سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      سریا داوودی حموله شاعر خوزستانی
      ارسال شده توسط

      لیلا طیبی (رها)

      در تاریخ : يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ ۰۲:۳۳
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۱۷ | نظرات : ۱

      بانو "سریا داودی حموله" شاعر، نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی خوزستانی، زاده‌ی سال  ۱۳۵۴ خورشیدی در مسجد سلیمان می‌باشد؛ که از او ، آثاری در حیطه شعر، ادبیات داستانی، نقد و پژوهش منتشر شده است.
      وی تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم در مسجد سلیمان گذراند، و تحصیلات تخصصی ادبیات را در دانشگاه‌های اهواز و اصفهان به پایان رساند. اگرچه تخصص اصلی داودی حموله ادبیات است، اما به خاطر علاقه‌مندی، به پژوهش‌های مردم‌شناسی هم می‌‌پردازد.
      ایشان فعالیت‌های ادبی خود را به صورت جدی از دهه‌ی هشتاد با نقد و تحلیل شعر و داستان در فصلنامه و ماهنامه‌های ادبی عصر پنج شنبه، آزما، کارنامه، کلک، معیار، نسیم شمال، زنده رود... و مطبوعات و نشریه‌هایی نظیر اعتماد، آرمان، ابتکار، بهار، اطلاعات و... شروع کرد. 

      ▪︎کتاب‌شناسی:
      - اوفلیا تو نیستی با گیسوان حرف می‌زنم! (مجموعه شعر) - انتشارات نیم‌نگاه - ۱۳۸۳
      - آسمان حرفی از گیسوان لی‌لی بود! (مجموعه شعر) - نشر پازی تیگر - ۱۳۸۷
      - نان و نمک میان گیسوان تهمینه (مجموعه شعر) - نشر افراز - ۱۳۹۱
      - از عصای شکسته‌ی نیچه تا عصر مچاله‌ی لورکا (مجموعه شعر) - نشر سایه گستر - ۱۳۹۲
      - من ما بودم با دو فاعل اضافی (مجموعه شعر ) - نشر نوید شیراز - ۱۳۹۲
      - سِرنادهای میترائیک (مجموعه شعر) - نشر نصیرا - ۱۳۹۳
      - دانشنامه قوم بختیاری (مردم‌شناسی) - نشر معتبر - ۱۳۹۳
      - همه‌ی کلمات در میدان ونک پیاده می‌شوند! (مجموعه شعر) - نشر کاکتوس - ۱۳۹۴
      - در هر کلمه‌ای آفتاب پنهان است! (مجموعه شعر) - نشر الیما - ۱۳۹۴
      - کلمات بیش از آدمی رنج می‌برند! (نقد و پژوهش ادبی - آنتولوژی شعر شاعران معاصر/ ۳ جلد) - نشر قطره -  ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶
      - خلیجی که از هر طرف خاورمیانه است (مجموعه شعر) - نشر مایا - ۱۳۹۵
      - بافتار و ساختار ادبیات قوم بختیاری (نقد و پژوهش ادبی - آنتولوژی شعر شاعران اقلیمی) - نشر تمتی - ۱۳۹۵
      - بادها با حرف میم شروع می‌شوند (مجموعه شعر) - نشر مایا - ۱۳۹۶
      - ادامه زنی که پلاک خانه را گوشواره کرده است (مجموعه شعر) - نشر هشت - ۱۳۹۶
      - موسیقی قوم بختیاری (مردم‌شناسی) - نشر افراز -  ۱۳۹۶
      - بافتارهای منفرد (نقد و پژوهش ادبی - آنتولوژی شعر شاعران خوزستان، ۲ جلد) - نشر الیما - ۱۳۹۶
      - کبودی همه‌ی سپیدی (آنتولوژی شعر شاعران خوزستان- ۲ جلد) - نشر سیب سرخ - ۱۳۹۷
      - سیندال (مجموعه شعر) - نشر افرود - ۱۳۹۷
      - از همه‌ی نام‌ها (آنتولوژی شعر شاعران جنوب - جلد اول) - نشر بارلاق - ۱۳۹۷
      - شاعران فرامن (آنتولوژی شعر زنان) - نشر هشت - ۱۳۹۷

      ▪︎جوایز ادبی:
      - برگزیده‌ی جایزه‌ی شعر دانشجویی استان اصفهان - ۱۳۸۲
      - برگزیده‌ی مسابقه داستان کوتاه (برای داستانک ماه و ماهی) روزنامه همشهری - بهمن ۱۳۸۲
      - برنده‌ی نخستین جشنواره داستان کوتاه «بهار» در جشنواره داستان نویسی اصفهان - ۱۳۸۳

      ▪︎فعالیت‌های ادبی:
      - داور شعر دانشجویی دانشگاه اصفهان - ۱۳۸۵
      - داور شعر دانشگاه آزاد نجف‌آباد - ۱۳۸۷
      - داور نهایی شعر جایزه‌ی لیراو - تهران ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳
      -عضو هیات منتقدان جایزه‌ی شعر فراسپید - تهران ۱۳۹۵
      - اجرای جشنواره‌ی فرهنگی اقوام - اصفهان ۱۳۸۰
      - اجرای جشنواره‌ی شعر کانون ادبی یزدان‌شهر - نجف‌آباد ۱۳۸۱
      - اجرای جشنواره‌ی فرهنگی بختیاری - نجف‌آباد ۱۳۸۲
       
      ▪︎نمونه شعر:
      (۱)
      [روز هشتم] 
      مرد زنی‌ست 
      با دو نام از ساقه‌ی گندم.
      در یک سکانس تاریخی 
      زمین ادامه‌ی خود را دور ریخت 
      استوا
      به دگردیسی مفعولی 
      تا خورد
      دایره در مضارع چرخید 
      تا ممنوع شد 
      به سه رنگ سپید 
      که این همه سرگردان است.
      در پوست‌اندازی جمعه‌های اشتباه
      با شمارش معکوس
      عشق را به دو نیم کرد
      زنی که نام دیگر مرد بود!.
      (۲)
      به درخت بر می‌گردم
      کلمه 
      پر از قناری است 
      نصف تا را از خودم کم می‌کنم 
      نیمه‌ی دیگرت
      هر که باشد 
      یک حرف بیشتر از شنوایی‌ام ندارد!.
      (۳)
      با چراغی کهنه 
      حروف مقبره‌ها را به رویا گذاشتم 
      حق با گنجشک‌های بعد از ظهر است 
      همه‌ی مردگان 
      وسط زمین دفن می‌شوند 
      جز اسطوره‌هایی که سر به راه نبوده‌اند!.
      (۴)
      از آسمان شما گریخته‌ام
      برای دیوارهایی 
      که از در و پنجره افتادند 
      بگذار به دیوانگی حروف قناعت کنم 
      بمیرم میان شبانه‌های کبود
      مبادا
      تاریک بمیرند 
      صداها به جاده‌ها!.
      (۵)
      ماهی‌ها در قرائت اول عمیق می‌خوابند 
      وقتی می‌میرند 
      از نسبت ما می‌پرسند 
      نمی‌دانند 
      همه‌ی زن‌ها 
      یک آیینه‌ی اضافی دارند!.
      (۶)
      معکوس همه‌ی رودهایی 
      که به هم می‌ریزند 
      در تاریکی فرو رفت 
      خون هر رنگی که بریزد 
      چهره‌ی مردگان را می‌بلعد 
      تا نبیند 
      همه چیز 
      در هیچ خلاصه شده است!.
      (۷)
      ديوارها 
      مرگ ما را شنيدند 
      در جوانی بادها پير شدند 
      بعد از میم مریم‌ها 
      چه سینی را
      مدفون کرده‌ای
      زمین تالاسمی گرفت 
      ماه سوءتفاهم 
      هیچ نمی‌بینم 
      جز آنچه پنهان است!.
      (۸)
      [رفورم] 
      کفش‌ام به پای بادها بخورد
      به پیامبری
      مبعوث می‌شوم 
      شاید نیمه‌ی کسی باشم 
      که با یک کاما 
      جلو نیل را گرفت!.
      (۹)
      [کف‌بین] 
      زن از بستر کدام رود برخاست 
      که ماه
      میان درختان زیتون مرد؟
      عشق بوی ماهیان مرده می‌دهد 
      نه تو 
      همان تو هستی 
      نه ماه همان چراغی 
      که گم شده است!.
      (۱۰)
      [پیشینه] 
      میز 
      بی‌هیچ ادعایی میز است 
      بی‌آنکه بداند 
      حس ششم صندلی 
      به درختان از هوش رفته بر می‌گردد 
      سایه‌ی خود را حذف کرد!.
      (۱۱)
      [مرگ] 
      از درهای بسته حرف زدیم و
      دهان‌های باز
      هیچ فکر نمی‌کردیم 
      مرگ
      نام کوچک ما را صدا زند!.
      (۱۲)
      [آیینه] 
      از نام‌های بسیار تو 
      یکی یادم نمانده
      تا به ماه بگویم 
      پیراهنم به سردسیر 
      دلم به گرمسیر 
      آیینه‌ای پشت سر ندارم
      کمی از آسمان جنوب برایم بفرست!.

       
      گردآوری و نگارش:
      #لیلا_طیبی (رها) 

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۲۲۸۰ در تاریخ يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ ۰۲:۳۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      سید محمدرضا لاهیجی
      يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۰۳
      سلام و درود

      شاید اغراق نباشد اگر بگویم شعر سپید و کردار نکو به اخص کلمه یعنی خانم دکتر حموله
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1