر نیست، در انتهای شعر بعنوان پی نوشت هم کافیست ، مهم صداقت است که بنظرم شما بسیار فرد صادقی هستید ، درود برشما
        ارسال پاسخ
        فرشید ربانی (این بشر)
        فرشید ربانی (این بشر)
        دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۳۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۱۴:۴۰
        دوردبرشما 🌹🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۱۵:۱۸
        با سلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۵۵
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۳۰
        با سلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۲۹
        درود بر شما
        سپاس از اشتراک این مطلب مفید.
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ۰۶:۱۲
        با سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
        لطف دارید بزرگوار
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2