دوشنبه ۳ دی
تعهد
ارسال شده توسط عسل پروانه در تاریخ : يکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۴:۱۰
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۴۴ | نظرات : ۰
|
|
با همکارم پشت فرمون بودم مشغول صحبت در مورد کار بم سیگار تعارف کرد گفتم نه گوشیم زنگ خورد خودش بود اصن اسمشو توگوشیم میبینم کلی انرژی میگیرم جواب دادم
+جونم عشقم
-عشقم خوبی من کارم تو مطب تموم شد چون همه جوون بودم حواسم بود که بهشون رو ندم زیاد گوشی دستم نگرفتم الانم لباس عوض کردم اسنپ میگیرم میرم باشگاه رسیدم بت خبر میدم.
+باشه قربونت برم خسته نباشی مرسی که خودت عاقلی حواست هست مواظب خودت باش رسیدی باشگاه بم خبر بده.
_چشم زندگیم فعلا.
+فعلا
گوشیو گذاشتم رو هولدر با خودم گفتم ااا چرا نپرسید توکجایی؟!
گوشی زنگ خورد خودش بود
+جون دلم
_راستی ازت نپرسیدم کجایی چیکار میکنی؟
+عشقم من با بردیام داریم میریم شرکت دوستش یه سری مدارک ببریم.
_باشه قربونت برم خوش بگذره
+عشقم میگم دارم میرم شرکت پیادش کنم بره بالا مدارک بده خودمم پیاده نمیشم چی خوش بگذره
_نهههه رو اینم حساس شدیا منظورم اینه کارات خوب پیش بره
+اها باشه قربونت برم برومواظب خودت باش
_چشم تو هم عاشقتم
گوشی قط کردم گذاشتم رو هولدر یه خنده اومد رو لبم که دیدی حواسش جمه زندگیشه دیدی درجا زنگ زد امارتوگرفت.
عشق یعنی همین که از راه دورم حواستون به هم باشه تعهد یعنی این که تو نمیبینی کجاست ولی اون خودش گزارش کامل بت بده حلقش از دستش نیاد بیرون حواسش به تک تک حرفا و رفتاراش باشه اینجوری وارد رابطه شین ازدواج کنین پیشرفت کنین هدف پیدا کنین من تجربش کردم و میکنم خیلی قشنگه از هم خسته نمیشین بیشترم اتفاقا به هم وابسته میشین زندگیتون هرروز پر از هیجان و اتفاقای جدید میشه عشقتون واقعی زندگیتون پر هیجان
شاعر دیوانه شهر
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۲۲۰۴ در تاریخ يکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۴:۱۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید