سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403
  • شكست حملة نظامي آمريكا به ايران در طبس، 1359 هـ‌.ش
16 شوال 1445
    Wednesday 24 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۵ ارديبهشت

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      رنج نامه
      ارسال شده توسط

      زهرا مددی

      در تاریخ : دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۲۸
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۰۹ | نظرات : ۴

      دنیا به جز رنج دگر هیچ ندارد، یکدست کج است، سمت وفا پیچ ندارد.... هر طرفش را که نگاه می کنم قلبم درد می گیرد...نمی دانم بگویم غصه ی انسان های فقیر و مظلوم بیشتر گلویم را می فشارد...یا غصه ی انسان های نادان و ظالم و دزد...دیدن فقر مال دردناک است...اما دیدن فقر شعور دردناک تر... کسانی که روزی شان آغشته به خون مظلومان است، آنها بدبخت ترند، چون فقر شعور و انسانیت دارند...خدایا چرا تمام نمی شود کابوس های من...آیا اینجا همان جهنم نیست که بر بدان وعده داده بودی؟...دلم می خواهد این دنیا زودتر تمام شود...اما تا می خواهم آرزوی مرگ کنم...می بینم این آرزو هم بر من حرام شده است...پس راه آزادی چیست...تا کی در این دنیا بمانم به امید آنکه راه خیر را بروم...من که اسیر هستم و دست و پایم بسته است...نه اجازه ی جهاد دارم که شهید شوم...نه توان دارم که گمراهان را نجات دهم...گویی خودم هم در مرداب آنها غرق شده ام...هر قدمی که بر می دارم، قضاوت می شوم... دلم شکسته...آنقدر که دیگر چیزی از آن باقی نمانده...گویی سنگ ریزه های نفرت از هر طرف به سمت من پرتاب شده و جایگاه دلم را پر کرده.......خدایا نمی دانم چه کنم؛چه بگویم، یا چه بخواهم...خودت بگو چه می خواهی از بشری چون من که اندوه تمام وجودش را گرفته... مجبورم به زندگی ادامه دهم و بیشتر و بیشتر در غفلت گاه دنیا غرق شوم و درد بکشم...آری من خسته ام...دل شکسته ام... آری من عمق دردم...تنها تو می توانی عاقبتم را با نورت روشن گردانی...پس دست قلبم را بگیر و بر من بتاب ای مهربانم....

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۲۸۳۵ در تاریخ دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۲۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      شاهزاده خانوم
      دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۳۹
      دستم بگیر..
      دستم را تو بگیر..
      التماس دستم را بپذیر..
      درمانی باش..
      پیش از آنکه بمیرم..
      خندانک خندانک خندانک
      سلام باااانوی مهربان و دلسوز خندانک
      دلتون همیشه شاد باشه خندانک
      خیلی صمیمی و گرم نگاشته بودید.. خندانک
      امیدوارم آرامش واقعی نصیب همه جهان شود خندانک
      سید هادی محمدی
      سه شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۴۲
      درود بر شما خندانک
      محمد گلی ایوری
      دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۵۵
      هزاران درود بر شما مهربانو مددی گرامی
      (...پس دست قلبم را بگیر و بر من بتاب ای مهربانم....)
      به زیبایی یک نجوا در خلوت بود

      (...خدایا چرا تمام نمی شود کابوس های من...)

      معمولا دردی مشترک در سینه هاست و تنها راه ممکن، همین صدای نالیدن در خاموشی و خلوت است که گاها از نوک قلم ها به گوش می رسد
      به امید اینکه یا گوش شنونده ای پیام را دریابد و چاره اندیشی کند و یا اینکه دل سوخته ای را مرهمی بنهد و چند لحظه ای را آرام گیرد

      به امید رسیدن شادی به سراسر گیتی از جانب آن شادی گستر
      در پناه حق باشید و مسرور
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      زهرا مددی
      سه شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۰۹
      خندانک خندانک سلام و درود و سپاس فراوان از شعرای بزرگوار خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0