چهارشنبه ۷ آذر
ایا روح وجود دارد؟ (۲)
ارسال شده توسط روح اله سلیمی ناحیه در تاریخ : سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۵۵
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۴۷ | نظرات : ۵۲
|
|
از طرفی خدا از روح خودش بر ما داده یعنی این روح مطیع ما گشته ، و فرشتگان بر این روح ناظرند
اما اینجوری هم شدنی نیست اگرچنین است ما که روح را مختار شدیم ما از کدام اصلیم که روح را کنترل داریم
چرا خداوند دنبال دردسر است ،
خلق کند از روحش بدهد چندین نگهبان از جنس فرشته استخدام کند! و در نهایت با مخلوق بجنگد
اگر روح چیزی خاص است پس عامل عقل و هوش چیست
حتما فراتر از روح و مختارتر است ،
اما این عقل یا خرد یا شعور یا درک و فهم یا اگاهی و یا هر اسمی که نامند
از کجا پدید می اید
ایا از روح می گیرد خاصیت فهم را ،
اگر چنین است پس چرا روح نمی تواند کنترل کند انسان را ؟
و از طرفی مگر روح از خدا نیست پس چطور دانشش ناچیز است و عقل و روح در ارتباط ،
مگر جز این است که نمی توان خدا را درک کرد ، پس منتفی است.
اما از کجا می اید عقل و شعور
چطور کل بدن را در اختیار دارد
حتی هر سلول را می فهمد ، چرا روح نمی تواند
گفتم سلول
می دانید که یک سلول از چندین مولکول است، و هر مولکول از چندمیلیون اتم، البته این خاص مولکولهای سلول است
اتم ازالکترون و پروتون پدید امده با یک هسته (پروتون ونوترون ) اما این الکترون یا پروتون نیز بار دارد
بعضی از الکترونها وزنشان از وزن واقعیشان زیاد است
این از دلیل کشش یا جاذبه محیط داخل اتم است پس چیزی ان داخل در جریان است یعنی کوارک
و ملیاردها بار ریزتر ذات بنیادین ذرات است چیزهایی شبیه به ریسمان که هر کدام ارتعاش یا فرکانس خاص خود را دارند ،
و این ارتعاشات شبیه نخ ولی غیر قابل شناخت،.
این ارتعاشات خوی و خاصیت ذرات بالاتر که خاصیت اتم را تشکیل می دهندرا میسازند
و این اتمها که سلولها را تشکیل می دهد خاصیت ذاتی سلول را تعریف می کنند
و این سلولها که هر کدام نقطه خاص از بدن را تشکیل می دهند خاصیت ان نقطه را
و این نقطه ها یک قسمت مثل قلب یا کبد یا چشم و...
پس همه این فسمت ها خاصیت و ذاتشان از ارتعاشاتی چشمه می گیرد که همان انرژی از ریسمانهای بنیادین است این ارتعاشات اگاهی هاست
و این جزء ها خود هوش دارند
ولی در جمع چیزی بنام حیات را پدید می اورند (تک سلولی وچند سلولی) چون برای وجودشان نیاز است حیات و این حیات وقتی شکل بگیرد با تعریف این انرژی و فرکانس ها نوعی خاص از حیات را نمایش می دهند
نوعی مانند انسان در این طراحی هوشی باز تعریف می کند که در جمع این حیات ها هوش رشد می کند
ولی چرا
اینجا باید دوباره به ریزترین ذات ذرات نگاه کرد
این ذرات بنیادی به چییزی تقریبا ده الی یازده بعد نیاز مند است تا درستی خود را ثابت کند
وقتی ابعاد دیگر هست پس اینها با ان ابعاد ارتباط دارند و در اصل بدن انسان شبیه چیزی مثل انتن گیرنده است تا از فرستنده ای مثل ماهواره پیام بگیرد
اما ایا انتن ها خودشان میدانند گیرنده هستند
ولی در نوع زنده مثل انسان مغز در قسمت ناخوداگاهش این اعمال را انجام می دهد
ابعاد دیگر نیز مثل انسان
یعنی انسان در واقع فرستنده هم هست
پس دلیل پیداش عقل و هوش و خرد بازتر نیازیست که ان ذرات بنیادین برای درک بالا از ابعاد دیگر یا همان دنیای موازی که در هم تنیده هستند،
اینجا هزاران سوال پیش میاد
اما اکثرا جوابی قانع کننده نیز دارند
بعد از هم کنشی یا دست یابی ابعاد بر هم انسان تمدنی پیشرفته از نوع یکذمیشود و می تواند تمام انرژی کره را در اختیار بگیرد
و سپس تمدن نوع دوم که تمام کرات حتی خورشید اطراف را مثل راه شیری در اختیار گیرد
پس از ان تمدن نوع سوم که انرژی کهکشان را و نوع چهار انرژی چند ده یا چندصد کهکشان را و همینطور بالاتر
اکنون انسان حتی تمدن نوع یک هم نیست ، نوع یک در واقع باید از انرژی کل یا صدرصد سیاره استفاده کند
و اگر چنین است پس انهایی که می میرند چی می شوند
اینجا باید گفت مرگی وجود ندارد در واقع نوعی سنخیت با رشد است که ما هنوز نمی فهمیم و شاید دلیلی دیگر بر وجود جهانهای موازی باشد که اینگونه عر جایی باید کار کنیم تا به طور همزمان و کامل این یازده بعد را پیش ببریم تا پیدایش واقعیتش
و....
روحی که بعد از مرگ جدا میشود چه چیزی از من می برد
هوش و عقل که دانش و شعور را دارد مرد
روح نتوانست بدن را کنترل کند و از بدن خارج شد
ایا این روح عقل و هوشی سوا دارد ؟
🌹🌹
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۲۳۴۶ در تاریخ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۵۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
درود بانو شاهزاده خانوم خوشحال شدم از توجه و نظرتان امیدوارم به اندازه ای نظارات باشند که قسمت سوم و چهارم را اشتراک کنم وگرنه تمام می کنم پاینده باشید 🌹🌹🌹🌹 | |
|
یادم هست اتفاقا خوشحال هم میشوم از مطالعاتی که دارید اما من اگر کتابی بخوانم خط فکریم را گم می کنم از اونطرف از کتاب هم چیزی گیرم نمیاد همین فکر غلطخودم هم کور میشه دیگه هیچی نمی تونم بنویسم 😂 | |
|
🤭🤭😅😅 کور نمیشه.. پنجرههای آگاهی بیشتری براتون گشوده میشه.. و خط فکری تون بهتر جهت میگیره | |
|
ارابه خدایان احتمالا در رابطه با شکل گیری مذاهب است اینکه چگونه جهان را در نوردید و چگونه روز به روز مردم را در تسخیر خود گرفتند تمام اینها را قبلا خوانده بودم اگر در این موارد باشد البته
| |
|
تا اینجای قصه که دو فصل اول کتاب رو خوندم.. راجع به جهان موازی .. نه شکل گیری مذاهب.. تا ببینیم فصلهای بعدی چی میگه.. | |
|
کتابشو ندارم اخه حتما باید پولم بدم بخرم اره ؟😂 🌹🌹🌹 | |
|
😅😅😅 خسیس در کتابخانهها موجود است.. من از کتابخانه گرفتم.. شما هم عضو شید.. یکبار هزینه.. خواندن چندین کتاب شگرف | |
|
درود جناب افشاری عزیز ایکاش کمی بیشتر توضیح می دادید انطوری که باید نتوانستم بفهمم منظورتان را سپاس گذارم 🌹🌹🌹🌹🌹 | |
|
شما برای حرکت به انرژی نیاز دارید این انرژی از ماده تامین میشود در واقع ماده پدید اورنده یا محرک انرژی است اما در بعد دیگر ماده وجود ندارد در نتیجه انرژی به اینصورت که از ماده بدست میاید متصور نخواهد بود نتیجتا بعد دیگر بعدی مادی نیست و نیاز روح به ماده برای انرژی نیز بی منی خواهد بود | |
|
درود جناب علامیان بزرگوار من نمی دانم ماده صرف چیست ما اصلا ماده ای صرف یا ساکن یا بی عقل نداریم از همان زیر اتم همه دارای شعور هستند ماده در اصل از ابتدا جز مادیت با یک اگاهی نیز در سنخیت است نظر شما را دوبتره و سه بتره بتید بخوانم بسیار جااب نوشتید درود برشما 🌹🌹🌹🌹 | |
|
درود و احترام بانو قشقایی گرام سپاس از نظری که گذاشتید استفاده بردم 🙏 ،🌹🌹🌹🌹🌹 | |
|
درودی مجدد بانو قشقایی گرام کل جهان هستی را انرژی و فرکانس یا ارتعاشات تعریف می کنند در حقیقت عالم مادی ماده نیست همان انرژیست هیچ چیزی یا عنصری نداریم که از چیزی غیر از اتم باشد بر اساس گفته شما اگاهی کنونی جسم بعدیست من متوجه نشدم ایا جسم بعدی در همین جهان است یعنی من قبلا جناب آمِن هوتِپ بودم الان سلیمی شدم یا در جهانی دیگر در بعدی دیگر ؟ در عقیده ی من جهان به این سبکی هام نیست اصلا فکرو خیال ما جزء جهان نیست انگار وگرنه باید چیزی درک میکردیم از طرفی هم اینکه اگاهی در جهان مثل درختی در حال رشد است شبیه زادوولد انسان عجیبترش میکند جهان با این همه عظمت که کهکشان راه شیری در کل از هیچ هم هیچتر است چرا من باید فکر و خیال جهان را در سر داشته باشم دقت بفرمایید_ فکر و خیال جهان هستی_ مسئله ای بسیار بسیار بزرگ است و از ان بزرگتر اینکه چرا در ذهن من یا انسان باید این مسئله باشد وقتی کمی جلوتر حرکت کنیم روح و خدا و این قضایا تماما شکلی دیگر بخود می گیرد ...
| |
|
تو خود حجاب خودی ا ز میان برخیز🙏✨ | |
|
سپاس بانو قشقایی شاید تجربه کرده اید گاهی چنان افکار از جلو دید کنار می رود که انچه را که میبینم نمی توان در کلمات بیان کنم و چنین در گردابی از اندیشه ها نادانی ام را به روشنی می بینم | |
|
از دید من جهان چون یک فلاسک است که نه کاملا بسته و نه باز است خالق در دیواره فلاسک قرار دارد و آنرا احاطه کرده او نه به داخل محتویات فلاسک می آید و نه از آن خارج میشود که هر کدام دلایل خود را دارد که در این مقال نگنجد بعلاوه بنظر حقیر جهان منطقی با سه چیز به پیش میرود 1 منطق جبری 2 اختیار اجباری 3 تفکر فردی(عقلانیت که اگر مایل بودید توضیحات مفصل را بدهم | |
|
درود جناب افشاری بسیار هم مشتاقم برای خواندن توضیحات شما خواهش می کنم هر چه میدانید مرا اگاهی دهید 🙏🙏 | |
|
ارادت استاد شفیعی بزرگوار 🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏 | |
|
من اهل مطالعه نیستم چون عقلم را کور می کند😂
| |
|
كتاب ارابه خدايان اثري است از اريك فون دانيكن به ترجمه ي سيامك بودا و چاپ انتشارات بدرقه جاويدان. نويسنده در كتاب پيش رو به بررسي معماهاي عجيب و علوم ستاره شناسي، كشفيات و ادراكات گذشته ي جهان مي پردازد و با بهره از آثار تاريخي و باستاني، وجود موجودات فضايي را مورد مطالعه قرار مي دهد. | |
|
در طول قرنها سومريها برجها، كاخ ها و اهرامي برپا مي كردند و هرگونه وسيله راحتي كه امكان داشت براي خدايان فراهم مي نمودند و منتظر بازگشت آنها مي شدند. پس از صدها سال آنها بازگشتند. سپس طوفان آغاز شد و پس از طوفان بار ديگر سفينه اي از آسمانها به زمين آمد…، اين در كتيبه هاي سومري ذكر شده است. سومريها به چه صورتي خدايان خود را تصوير كرده بودند؟ از افسانه ها و تصاوير سومري و بعضي كتيبه هاي «آ كادين» اطلاعاتي در اين باره به دست مي آيد. خدايان سومري شخصيتي انساني نداشتند و هر يك به ستاره اي نسبت داده شده بودند. | |
|
سومریان یا میان رود عراق کنونی به علت فراوانی غذاهای گیاهی و دامی قبل از هر نقطه در دنیا یکجا نشینی را شروع کردند البته پس از عصر یخبندان که قاره ها از هم دور ماند رودخانه ها شکل گرفت و اگر دقت کنید رودخانه بین النهرین مصرو نیل چین و تسو یانگ اگر اشتباه نکنم اولین تمدنها را شکل دادند و مذاهب کم کم شروع به شکل گیری از این مناطق کرد | |
|
نمی دونم ادامه ش به مذاهب ختم میشه یا نه.. فعلا که در این دو فصل صحبت از موجوداتی غیر از ما در جهان های دیگه بود.. باید ببینم چی میشه.. سیطره کامل به کتاب ندارم.. باید بخوانمش .. | |
|
درود جناب سلیمی در خواندن هر کتابی ، سعی کنید ان را زیر افکار خود ببرید نه افکارتان را زیر افکار نویسنده اگر اشتباه نکنم ، یعنی سیطرهٔ تفکر و اندیشه بر القائات دیگران. از بحث و مطالب شما بزرگواران استفاده بردم پاینده باشید | |
|
درود جناب ایوری سیطره در اصل چیزی که منظورم بود نیست یعنی یک خط فکری منطقی و حقیقی داشته باشم و هر مطلبی از هر شخصی خواندم در زیر ذربین افکار خودم نگاهش کنم اینجورس ارتباط فکری در صورت بودن مشخص میشود | |
|
🤭🤭🤭 اصلا نخونید.. چیکار کنم.. هی بهانه میآرید شبتون بخیر | |
|
درود جناب افشاری توضیحات شما بسیار زیلا بود 🌹🌹🌹🌹 | |
|
عرض ادب و احترام استاد انصاری بزرگوار بسیار شرمنده کردید با این همه توجه و وقتی که گذاشتید واقعا قابل ستایش هستند کسانی که چون شما اهمیت می دهند برای هر نوشته ای بدون اینکه تمایزی قائل شوید 🙏🙏 پاسخ نظرتان را خواهم نوشت سپاسگزارم🌹🌹🌹🌹🍀 | |
|
درود و احترام ملکبانوی بزرگوار فرمایشتان را موافقم من انسان کنونی که هستیم را تقریبا انتهای زندگی انسان باستان و تحول و پیدایش نوع جدید انسان که انسانی ماهر با ترکیب هوش مصنوعی خواهد بود و این تمام بخاطر رشد هوش و اگاهی است که با انسان کنچنی امکانش نیست سپاس ازنگاه و نظرتان 🌹🌹🌹🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
تفکربرانگیز بود
استفاده بردیم
بنظر من روح اصل آگاهی ست.. و اگر نمیتواند جسم خاکیش را کنترل کند.. بدلیل جاذبههای دنیای خاکیست که گاهی با قدرتتر عمل میکند..شاید هم درست نگویم.. پس مثل خانومهای خوب گوشهای دست به سینه می نشینیم و سخنان بزرگان را میشنویم
بداههای تقدیم روحهای این پست
ای روح 👻
اصل خود را بنما
گو به ما چیست وجود نادیدنیت
بهر چه.. حق دمید از خود به ما
گوهر وجودیت
فهم ما.. شاید رسد
روزی به ذاتت
آن دمی
که برآریم این جسم خاکی از تنت